تهیگى، آموزه بودایی
تهیگى
تهیگى void / emptiness (تهیّت; تهیا; خالیا; خُلوّ، نیستى، فنا).
(سن. : ¦nyata¦u¨S; چ. : کوُنگ Kung; ژ.: کوُو ¦Ku). آموزه بودایى که بنا بر آن هرگونه وجودى از واقعیتِ جوهرى عارى است. به این معنا که همه چیزهایى که به طور مفهومى فهمیده یا از طریق کلمات بیان مى شوند یک جوهر جاوید و بى تغییر که به خود هستى داشته ]یا، قائم بالذّات[ باشد ندارند. آموزه «همه ]چیز [تهى است» (شوُونیّه nya¦u¨s)، همراه با گزاره هایى مانند «همه نپاینده است» و «همه بدون خود است»، یکى از آموزه هاى بنیادى فلسفه بودایى است. ]در هینه یانه، این سه نشانه، نپاینده بودن، رنج بودن و نه ــ خود یا نداشتن خود است.
بین قرن اول قم و قرن دوم م، آیین بوداى هندى یک نظام فلسفى پدید آورد که شالوده اش واقعیت ]= هستى[ِ مفردات یا عناصر وجود بود. نهضت مهایانه به مخالفت با این نظام برخاست. در داخل مهایانه یک رشته از سوره هاى پرَجِنیاپارَمیتا (کمال فراشناخت) پیدا شد که یکى از اندیشه هاى بنیادى آنها تهیّت بود. ناگارجوُنه که در ۲۰۰م مى زیست، تفسیرهایى مانند مادْیَمیکه شاسترَه (رساله یى در راه میانه) نوشت، که این مفهوم تهیّت را در آن روشنگرى کرد. بنا بر قول او، وجود همه چیز بستگى به علل و شرایط دارد (این معنى «تولید به هم بسته» یا زنجیر علّى است; ژ. : ئن گى) و به خودى هستى ندارد; این چیزها عارى از واقعیت جوهرى اند و تهى اند.
ادراکِ مبتنى بر مفهوم سازى و بیان کلامى همه چیز را به شکل باشنده هاى ثابت مى گیرد و واقعیت جوهرى را به آنها نسبت مى دهد. چنین ادراکى پر از رخنه هاى تناقضات است و چیزها را چنان که هستند نمى گیرد ]یا، کماهى نمى بیند و نمى شناسد[. چون فرض بر این است که از راه یک چنین ادراک متعارف است که دل بستگى ها، امیال، رنج، و پندارهاى انسانى به هستى مى آیند. براى زدودن اینها ]یا، محو هرگونه صفات و بشریت[ و رسیدن به روشن شدگى ]یا، اشراق[، ضرورى است دریابیم که «همه چیز تهى است». هنگامى که چنین شد، صورت آغازین همه گرفته مى شود. این دیدگاه تهیّت از تمایزاتِ اثبات و نفى، هستى و نیستى، که لزوماً با شرط متعارف همراه است، فراتر مى رود. آن را راه میانه خوانده اند به این معنا که موضعى است که عقل عملى از مفاهیم متضاد و متناقض فراتر مى رود، و هم به این دلیل بود که ناگارجوُنه این نام را براى کتابش انتخاب کرد.
چون فلسفه تهیّت از راه مکاشفه تناقضات در شناخت متعارف و نفى آن بیان مى شود غالباً آن را به خطا فلسفه نیستى ]به معناى عدم[ و نیهیلیسم (نیست انگارى) مى پندارند. تهیّت به معناى زدودن شناختِ مبتنى بر مفهوم سازى و بیان کلامىِ اشیا، به مثابه واقعیت جوهرى، است نه نفى کلى وجود و نه اثباتِ نیستى آن.
فلسفه تهیّتى که در سوره هاى پرَجِنیا پارَمیتا آمده، در نوشته هاى ناگارجوُنه در هند به شکل مکتب مادْیَمیکه توسعه یافته و در چین و ژاپن به شکل فرقه سه کتاب (چ. : سَن ـ لوُن; ژ. : سان رون، به معناى فرقه اى که براساس مطالعه سه رساله در باب فلسفه تهیّت بنا شده). اما قطعاً در تمام آیین بوداهاى بعدى تأثیر گذاشته و از خط هاى فرقه اى فراتر رفته است.
آیین بوداى ژاپنى مثل آیین بوداى هندى چندان روى جنبه نظرى فلسفه تهیّت تأکید نکرده است. برعکس، بر جنبه شهودى و عاطفى آن تأکید مى کند، و شکل آگاهى به نپایندگى (موُجوْکان) را مى گیرد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)