صفحه 4 از 16 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 158

موضوع: مجموعه اشعار مریم حیدرزاده

  1. #31
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    از اولین نگاه تو بودی در کنار من
    با قلب من همیشه کمی راه آمدی
    در راههای سخت عبورم ز زندگی
    تا ساحل امید تو همراه آمدی
    ای مهربانترین تپش قلب زندگی
    ای قصه صبوری گل های عاطفه
    ای امتداد اینه عشق تا ابد
    ای معنی تولد زیبای عاطفه
    زیباتر از تولد گلهای ارغوان
    آبی تر از شکفتن روح حقایقی
    دستان تست سایه صدها گل غریب
    تو شرح حال سوختن شمع عاشقی
    یادم نمی رود که چه کردی برای من
    گلدان آرزوی مرا آب داده ای
    در سایه روشنی که پر از عطر یاس بود
    من را به روی ثانیه ها تاب داده ای
    پرواز کن به کشور اینه های پک
    شاید مرا ز برکه غم ها رها کنی
    شاید مرا و عاطفه را آشتی دهی
    دل را به نغمه های وفا آشنا کنی
    ای شعر بی مثال نگاه و طلوع و عشق
    رفتی و بی تو واژه احساس تیره شد
    رفتی و چشم های من از کشور افق
    سوی غروب سرخ و غریب تو خیره شد
    غربت حضور سکت امواج اشک هاست
    رفتی و مانده خاطره هایت برای من
    یادش به خیر چشم تو و آسمان عشق
    با رفتنت شکست دل اشک های من
    روزی که چشم های تو از مرز دل گذشت
    گم شد میان کلبه رویا بهار من
    دل ها فدای چشم پر از هجرت تو شد
    پیوندهای آبی تو یادگار من
    گرچه گذشت سالی و دل ها ز غم شکست
    در دل غم است تا تو بیایی ستاره ام
    برگرد و عطر عاطفه را با خودت بیار
    در انتظار رویش عشقی دوباره ام
    ای اولین حکایت بی انتها ی عشق
    رفتی و بی تو نام نجابت غریب شد
    بی تو به وسعت عطش سرخ لاله ها
    دل مرد و سرزمین شکفتن عجیب شد
    رفتی و بی تو ترجمه تلخ زندگی
    در جای جای شهر وجودم سروده شد
    رفتی و بی تو دفتر کمرنگ یک غروب
    در کوچه های آبی چشمم گشوده شد
    پیش تو عشق هجی سبز بهار بود
    با رفتنت بلور غزلهای من شکست
    ای معنی طراوت باران عاطفه
    بی تو غمی غریب به شهر دلم نشست
    در پاسخ سوال سراسر نیاز من
    گفتی که چشم های مرا جا گذاشتی
    بعد از عبور ساده خود مهربان چه زود
    دل را میان حادثه تنها گذاشتی
    این بود پاسخ تپش قلب عاشقم
    این بود پاسخ غزل سرخ انتظار
    کردی دریغ از دل من یک نگاه را
    این بود رسم مهر و وفای تو ای بهار
    نورت چه شد ستاره من پرتوت کجاست
    باور نمی کنم که تو از یاد برده ای
    باور نمی کنم که پس از مدتی غروب
    دل را به شهر آبی دیگر سپرده ای
    رفتی و بغض کرد بدون تو شهر چشم
    بی تو غروب می کند از دیده ام بهار
    تا آن زمان که بگذری از کوچه دلم
    ما غرق حسرتیم و هیاهو و انتظار
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. #32
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    كاش مي شد سرزمين عشق را
    در ميان گامها تقسيم كرد
    كاش مي شد با نگاه شاپرك
    عشق را بر اسمان تفهيم كرد

    كاش مي شد با دو چشم عاطفه
    قلب سرد اسمان را ناز كرد
    كاش مي شد با پري از برگ ياس
    تا طلوع سرخ گل پرواز كرد

    كاش مي شد با نسيم شامگاه
    برگ زرد ياسها زا زنگ كرد
    كاش مي شد با خزان قلبها
    مثل دشمن عاشقانه جنگ كرد

    كاش مي شد با محبت خانه ساخت
    يك اطاقش را به مرواريد داد
    كاش مي شد بر تمام مردمان
    پيشوند نام انسان را گذاشت

    كاش مي شد با تمام حرفها
    يك دريچه يه صفا را وا كنم
    كاش مي شد در نهايت راه عشق
    ان گل گم گشته را پيدا كنم
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  3. #33
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    عاشق و معشوقها ای کاش بهم انقد شک نداشتن
    سقف اعتمادامون کاش انقدر ترک نداشتن

    چی می شد دست من و تو همیشه تو دست هم بود
    از ما هرچی که می گفتن واسه ی عاشقی کم بود
    چی می شد بی التماسم تو می اومدی به خونه
    چی می شد دلت می دونست که باید پیشم بمونه
    چی می شد می سوخت دلامون واسه التماس سیبا
    چی میشد دنیا رو یک شب بسپاریم دست غریبا
    چی می شد من رو تو یک شب ببری به زیر بارون
    حتی به قیمت مرگ عزت و آبروهامون
    کاش برای کشتی عشق یکی از ما ناخدا بود
    که می رفتیم اونجا غیر ما فقط خدا بود
    چشمای ناز تو ای کاش یه ضریحی داشت طلایی
    انقد دورش می گشتم که نشه پیداش جدایی
    کاشکی یادمون نمی رفت عهدامون بدون علت
    واسه ی دفاع از خود دست نمی زدیم به تهمت
    کاشکی عهدامون نمی شکست با یه اتفاق ساده
    به دلیل اینکه آدم توی این دنیا زیاده
    کاش برای اون مهم بود چشام از خاطره خیسه
    گفته بودم که دل من برای اون می نویسه
    یادته واست نوشتم روی صفحه های رنگی
    حیفه که پیشم نمونن چشای به این قشنگی
    گفتی تنها راهه پرواز ولی آسمون چه دوره
    واسه تو کاری نداره که دسات مثل بلوره
    کی میگه سرمای بهمن واسه باریدن برفه
    ایراد از عشق من و توست که همش اسیر حرفه
    نگرانم واسه اون روز که بازم تازه شه داغم
    ونم یه روز نزدیک نمی یای دیگه سراغم
    من خودم دیدم ستاره نور نداره بی فروغه
    تو اصن دوسم نداشتی هر چی که گفتی دروغه
    هنوزم عاشقتم جون چشات جون دریا
    ولیکن یادت بمونه خوب من و گذاشتی تنها
    می خواد دعاهای ما واسه همدیگه بگیره
    یکی از ما با شهامت واسه اون یکی بمیره
    قدر بین دلا و حرفهای ما اختلافه
    این روزها درد غریبی می کنه ما رو کلافه
    چی میشه با هم بسازیم یه روزی یه شهر تازه
    بدون اینکه بگیریم از کسی حتی اجازه
    یادگاری بنویسیم کاش رو گلبرگای قرمز
    بنویسیم که عزیزم هر جا باشم بی تو هرگز
    کاش نشه زندگیامون یه روزی اسیر تکرار
    و یادت می یاد عزیزم گفتی به امید دیدار ؟
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. #34
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    ای کاش من خورشید بودم
    روی علف ها می نشستم
    با مهربانی قفل غم را
    از روی در ها می شکستم
    ای کاش من آلاله بودم
    لاله ای خوش رنگ و زیبا
    آلاله ای که دوست دارد
    نجوای سرخ شاپرک را
    ای کاش من احساس بودم
    مفهوم سبز زنده بودن
    مضمون باران بهاری
    در دفتر سرخ سرودن
    ای کاش من لبخند بودم
    بر روی لبهای کویری
    ای کاش غم را می زدودم
    لز چشم نمنک اسیری
    ای کاش من پرواز بودم
    پرواز تا اوج رسیدن
    پرواز تا اعماق رویا
    نبض شقایق را شنیدن
    ای کاش من مهتاب بودم
    مهتاب با نوری طلایی
    همدرد با مرغان عاشق
    با بی دلان درد آشنایی
    ای کاش من ایینه بودم
    یا انعکاس نور بودم
    با نقره هایم گرد غم را
    از صفحه دل می زدودم
    ای کاش من یک قطره بودم
    یک قطره اشک پک و جاری
    اشکی به روی گونه ای سرخ
    یا در دل چشم انتظاری
    ای کاش من یک یاس بودم
    تا بیکران می رسیدم
    دست پر از احساس خود را
    بر قلب باران میکشیدم
    ای کاش من یک قلب بودم
    شب تا سحرگاه می تپیدم
    آن قدر می رفتم فراتر
    تا آه شب را می شنیدم
    ای کاش من دیدار بودم
    آن شوق نیلی رنگ دیدن
    از خوشه های زرد خورشید
    گل دسته های یاد چیدن
    ای کاش با شعر رهایی
    در قلب ها غوغا نماییم
    و با ورود حضرت عشق
    این کلبه را دریا نماییم
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  5. #35
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    روزای خیلی طلایی یادته؟

    روزای خیلی طلایی یادته؟ روز ترس از جدایی، یادته؟

    روز تمرین اشاره یادته؟ شب چیدن ستاره یادته؟

    شعرای کتاب درسی یادته؟ یادته گفتی می ترسی ،یادته؟

    عکسمون تو قاب عکس و ، یادته؟ بله بدون مکث و یادته؟


    دستمون تو دست هم بود یادته؟ غصه هامون کم کم بود، یادته؟

    چشم نازت مال من بود یادته؟ دیدن من غدغن بود یادته؟

    روزگار قهر و آشتی یادته؟ هیج کس و جز من نداشتی ، یادته؟


    رویاهای آسمونی ،یادته؟ قول دادی پیشم بمونی، یادته؟

    روزای بی غم و غصه یادته؟ ببینم اول قصه یادته؟


    عصر ابراز علاقه یادته؟ خبر خوش کلاغه ،یادته

    دست گرمت تو زمستون یادته؟ شونه من زیر بارون یادته؟

    واسه خنده اجازه یادته؟ اونا که می گفتی رازه ؛ یادته؟


    یادته فال های حافظ تو حیاط ؟ یادته قسم جون شاخه نبات؟

    گل سرخا رو نچیدیم یادته؟ یه روزی هم و ندیدیم ؛ یادته؟

    حرفامون سر صداقت یادته؟ تو ، تو مجازات خیانت ، یادته؟

    پنهونی سر قرارا ، یادته؟ تأخیرات توی بهارا یادته؟

    گوش ندادیم به نصیحت، یادته؟ گشتنت دنبال فرصت یادته؟

    دستات و میخوام بگیرم یادته؟ راستی تو ، بی تو می میرم یادته؟



    دونه دادن به کبوتر یادته؟ خاطرات توی دفتر یادته؟

    فال با نیت رسیدن یادته؟ طعم قهوه رو چشیدن یادته؟

    واسه فال قهوه رو خوردن یادته؟ روزی صد بار بی تو مردن ، یادته؟

    یادته دعا، یادته دعای زیر طاقیا ؟ کنار بوته های عقاقیا ؟

    زیر اون درخت گیلاس، یادته؟ با دوتا شاخه گل یاس؛ یادته؟

    یادته گفتن راز ،به قاصدک ؟ یادته، چه قدر به هم گفتیم، کمک ؟

    فکر بودن توی قایق یادته؟ تو به من گفتی شقایق، یادته؟

    پیش هم بودیم نذاشتن، یادته؟ اونا ما رو دوست نداشتن ،یادته؟

    نامه بدون امضاء یادته؟ اسم مستعار رویا ، یادته؟

    طرح اون انگشتر من یادته؟ پاسخ مختصر من یادته؟

    فال حافظ شب یلدا ، یادته؟ اسمم و گذاشتی شیدا یادته؟

    چیزی خواستیم از خدامون یادته؟ مستجاب نشد دعامون، یادته؟

    چشمون زدن حسودا یادته؟ چشامون شد مثل رودا ، یادته؟

    گفتی ما باید جداشیم یادته؟

    گفتی ما باید جداشیم یادته؟ گفتی باید بی وفاشیم ، یادته؟

    یه دفه ازم بریدی ؛ یادته؟ خط رو اسم من کشیدی ؛یادته؟

    گفتی عشق تو هوس بود یادته؟ گفتی خوب بود ولی، بس بود یادته؟

    حلقه من دست تو دیدم؛ یادته؟

    حلقه من دست تو دیدم یادته؟ کلی سرزنش شنیدم ؛ یادته؟

    چشم من به چشمت افتاد یادته؟کاری که دست دلم داد ؛ یادته؟



    حالا اومدم، همون جا وایسادم؛

    حالا اومدم همون جا وایسادم که تقاضای تو رو جواب دادم

    دراوردم از دسم انگشتر و، جا گذاشتمش همونجا ، دفتر و

    اما قول دادم به قلبم و خدا، دیگه دل ندم به عشق آدما

    حیف شعری که نوشتم یادته ؛ شعر من بدم باشه، زیادته، حیف شعری که نوشتم یادته

    شعر من بده ولی، زیادته
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. #36
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    نشد یه قصری بسازم پنجرهاش ابی باشه
    من باشم و اون باشه و یک شب مهتابی باشه
    نشد یه جا بمونه و آخر بشه ماله خودم
    حتی یه بار یادش نموند ماه و روز تولدم
    با همه التماس من نشد دیگه نره سفر
    شعرام بجز اون روی هر دیوونه ای گذاشت اثر
    نشد برم بغل بغل واسش شقایق بچینم
    نه این که من نخوام برم نزاشت گلهارو ببینم
    نشد همه دعا کنن همیشه اون باشه پیشم
    یکی میگفت خواب دیده که اون گفته عاشقش میشم
    اما نشد ، اما نشد قسمت ما یه لحظه ی روشن و خوش
    پیغام واسش فرستادم بیا بازم منو بکش
    نسد که نشکنه بازم این چینی شکستنی
    هیچ جای دنیا ندیدم هیچ جای دنیا ندیدم
    عجب چشای روشنی
    باور نکرد یه موژشو به صدتا دریا نمیدم
    یه تار مو خواستم نداد گفت به تو دنیا نمیدم
    راست میگه هر چی اون بگه راست میگه هر چی اون بگه
    من کجا و دیوونگی
    چه جوری به حرفش گوش کنم
    اون گفت بچسب به زندگی
    خلاصه آخرش نشد ما گل سرخ رو بو کنیم
    اون گفت برو که بتونیم خوب حفظ آبرو کنیم
    نشد یه بار برسم به آرزوهای محال
    یه خاطره مونده برام با یه سبد میوه کال
    نشد منم واسه یه بار به آرزوهام برسم
    گذشته کار از کارمون
    دیر شده به خدا قسم
    نشد به موقع این کویر ابری بشه بارون بگیره
    نشد خودش آینه که هست بیاد و شمعدون بگیره
    نشد بپاچم زیر پاش عطر گل محمدی
    نشد بهم جواب بده
    حتی بهم بگه بدی
    نشد دوستت دارم بگه
    به من که نه به دیگری
    نشد یه بارم رد بشه
    از روی شعرا سرسری
    نشد یه کاری بکنه
    که بدونم دوستم داره
    آتیش گرفتم و یه بار
    نگام نکرد بگه آره
    نشد یه بار حرف بزنه
    نزاره پای سرنوشت
    نشد یه شب نگم خدا الهی که بره بهشت
    نشد بشه یه بار واسش یه فال حافظ نگیرم
    نشد تو رویاهام براش روزی هزار بار نمیرم
    نشد بره
    نشد نره
    نشد بخواد
    نشد بیاد
    نشد ولی
    شاید بشه
    واسم دعا کنید
    زیاد
    از شما پنهون نکنم
    یه حرفهایی بهم زده
    گفته همین روزا میاد
    اما هنوز نیومده
    قصه داره تموم میشه
    مثل تموم قصه ها
    فقط واسم دعا کنید
    اول خدا بعدا شما
    قصه داره تموم میشه
    مثل تموم قصه ها
    فقط واسم دعا کنید
    اول خدا بعدا شما
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  7. #37
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دلم مي خواد يه چيزي رو بدوني
    ديگه نه عاشقي نه مهربوني
    منم ديگه تصميمم رو گرفتم
    اصلا نمي خوام كه پيشم بموني
    ديشب كه داشتم فكرام و مي كردم
    ديدم با تو تلف شده جووني
    يه جا يه جمله ي قشنگي ديدم
    عاشقو بايد از خودت بروني
    چه شعرايي من واسه تو نوشتم
    تو همه چيز بودي جز آسموني
    يادت مياد منتم رو كشيدي ؟
    تا كه فقط بهت بدم نشوني ؟
    يادت مي اد روي درخت نوشتي
    تا عمر داري براي من مي خوني ؟
    يادت مياد حتي سلام من رو
    گفتي به هيچ كس نمي رسوني
    حالا بيار عكسامو تا تموم شه
    اگر كه وقت داري اگه مي توني
    نگو خجالت مي كشي مي دونم
    تو خيلي وقته ديگه مال اوني
    خوش باشي هر جا كه مي ري الهي
    واست تلافي نكنه زموني
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  8. #38
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    نامه ی تو چقدر زیبا بود
    نامه ی تو چقدر زیبا بود
    هر خطش را سه مرطبه خواندم
    بعد آنرا به روی یک دفتر
    تا نخورده قشنگ چسباندم
    نامه ی تو چقدرخوشبو بود
    بوی گلهای رازقی می داد
    حرفهایت هنوزهم طعم عطر پاییز عاشقی میداد
    گفته بودی عجیب دلتنگی
    دل من هم برای تو تنگ است
    پیش من هم غروب غمگین است
    پیش من هم طلوع کم رنگ است
    خوشم آمد چقدر دانایی
    خوشم آمد چقدر دانایی
    حالی از حال من نپرسیدی
    ولی از پشت قاب دلتنگی
    زردیم را چه زود فهمیدی
    یاس زرد دو خانه آنورتر
    داشت دیشب تو را دعا میکرد
    تشنه بود و نبودی و او داشت التماس پرنده ها میکرد
    گفته بودی ز غیبت باران باز هم درد مشترک داری
    تا بخواهی شقایق تشنه
    گل سرخ پر از ترک داری
    دوریت کار دست من داده
    فاصله که میان ما کم نیست
    هیچکس روزگار و اقبالش مثل ما بی نشان و مبهم نیست
    فکرت اینجا میان گلدان است
    جلوی چشم آرزوهایم
    تو خودت را به جای من بگذار
    تو خودت را به جای من بگذار
    تو دلت سوخت من چه تنهایم
    سالها میشود که با عکست توی این شهر زندگی کردم
    با یکی دو تماس کوتاهت ماهها رفع تشنگی کردم ولی آخر چقدر بنشینم
    نامه ای حرف روشنی چیزی
    گل خشکی میان این کاغذ که به آن وعده ای بیاویزی
    بنویس از خودت از این نامه
    دو سه خط مختصر فقط فهرست
    فقط اینبار خواهشی دارم
    عکس تازه برای من بفرست
    بنویس از خودت از این نامه
    دو سه خط مختصر فقط فهرست
    فقط اینبار خواهشی دارم
    عکس تازه برای من بفرست
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  9. #39
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    مجموعه اشعار مریم حیدرزاده

    شعرای از مریم حیدر زاده
    اگه تو مال من بودي
    اگه تو مال من بودي ماه از چشات طلوع مي كرد
    پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع مي كرد
    اگه تو مال من بودي كلاغ به خونش مي رسيد
    مجنون به داد اون دل زرد و ديوونش مي رسيد
    اگه تو مال من بودي همه خبردار مي شدن
    ترانه هاي عاشقي رو سرم آوار مي شدن
    اگه تو مال من بودي قدم رو پاييز ميزديم
    پاييز مي فهميد كه ماها زبونشو خوب بلديم
    اگه تو مال من بودي انقد غريب نمي شدم
    من چي مي خواستم از خدا ديگه اگه پيشت بودم
    اگه تو مال من بودي دور خوشي نرده نبود
    دل من اون آواره اي كه شبا مي گرده نبود
    اگه تو مال من بودي چشام به چشمات شك نداشت
    تنگ بلور آرزوم مثل حالا ترك نداشت
    اگه تو مال من بودي جهنمم بهشت مي شد
    قصه ي عشق ما دو تا ، عبرت سرنوشت مي شد
    اگه تو مال من بودي مي بردمت يه جاي دور
    يه جا كه تو ديده نشي نباشه حتي كمي نور
    اگه تو مال من بودي ،‌ مي ذاشتمت روي چشام
    بارون مي خواستي مي باريد ، ابر سفيد گريه هام
    اگه تو مال من بودي برگا تو پاييز نمي ريخت
    شمعي كه پروانه داره ، اشك غم انگيز نمي ريخت
    اگه تو مال من بودي قفس ديگه اسير نداشت
    آدما دارا مي شدن ، دنيا ديگه فقير نداشت
    اگه تو مال من بودي خيال نمي كنم باشي
    پس مي رم و مي كشمت پيش خودم تو نقاشي
    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #40
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2011
    محل سکونت
    یک نگاه
    نوشته ها
    862
    تشکر تشکر کرده 
    28
    تشکر تشکر شده 
    151
    تشکر شده در
    103 پست
    قدرت امتیاز دهی
    279
    Array

    پیش فرض

    اگر شود
    من منتظرت شدم ولي در نزدي
    بر زخم دلم گل معطر نزدي
    گفتي كه اگر شود مي آيم اما
    مرد اين دل و آخرش به او سر نزدي


    ازم گرفت
    سرنوشت بديه اول جاتو ازم گرفت
    صبح فردا شد ديدم رد پاتو ازم گرفت
    تا مي خواستم به چشماي روشنت نگا كنم
    مال ديگري شدي و چشاتو ازم گرفت
    تو رو جادو كرد يكي با يه چيزي مثل طلسم
    اثرش زياد بود و خنده هاتو ازم گرفت
    تو با من حرف مي زدي نگات يه جاي ديگه بود
    خدا لعنتش كنه ، اون ، نگاتو ازم گرفت
    لحظه هات يه وقتايي مال دوتامون مي شدن
    اون حسود ، اون دو سه تا لحظه ها تو ازم گرفت
    خيلي وقته سختمه ديگه تنفس بكنم
    يه جور عجيبي انگار هواتو ازم گرفت
    خدا دوس نداشت بيام پيشت كنار تو باشم
    باورت نمي شه حس دعاتو ازم گرفت
    دست روزگار چه قدر با من و آرزوم بده
    لحن فيروزه اي مريماتو ازم گرفت
    سلامت ، خداحافظيت عزيزماي نقره ايت
    حرف آخر ، به امون خداتو ازم گرفت
    تو حواس واسم نذاشتي چه كنم از دست تو
    اشتباهم بهترين جمله هاتو ازم گرفت
    نمي خواد بپرسي چي ، خودم دارم بهت مي گم
    تو يه خط خوردگي دنيا ،‌ صداتو ازم گرفت
    يه كم از برگشتن قشنگتو وقتي گذشت
    يكي اومد و يه ذره وفاتو ازم گرفت
    هفتم اردي بهشت نزديكاي تولدت
    جمعه كه قد تموم زندگيم دلم گرفت
    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 4 از 16 نخستنخست 1234567814 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/