در این غروب پر از دلتنگی در حالی که خورشید آسمان در پشت کوه ها به خواب میرود و آسمان آبی سرخ و دلگرفته میشود ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این خلوت عاشقانه ، در حالی که چشمانم از دلتنگی خیس خیس است و دستانم محتاج دستان تو هست و آرزوی شانه های مهربانت را میکنم ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این سکوت تلخ ، در حالی که حتی صدای نفسهایم را نمیشنوم ، و در حالی که آرزوی آغوش گرمت را دارم ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این لحظه های سرد و نفسگیر ، در این لحظه هایی که تنهایی سر به سر قلب پر از درد من میگذارد و در حالی که بغض غریبی در گلویم نشسته است ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این شب بی ستاره ، در این شبی که مهتاب به خواب رفته است و آسمان وجودم تاریک تاریک است ، دلم هوایت را کرده است عزیزم...
در این دنیای بزرگ و در این سرزمین بی محبت در حالی که پاهایم خسته از رفتن است و گونه ام خیس از اشک ریختن و پیش خود نام تو را زمزمه میکنم ، و آرزوی تو را دارم ،
دلم هوایت را کرده است عزیزم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)