ژاپنیها بسیار کمرو و خجالتی و بسیار کمحرفتر از کرهایها و چینیها هستند. حریمخصوصی اهمیت بسیار زیادی در ژاپن دارد. افراد میتوانند اگر بخواهند نامشان را از دفترچههای تلفن عمومی بردارند. پنجرهها طوری طراحی میشوند که دیگران نتوانند از بیرون داخل را نگاه کنند. زیاد سوال پرسیدن بیادبانه و گستاخانه قلمداد میشود. انتظار میرود که افراد معمولاً ساکت و کمحرف باشند.
خیلی از بچههای مدرسهای ادعا میکنند هیچوقت والدینشان آنها را نبوسیدهاند. نوجوانان و جوانان درمورد دوستپسر یا دوستدخترشان یا نداشتن آن با کسی حرف نمیزنند و دوست هم ندارند که کسی از آنها در اینباره و زندگی خصوصیشان سوال کند. در یک تحقیق مشخص شد که دانشجویان یکی از دانشگاههای ژاپن ادعا میکردند که یک دوست خوب بهنظرشان کسی است که به زندگیخصوصی آنها احترام بگذارد. فیلمهای درام تلویزیون معمولاً درمورد داستانهای عاشقانهای است که بقیه با چند نکته راهنما پی به موضوع آن میبرند.
ژاپنیها کلاً دوست ندارند در محیطهای عمومی به چشم بیایند یا با غریبهها صحبت کنند مگراینکه الزامی برای آن باشد. بسیاری از ژاپنیها خیلی از ملاقات با خارجیها خجالت میکشند. اگر اشتباهی موقع انگلیسی حرف زدن مرتکب شوند، احساس خجالت میکنند و بهخاطرهمین هیچ حرفی نمیزنند. همچنین اگر به نظرشان یک فرد خارجی خیلی خشن بهنظر برسد احساس استرس زیادی خواهند کرد.
آنهایی که سگ دارند، حیوانات را راه خوب و آسانی برای ملاقات افراد جدید میپندارند. آنها معمولاً بهبهانه سگهایشان و سوال کردن درمورد سگها و نه صاحبان آنها، با هم حرف میزنند. koen debut اصطلاحی است که برای توصیف دیدار اول یک مادر و بچه یا یک فرد با سگش به یک پارک جدید استفاده میشود. برای اینکه این اتفاق بهآرامی طی شود، افراد معمولاً کارت ویزیتهایی با عکس سگشان روی آن همراه خود دارند. یک جمله خوب برای شروع مکالمه گفتن “kawaii” یعنی بامزه بودن سگ یک نفر است.
صاحب سگی که نامش Moko بود میگوید، "پسر من به مدرسه محل نمیرفت بهخاطر همین یک مدت خیلی طولانی ما هیچ دوستی نداشتیم. اگر بهخاطر Moko نبود نمیتوانستیم با دوستانمان که سگ دارند آشنا شویم. روابط در شهر بزرگ خیلی سرد است اما وقتی سگها با هم ارتباط برقرار میکنند، کمک میکند که یخ بین افراد باز شود." بعد توضیح میدهد که بهخاطر همین است که خیلیها به پارکهای عمومی میروند.
Pico Iyer، نویسندهای که بیشتر از 20 سال در ژاپن زندگی میکرد میگوید محدودیت ژاپنی یک جنبه معکوس احساسی دارد. او مینویسد، "آدمهایی که در ژاپن میشناسم به طرز فوقالعادهای به شور و احساسشان متعهد و وفادار هستند بهخاطر همین است که در اجتماع خیلی خود را محدود میکند."
ادب و عهدهای ژاپنیها
ژاپن بعنوان مودبترین اجتماع جهان توصیف میشود. در موقعیتهایی که دو نفر با دو عقیده مختلف باشند، ژاپنیها معمولاً بر نظر شخص مقابل تاکید میکنند درحالیکه امریکاییها معمولاً روی عقیده خودشان پافشاری میکنند. حتی ترسناکترین پانکهای ژاپن اگر تصادفاً در خیابان با شما برخورد کنند، عذرخواهی شدید میکنند.
ایده ادب در ژاپن را میتوان با عبارت "عدم تحمل ناخوشنودی" خلاصه کرد. وقتی از مادران ژاپنی درمورد انتظاراتی که از پسر یا دختر خود دارند، سوال میکنند، مادرها معمولاً میگویند، "دوست دارم فرزندم طوری بزرگ شود که کسی را اذیت نکند".
ریشههای ادب ژاپنی از احترام به طبیعت و قانون ژاپنی برای داشتن جامعه باثبات ناشی میشود. طی دوره ادو یک سری قوانین سیستم طبقاتی ایجاد شد که کلیه جوانب زندگی انسان را تنظیم کرده و با سطح اجتماعی-اقتصادی و شغل تعریف میشد. درنتیجه افراد مطیع و منفعل شده و عادت میکردند زندگی خود را با قانون تعریف کنند.
همراه با ایدههای ژاپنی درمورد ادب و نزاکت، ایدههایی نیز درمورد اعتماد و عهدها وجود دارد. Kimiko Manes مولف کتاب شوک فرهنگ در ذهن (Culture Shock in Mind) مینویسد: "انتظار میرفت که ساموراییها ذهنی پاک داشته باشند و اعتماد اهمیت فوقالعادهای برای آنها داشت. قولی که به کسی داده میشد، حتی اگر به قیمت جان تمام میشد، به آن وفا میشد. در دوره ادو با ظهور تجارت، طبقه تاجرین موضع اخلاقی مشابهی اتخاذ کردند. تاجران آن دوره جان خود را به خطر میانداختند تا بدهیهای خود را بپردازند و به عهدهای خود وفا کنند. تاجرانی که نمی توانستند این راه را دنبال کنند بقایی نداشتند. مفهوم اعتماد از اهمیت شگرفی برخوردار بود."
وقتی ژاپنیها چیزی میگویند و قولی میدهند انگار روی سنگ حک شده باشد. بعضی وقتها وقتی درمورد چیزی با همسر ژاپنیام حرف میزنم، توصیههای عادی را مثل قولهایی قطعی قلمداد میکند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)