چه دلخوشی داری که به خاطرش زندگی میکنی؟
اون یه دوسته ؟ یکی از خانواده ات ؟ عشقت ؟ کارت ؟
یا الکی خوشی ؟ نا امیدی؟ افسرده ای
منتظر مرگی ؟
من یکی که همین الان عزراییل بیاد با کمال میل باهاش میرم
دنیا نامرده من میخوام برم اما به خاطر اونایی که دوسم دارن باید زندگی کنم
تا کی ؟؟؟؟؟
چه دلِ خوشی داشته سهراب:
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.
یک نفر دیشب مرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.
قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس…
__________________
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)