نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 505

موضوع: و تو رفتی و من هنوز شرمگین مانده ام(شعرهایی برای عزیز پرواز کرده)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #10
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    وقتي که تو رفتي خورشيد نمرده
    دريا و بيابان خدا دست نخورده
    وقتي که تو رفتي، قلبي نشکسته
    اشکم نشده سيل و مرا سيل نبرده

    وقتي که تو رفتي، وقتي که تو رفتي
    انگار نه انگار که از تو اثري بود
    انگار نه انگار که بيدادگري بود
    انگار نه انگار که عشقي به سري بود
    انگار نه انگار که در دل شرري بود

    وقيت که تو رفتي، وقتي که تو رفتي
    انگار که عشقي به دلي نطفه نبسته
    انگار که مستيم و سبويي نشکسته
    انگار که عمري بر باد نرفته
    انگار که در دل اميدي ننشسته
    وقتي که تو رفتي، چشم من خسته، بي خواب نمانده
    وقتي که تو رفتي، در سينه دل من، بي تاب نمانده

    برو برو که دگر آشنا نمي خواهم
    به درد خو گرفتم و دوا نمي خواهم
    تو قبله گاه مني، من ز قبله بيزام
    تو گر خداي مني، من خدا نمي خواهم

    ما چون ز دري پايي کشيديم، کشيديم
    اميد ز هر کس که بريديم، بريديم
    دل نيست کبوتر که چو برخاست، نشيند
    از گوشه بامي که پريديم، پريديم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 6 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/