ماجراي قتل عام يهوديان بني قريظه
عهد ***ی چند تن از یهودیان در جنگ خندق به کشتار مسلمین نینجامید ولي به قتل عام يهوديان منجر شد:
پیامبر اسلام وقتی از نقشه یهود برای حمله از عقب آگاه شد 500سرباز به رهبری زید بن حارثه و اسلم بن جریش را به داخل شهر اعزام کرد و دستور داد تا صبح تکبیر بگویند. روزی نباش بن قیس همراه با ده نفر از شجاعان یهود خود را به نزدیکی بقیع رساند که پس از مدتی درگیری بازگشتند و مسلمانان آنان را تعقیب و چرخ چاه آب یهودیان را شکستند.
منبع: واقدی المغازی ج2 ص 462
یک گروه ده نفره از یهودیان به فرماندهی غزال بن سموئیل به حصار فارع حمله کردند و مشغول تخریب شدند. زنی بنام صفیه آن جا بود با چماق به سر یکی از آنان زد و بقیه فرار کردند.
ابن هشام السیره النبویه القسم الثانی ص228
پیامبر خوات بن جبیر را بای جاسوسی به قلعه یهودیان فرستاد در پای قلعه خوابش برد یک یهودی او را بلند می کند به اسارت ببرد خوات از خواب بلند می شود و با دشنه یهودی را می کشد و فرار می کند پیامبر اورا تشویق میکند.
واقدی مغازی ج1 ص460
پس از پایان جنگ خندق جبرئیل به ممد می گوید که چرا دست از جنگ برداشته اید بروید حساب بنی قریظه را برسید. پس سه هزار نفر سرباز بر چاه آب بنی قریظه می ایستند و قلعه را برای 25 روز محاصره می کنند وچون زندگی برایشان سخت شد پس یکی را به نزد پیامبر اسلام فرستادند و از او خواستند ابولبابه بن عبدالمنذر اوسی را به قلعه بفرستد تا با او مشورت کنند. چون ابولبابه وارد قلعه شد زنان و کودکان دورش را گرفته و گریه و زاری کردند. از ابولبابه پرسیدند آیا تسلیم شویم؟ او گفت بله و اشاره به گردن خود کرد یعنی اینکه در اسارت به قتل خواهید رسید. ابولبابه بلافاصله دریافت که به پیامبر خیانت کرده و تصمیم قتل بنی قریظه را به اطلاع یهودیان رسانیده پس بلافاصله از قلعه بنی قریظه بیرون آمد و در مسجدالنبی به بست نشست تا پیامبر این گناه ش را ببخشد.
یهود به واسطه این خبر که ابولبابه داده بود از تسلیم خودداری کردند تا اینکه علی بن ابوطالب صبرش به سر می رسد و می گوید که من یا شهید خواهم شد یا قلعه را فتح خواهم کرد پس یهودیان راضی می شوند که سعدبن معاذ درباره آنان حکم دهد. مردم قبیله اوس نزد پیامبر آمدند و خواستار عفو یهودیان شدند. پیامبر به مردم اوس گفت آیا حاضرید کسی از قبیله شما درباره آنان حکم کند گفتند آری . پس پیامبر فرمان داد که سعد بن معاذ درباره آنان حکم کند. پس سعد که در جنگ با یهودیان زخمی شده بود و داشت می مرد حکم کرد که تمام مردان یهود کشته شوند و زنان و فرزندانشان اسیر شوند و غنائم و اموال ایشان بین مهاجرین وانصار تقسیم شود. پیامبر نیز فرمود: سعد به حکم خدا از بالای هفت آسمان حکم کرد.
سپس علی 750 مرد بالای 15 سال یهود را گردن زد و یک زن یهودی را نیز چون در جنگ مردی مسلمان را کشته بود نیز گردن زد.و محمد زن 17 ساله رییس قبیله را به بستر برد.
پیامبر نیز این آیه را می گوید:
و آن گروه اهل کتاب که پشتیبان وکمک مشرکان بودند خدا از حصارشان فرود آورد و در دلشان از شما مسلمین ترس افکند تا آنکه گروهی از آنان را کشتید و گروهی را اسیر کردید. سوره احزاب آیه 26
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)