صفحه 8 از 15 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 150

موضوع: شعر هاي تنهايي

  1. #71
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آرزو دارم كه بميرم ....


    سالهاست كه به اميد مردن زنده ام

    دلم ميخواهد كه مرگ ......فقط مرگ به سراغ من بيايد .......

    اما از بخت بدم مرگ هم براي من ناز ميكند......


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #72
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    یادته بهت میگفتم
    یه روزی میزاری میری
    دنبال یه عشق تازه
    تو میگفتی که میبینیم

    حالا تو دنیا رو دیدی
    روزگار چطور ورق خورد
    تو شدی عروس دنیا
    من شدم همدم رویا

    رویای پیر و قشنگم
    تو حصار دنیا مونده
    به جز اون چشم سیاهت
    توی هیچ دل جا نمونده

    روزگار با ما چیکار کرد
    دنیا رو ببین چه ها کرد
    جز غم نبود چشمات
    هر چی در بود واسه ما بست

    آسمون دلش میسوزه
    زندگیم همش حرومه
    آخر بازیه عشقم
    میدونم دیگه تمومه

    میدونم که سرنوشتم
    تو کتاب عاشقی سوخت
    صفحه آخر عمرم
    بی گناه تر از همه سوخت

    شاعر مهرداد صالحی مجد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #73
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ندوه تنهايي پشت شيشه برف ميبارد
    پشت شيشه برف ميبارد
    در سكوت سينه ام دستي
    دانه اندوه ميكارد
    مو سپيد آخر شدي اي برف
    تا سرانجام چنين ديدي
    در دلم باريدي ... اي
    افسوس
    بر سر گورم نباريدي
    چون نهالي سست ميلرزد
    روحم از سرماي تنهايي
    ميخزد در ظلمت قلبم
    وحشت دنياي تنهايي
    ديگرم گرمي نمي بخشي
    عشق اي خورشيد يخ بسته
    سينه ام صحراي نوميديست
    خسته ام ‚ از عشق هم خسته
    غنچه شوق تو هم خشكيد
    شعر اي شيطان افسونكار
    عاقبت زين خواب درد آلود
    جان من بيدار شد بيدار
    بعد از او بر هر چه رو كردم
    ديدم افسون سرابي بود
    آنچه ميگشتم به دنبالش
    واي بر من نقش خواب بود
    اي خدا ... بر روي من بگشاي
    لحظه اي درهاي دوزخ را
    تا به كي در دل نهان سازم
    حسرت گرماي دوزخ را؟
    ديدم اي بس
    آفتابي را
    كو پياپي در غروب افسرد
    آفتاب بي غروب من !
    اي دريغا در جنوب ! افسرد
    بعد از او ديگر چي ميجويم؟
    بعد از او ديگر چه مي پايم ؟
    اشك سردي تا بيافشانم
    گور گرمي تا بياسايم
    پشت شيشه برف ميبارد
    پشت شيشه برف ميبارد
    در سكوت سينه ام دستي
    دانه
    اندوه ميكارد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #74
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    مرگ شب بر

    DSC 37524


    کینه شکست دیروز را
    امروز با تو به جشن می نشینم
    خود را به تو می سپارم
    مرا به باغ خیال الوده کن
    می خواهم از تو لبریز شوم
    از تکه نان خشکیده بر دست مرد تنها
    خنده احساس بر نفس سنگین دل
    صندلیهای شکسته
    صفحات تا خورده
    رویش جنگلها
    مرگ شب بر قاب شکسته دیروز
    زاغکی که نشسته بر درخت برهنه امروز
    تپش شوق امروز ولع خورشید دارد
    اما خورشید بر بام خانه چرت می رند
    و دستان سرما زده کودک پشت میزمدرسه می نویسد
    اب
    نان
    ازادی
    باران
    مادر
    با با
    اکنون تو با منی
    با کبریت نم دارم فانوس دل روشن می کنم
    از گلویم پر می کشد فریاد
    که من خوشبختم
    از تو جان می گیرم
    و گریستن را بر فراز دلتنگی از تو می اموزم
    لبریزم کن
    لبریزم کن


    فاطمه سيستاني


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #75
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    هرروز نبودنت را بردیوارخط کشیدم...

    ببین این دیوار لامروت دیگر جایی برای خط زدن ندارد!

    خوش به حال تو...

    که خودت را راحت کردی

    یک خط کشیدی تنها!

    آن هم روی من...!


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #76
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آمدنت بازگشتی است از

    فراسوی زوال و فنا

    آری ، دیگر زندگی

    زجر نیست

    انتظاری است

    انتظاری برای دیدنت

    هر چند گذرا

    چشم را بهانه ای جز تصویر

    خیال انگیز بودنت نیست

    و گوش را جز نوای دلخوش

    صدایت نیست

    و دل را بهانه ی همیشه بودنت

    وفکر را .....!

    فقط تو

    تو

    تو

    همه ی لحظات تویی

    ای سرانجام و

    سر آغاز

    بودنم

    آری ! زندگی برای تو

    به خاطر تو ......


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #77
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    دلم با عشق تو عاشق ترین شد

    تمام لحظه هایم بهترین شد

    ولی بی مهریت كار دلم ساخت

    دل تنهای من تنها ترین شد...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #78
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    انگار همیشه تو در انتظار بودی و من در راه...

    و دلم می خواست که منتظر٬من بودم و آینده تو...

    و صلح از نگاه تو بود که تولد یافت...و خشم از چشمان من...

    آرامش با تو بود و تلاطم با من...

    کاش زودتر بیایم...کاش برسم این راه را...

    می دانم...انتظار خسته ات کرده...

    می آیم...زود می آیم...

    کمی دیگر...


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #79
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    کاش میشد سرنوشت خویش را از سر نوشت

    کاش می شد اندکی تاریخ را بهتر نوشت

    کاش می شد پشت پا زد بر تمام زندگی

    داستان عمر خود را گونه ای دیگر نوشت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #80
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    در ایـن سـرای بی کسی کسی به در نمی زند
    بـه دشــت پــر مـلال مـا پـرنـده پـر نـمی زند

    یکی ز شــب گــرفــتـگـان چراغ بر نمی کند
    کــسی به کـوچه سـار شب در سحر نمی زند

    نــشـسـتـه ام در انـتـظـار این غبار بی سوار
    دریــغ کـز شـبــی چـنـین سپیده سر نمی زند

    گــذرگـهـی است پر ستم که اندرو به غیر غم
    یــکی صـلای آشــنــا بــه رهــگــذر نمی زند

    چه چشم پاسخ است ازین دریچه های بسته ات
    بــرو کـه هـیچـکس ندا به گوش کر نمی زند

    نه ســایه دارم و نه بــر بـیـفکنندم و سزاست
    و گــرنـه بر درخـت تـر کـسی تـبر نمی زند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 8 از 15 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/