صفحه 14 از 51 نخستنخست ... 410111213141516171824 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

  1. #131
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    در این هجوم بی کسی ,
    پروانه بودن اشتباس,
    عاشقی اشتباس ,
    عشق دروغ است,
    ولی زندگی هنوز زیباست !!!
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #132
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    چه کلام عاشقانه ای دارد

    پرنده ای که از گلوی بهار می خواند

    به ضیافت سوگ ننشسته ام

    و از هزیمت این قبیله نمی گویم

    ماتم …مات…

    از این پرنده

    که بی بهار هم…

    کلام عاشقانه ای دارد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #133
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    هر نتی که از عشق بگوید...

    زیباست

    حالا

    سمفونی پنجم بتهوون باشد

    یا زنگ تلفنی که...

    در انتظار صدای توست
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #134
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    وقتی تو رفتی شمع روشن شبهایم خاموش شد ،

    پنجره رو به زیبایی و رو به آغوش مهربانت بسته شد ،
    چشمه لبم خشک خشک شد ،

    و آغوشم تنها بهانه تورا می گرفت!

    وقتی تو رفتی آتش غم دوری و فاصله در وجودم شعله ور شد ،

    آسمان چشمانم ابری و دل گرفته شد و
    غروب غمگین عشق در آسمان قلبم نشست!


    وقتی تو رفتی دنیا برایم عذاب شد ،

    و ثانیه ها برایم پر ارزش تر از گذشته شدند!

    وقتی تو رفتی نگاهم دائم به ثانیه ها و لحظه های

    زندگی بود تا هر چه زودتر بگذرد و

    دوباره تو را در کنارم خودم احساس کنم!

    وقتی تو رفتی همدم من دو مرغ عشق شدند و

    رفیق شب و روز من تنهایی شد!

    تو که رفتی شهر برایم غربت شد ،

    و خانه برایم یک زندان پر از شکنجه و عذاب شد!!

    تو که رفتی چشمانم همیشه در حال بهانه گرفتن بود ،

    و دستهایم همیشه لرزان!

    تو که رفتی هیچ حسی در وجودم نبود ،


    و تنها آروزی تورا از خدای خویش داشتم!

    وقتی تو رفتی هر روز به یاد تو و به فکر تو بودم

    و هر شب نیز اگر خوابی به این

    چشمهای خسته من می آمد خواب تو را می دیدم!

    وقتی تو رفتی تنها به پایان جاده زندگی می اندیشیدم ،
    ghabr poem
    و تنها نگاهم به پایان جاده که به تو میرسم

    و تو را در آغوش خود می گیرم بود!

    تو که رفتی من مانند ساحلی بودم که

    در کنار دریای پر از عشق منتظر امواج محبت تو بودم!
    وقتی تو رفتی ، نام سفر برایم یک کابوس وحشتناک شد

    و دیگر از هر چه سفر بود نفرت داشتم!
    تو که رفتی قلمم بر روی کاغذ خیسم

    تنها از دوری و از رفتن تو می نوشت!

    تو که رفتی عاشقی برایم پر درد تر و غمگین تر از گذشته شد !

    وقتی تو رفتی هر زمان که پرستوها بر فراز

    آسمان دلم پرواز میکردند به آنها می گفتم

    سلام عاشقانه مرا به تو برسانند

    و روزی تو را همراه با خود بیاورند
    یعنی آن روز را خواهم دید.....
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #135
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    احساس تلخ دوریت در ابتدای هر شبم تعبییر میشود
    و مثل بازی بادبادکی در باد
    تمام زندگیم
    بازیچه ی تقدیر میشود
    گاهی،
    دلتنگ از نبودنت،
    تمام ثانیه ها دلگیر میشود
    شاید
    فردا برای با تو بودن ... دیر میشود
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #136
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    کاش در کنارم بودی ، کاش میتوانستم تو را در آغوشم بگیرم و نوازش کنم....

    باورم نمیشود که از من اینهمه دور هستی و فاصله بین من و تو بیداد میکند....

    کاش می توانستم دستانت را بگیرم و با تو به اوج خوشبختی بروم....


    کاش میتوانستم بوسه ای بر گونه مهربانت بزنم.... ای کاش ، کاش ، کاش...

    دلم بدجور هوای تو را کرده عزیزم... دلم بدجور در حسرت دیدار تو هست

    بهترینم....

    باورم نمیشود ، این همه فاصله در بین من و تو غوغا میکند

    و دریای غم و دلتنگی در قلبهایمان طوفان به پا میکند ، امواج تنهایی مثل

    خنجر در قلبهایمان می نشیند ....


    و ای کاش در کنارم بودی ... کاش بودی و دلم را از امید و آرزوهای انباشته شده خالی

    میکردی....

    باورم نمیشد ، سخت است باور کردنش ، با نبودنت در کنارم گویا

    در این دنیا تنهای تنهایم .... بی کس ، بی نفس ، میروم با همان پاهای خسته ، در جاده ای

    که به آن سوی غروب خورشید ختم شده است....

    کاش که تو در کنارم بودی....آنگاه دیگر هیچ آرزویی از خدای خویش نداشتم....

    سخت است ولی باید نشست در گوشه ای و گریست و انتظار کشید تا تو به سوی من

    بیایی...


    و ای کاش تو در کنارم بودی ، باورم نمیشود رفته ای و بار سفر را بسته ای ، دلم

    بدجور برای تو تنگ است ... باورم نمیشود که رفته ای....

    38476490800560191794
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #137
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    رفت
    و نميدانست که بي او
    براي بوييدن يک گل
    براي خواندن يک شعر
    براي شنيدن يک اواز
    و براي شليک يک گلوله
    چقدر تنها ماندم.....
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #138
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    کاش میشد وقت رفتن چشم هایم را کنار تو بگذارم تا که در حسرت دیدارت نمانم . . .
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #139
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    تک تک خاطره هامون هرچی که بود دیگه گذشت

    بعد رفتن تو دیگه دلم دل به غریبه ها نبست

    کی جای من تو قلب مهربون تو نشست؟؟
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. #140
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    من به اندازه ي يك ابر دلم مي گيرد
    ....
    وقتي مي بينم حوري
    ....
    (سهراب سپهري)
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 14 از 51 نخستنخست ... 410111213141516171824 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/