فکر مي کنيد اگه در دوره حافظ و فردوسي و......تلفن بود اونم ازنوع ...
لطفا پس از شنيدن صداي بوق پيغام خود را بگذاريد:
پيغامگير حافظ
رفتهام بيرون من از کاشانهي خود غم مخور
تا مگر بينم رخ جانانهي خود غم مخور
بشنوي پاسخ ز حافظ گر که بگذاري پيام
زان زمان کو باز گردم خانهي خود غم مخور
پيغامگير سعدي
از آواي دل انگيز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پيغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک گر فرصتي دادي به دستم
پيغامگير فردوسي
نميباشم امروز اندر سراي
که رسم ادب را بيارم به جاي
به پيغامت اي دوست گويم جواب
چو فردا برآيد بلند آفتاب
پيغامگير خيام
اين چرخ فلک، عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کردهاي از من ياد
رفتم سر کوچه، منزل کوزه فروش
آيم چو به خانه، پاسخت خواهم داد
پيغامگير منوچهري
از شرم، به رنگ باد باشد رويم
در خانه نباشم که سلامي گويم
بگذاري اگر پيام، پاسخ دهمت
زان پيش که همچو برف گردد رويم
پيغامگير مولانا
بهر سماع از خانهام، رفتم برون، رقصان شوم
شوري برانگيزم به پا، خندان شوم، شادان شوم
برگو به من پيغام خود، هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم، جان تو را قربان شوم!
پيغامگير باباطاهر
تليفون کرده اي جانم فدايت
الهي مو به قربون صدايت
چو از صحرا بيايم، نازنينم
فرستم پاسخي از دل برايت
پيغامگير شاعران شعر نو
افسوس مي خورم،
چون زنگ ميزني،
من خانه نيستم که دهم پاسخ تو را،
بعد از صداي بوق،
برگو پيام خود،
من زود ميرسم،
چشم انتظار باش
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)