وقتی می روی
حواست باشد
که زمستان باشد
تا تقسیم کنم
بی پناهی سرد دست هایم را
با گرمای کوچک جیب های خالی ام
و محو کند از مقابل چشمانم
جاپای رفتنت را
دیوار مات بخار
بر شیشه های عینکم...
وقتی می روی
حواست باشد
که زمستان باشد
تا تقسیم کنم
بی پناهی سرد دست هایم را
با گرمای کوچک جیب های خالی ام
و محو کند از مقابل چشمانم
جاپای رفتنت را
دیوار مات بخار
بر شیشه های عینکم...
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)