تو جاده ی عشق ،همراه من شد
دستم را گرفت ،همسفر من شد
چشمهایش را دوخت به چشمهایم
از عشق و احساسش گفت برایم
باران مهرش بارید بر دلم
گل عشق شکوفه زد در وجود من
چه زیبا بود لحظات با تو بودن
ای همسفر ، خوب من
کاش خسته نمی شدی از راه
رها نمی کردی دستهایم را
تو نیستی و ...
تنها خیال توست اینجا
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)