باز شب شد و من ناله سرایم / از عشق تو دلبر دگر نا ندارم / کی میشود آیی به سویم نازنینم / تا شب رود و من به سویت آیم
باز شب شد و من ناله سرایم / از عشق تو دلبر دگر نا ندارم / کی میشود آیی به سویم نازنینم / تا شب رود و من به سویت آیم
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)