files articles  sh65Bw500h281mresizeByMaxSize5D
Daddy, where are you ? help me


اولین نسخه مجموعه در سال 1999 بر روی کنسول PS One عرضه گشت. Konami بی تردید در آن زمان هدفی بزرگتر از انتشار IP ای تک نسخه ای را در ذهن می پروراند. فروش خوب و تمجیدهای فراوان منتقدان باعث شد هزینه های نسبتا بالای ساخت بازی کاملا جبران شود و این IP جدید طرفداران و مخاطبان خاص خودش را پیدا کند. بازی به صورت سوم شخص بود ولی مانند اکثر عناوین مشابه، دوربینی ثابت داشت. گرافیک بازی در آن زمان چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ تکنیکی جزء برترین ها محسوب میشد. محیط های برفی به همراه نورپردازی عالی هر مخاطبی را پای تلوزیون میخکوب می کرد. استفاده از مه یکی از موارد جالب و نوآورانه بود که به نوعی بعدها به یکی از نمادهای بازی تبدیل شد. حتی در عناوین دیگر این سبک هم مورد استفاده قرار گرفت. بدون شک بازی در این زمینه هیچ کمبودی نداشت. مسئولیت ساخت موسیقی های آن به عهده یکی از برترین آهنگ سازان تاریخ صنعت ویدیو گیم واگذار شده بود. AkiraYamaoka به خوبی از عهده این مسئولیت برآمد به طوری که افراد زیادی بخش اعظمی از موفقیت های مجموعه را مدیون آهنگ های بی نقص او می دانند. مطمئنا تا به حال برای شما هم پیش آمده تا بارها قعطعه های Silent Hill را با صدای Mary Elizabeth McGlynn گوش کرده و مبهوت منحصر به فرد بودن آنها شده باشید. نکته قابل ملاحظه دیگر، جو و اتمسفر بازی می بود. از همان ابتدا که کنترل شخصیت بازی را برعهده می گیرید، حس تنهایی و استرس شدیدی را تجربه می کنید. محیطی برفی، مه آلود، ساکت و تاریک از جمله نخستین مواردی هستند که به آنها بر می خوردید. تنها ایرادی که از نظر منتقدان بر بازی وارد بود، کنترل سخت و نا متعادلش بود. این مشکل هنگام مبارزه با Boss ها بسیار آزار دهنده بود ولی به هر حال می توان این ضعف را در بین نکات مثبت فراوانی که ذکر کردم نادیده گرفت. هرچند کنترل بازی با توجه به جو بازی خوب بود. این بدین منظور است که اتمسفر بازی همچین چیزی را می طلبید. ولی به طور کلی از لحاظ فنی نکته منفی حساب میشد اما به فراخوره بازی و از نظر طرفداران نکه منفی محسوب نمیشد. اکثر سلاح هایی که در این نسخه وجود داشت، سلاح های سرد بود که هیجان بازی را دو چندان می کرد. در طول بازی بازیکنان از وجود 2 عامل بهره می بردند. 1- چراغ قوه ای که شخصیت بازی در ابتدای بدست می آورد و از آن جهت روشنایی 2 یا 3متری محیط استفاده می کرد 2- رادیویی که او را از نزدیک شدن دشمنان با خبر می ساخت. با استفاده از آنها به نوعی از حملات غافل گیرانه دشمنان جلوگیری میشد. بزرگترین عامل بازدارنده شما ، کاراکتریست که کنترل آن را بر عهده داشتید. او هم مانند اکثر ما زندگی طبیعی داشته و هیچگاه تعلیمات نظامی حرفه ای ندیده بوده. در اکثر اوقات می توان متوجه شخصیت شکننده او شد. او تحمل زیادی در برابر ضربات دشمنان نداشت. مثلا با کمی دویدن، به سرعت صدای نفس نفس زدن او شنیده میشد یا با متحمل شدن چند ضربه به راحتی از پای در می آمد.