Silent Hill هم مانند دیگر مراکز تفریحی می باشد؛ محیطی آرام به همراه طبیعتی بکر و مناظری دیدنی. ولی در اینجا چیزی وجود دارد که آن را از دیگر مناطق متمایز می کند. ساکنین شهر به توزیع ماده اعتیادآور " White Claudia " می پردازند. شهر به سه صورت دیده می شود : SH وحشتناک، SH تاریک و تیره و SH مه آلود تقسیم بندی می شود. همان طور که پیش از این اشاره کردم، سران فرقه درصدد احضار خدای خود- Samael - هستند. Samael فرشته ای قدیمی و نزول کرده است. او پرهایی شبیه به عقاب، گوش هایی بلند پردار، پوزه ای شبیه به سگ، پاهایی شبیه به بز و دستان انسانی تنومند را داراست. سران فرقه را Dahila ، Kaufmann و 2 مرد دیگر تشکیل می دهند. یکی از این دو مرد مرموز نقش بسزایی در شماره های بعدی دارد و فرد شماره 2 فرقه محسوب می شود. Dahila به عنوان سرکرده فرقه به مورد جالبی برمی خورد. Sameal می تواند در جسم طفلی که هنور زاییده نشده است رشد کند. او تصمیم می گیرد تا به این مراسم قدیمی عمل کند. او با کمک دکتر Kaufmann مسئولیت خلق جنین را برعهده می گیرد. سرآخر او در کار خود موفق نمی شود و تنها می تواند نیمی از Samael را در جسم Alessa قرار دهد. او سپس تصمیم می گیرد نیمی دیگر او را هم داشته باشد. بنابراین به سراغ Cheryl می رود. هیچ یک از این 2 کودک عادی نیستند. Alessa در حالی که خردسال بوده طی مراسمی زنده زنده سوزانده شده است. آنها می خواستند با این کار توانایی های او چند برابر شود. سپس برای اینکه قدرت مذکور در بدنش حفظ شود تا بعدا از آن استفاده کنند، او را زنده نگه داشته اند. از آن موقع به بعد لحظه ای از درد او تسکین پیدا نکرده است.
Kaufmann در این ماجرا و مراسم نقش عمده ای داشت ولی برای برآمدن از پس کلیه کارها نیاز به یک همکار داشت. او Lisa- یکی از پرستاران بیمارستان- را وارد فرقه می کند. Lisa به مدت 7 سال با آنها همکاری می کرد. او بعد از مدتی متوجه افکار و اهداف شیطانی فرقه می شود. او سعی می کند از شهر فرار کند ولی اعتیاد او به White Claudia و تهدیدهای دکتر Kaufmann مبنی بر قطع دز ماده مانع این کار می شود. خشم Alessa آهسته آهسته بیشتر می شود تا اینکه در نهایت طغیان می کند. او با توجه به قدرت تسلط بالای خود، SH تاریک و تیره را خلق می کند. او روح خود را در جایی از این دنیای تاریک پنهان می سازد تا از چنگ مادرش در امان باشد. مادرش توانایی دخول به دنیای او را ندارد. از آنجا که قسمت اعظمی از نیروی Alessa برگرفته از Samael می باشد، او دیگر در شهر مستقر شده و به طور کامل از بین نخواهد رفت. به همین علت است که حتی بعد از مرگ Alessa شهر به 2 صورت تاریک و شیطانی و مه آلود دیده می شود. قالب شهر بستگی به فردی که در آنجا حضور دارد تغییر می کند.
Dahila در پی آن است تا Cheryl را به شهر احضار کند. او اعتقاد دارد نیمی دیگر از خدایی که می خواهد خلق کند در وجود اوست. همچنین او بر این باور است که درد و رنج های Alessa موجب می شود خواهرش به سمت او کشانده شود بنابراین، Dahila قصد دارد از این موقعیت سوءاستفاده کند تا هم Alessa را به چنگ آورد و همچنین دنیای تاریک خود را خلق کند. Dahila سرانجام با Harry ملاقات می کند و به او Flauros را می دهد. Flauros توانایی آزادسازی قدرت پاکی Archangel Metratron را داراست. پس از استفاده از Flauros، Harry موفق می شود Alessa را تضعیف کند. Harry او را به چشم یک اهریمن می دید ولی، Alessa تنها می خواست که بیش از این متحمل رنج های ناشی از زیاده خواهی و افکار شوم فرقه نشود. این کار Harry باعث می شود Archangel Metratron هم مانند Samael در شهر مستقر شود. در واقع آنچکه هنگام مبارزه Harry با Alessa روی می دهد، تقابل Samael و Archangel Metratron می باشد. چون Samael نیمی از قدرت خود را داراست بنابراین در این تقابل شکست می خورد. هر چند او مغلوب می شود ولی، همچنان پذیرای میهمانان تبهکار و گنه کار خود است تا شهر را برای آنها تبدیل به جهنمی کند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)