ghatel taze damad
پسر نوجوانی که در یک درگیری خیابانی تازه دامادی را به قتل رسانده بود روز گذشته در جلسه محاکمه با گریه و التماس از اولیای دم مقتول تقاضای بخشش کرد.
به گزارش خبرنگارما، نماینده دادستان تهران در ابتدای این جلسه محاکمه در توضیح کیفرخواست به قضات شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران گفت: ماموران پلیس تهران روز ۱۵ خرداد سال جاری خبردار شدند مرد جوانی به نام علی اکبر که با ضربات چاقو زخمی شده بود در بیمارستان جان باخته است. زمانی که ماموران در محل حاضر شدند، دریافتند مقتول با سه نوجوان درگیر شده بود. زمانی که ماموران به محل درگیری که پارکی در خیابان قیام بود، رفتند سه پسر نوجوان به نامهای حسین، محمد و مهیار را بازداشت کردند. آنها نیز در بازجویی‌ها به شرکت در نزاع اقرار کردند هرچند در ابتدای پرونده سه متهم قتل را به گردن همدیگر می‌انداختند، در نهایت محمد-پسر ۱۵ ساله- اتهام قتل را پذیرفت و توضیح داد زمان حادثه به خاطر خوردن مشروب از حالت عادی خارج شده بود و بدون اینکه متوجه شود چه می‌کند دست به قتل زد.
نماینده دادستان ادامه داد: از آنجایی که متهم به سن قانونی رسیده است از سوی دادستان مسوول اعمال خود شناخته شده و با توجه به اینکه از نظر دادسرا مجرم شناخته شده تقاضا صدور حکم قانونی را در این خصوص دارم.
در ادامه جلسه محاکمه اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول گفت: پسرم تازه داماد بود و آرزوهای زیادی داشت او آن شب با همسرش به خانه می‌رفت که از سوی متهم و دوستانش مورد حمله قرار گرفت و من تقاضای صدور حکم قصاص را برای او دارم چون پسرم را بی‌گناه به قتل رساند. سپس محمد -متهم پرونده- به دفاع از خودش پرداخت او که به شدت گریه می‌کرد، گفت: آن شب من با دو دوستم به پارک رفتیم تا دور هم باشیم یکی از دوستانم مشروب آورده بود و من که اولین بارم بود مشروب را می‌دیدم به اصرار حسین و مهیار مشروب خوردم. حال خاصی داشتم اصلا نمی‌توانستم رفتارم را کنترل کنم و نمی‌دانستم چه می‌کنم علی اکبر و همسرش در حال عبور از آن پارک بودند که با یکی از بچه‌ها جرو بحث کردند من به درستی متوجه نشدم چه شد و چه کسی دعوا را شروع کرد فقط متوجه شدم دو دوستم با علی اکبر دعوا کردند و من هم در حمایت از آنها با چاقویی که در جیب داشتم ضربه‌ای به او زدم وقتی خون از بدنش بیرون زد حالم بدشد و تازه به خودم آمدم و متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. محمد که در حین دفاع بارها از اولیای دم تقاضای بخشش کرد، گفت:من در این مدت بارها و بارها به جرمی که مرتکب شدم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که‌ ای کاش آن شب با دوستانم نرفته بود. بلایی که سر من و خانواده مقتول آمد به خاطر مشروب بود اگر من آن شب مشروب نخورده بودم و با دوستانم در پارک نبودم این اتفاق نمی‌افتاد. من جوان هستم و نادانی کردم. وقتی که این اتفاق افتاد آنقدر ترسیدم که دست و پایم شل شد. درخواست دارم اولیای دم به من رحم کنند شب ها که می‌خوابم خواب اعدام می‌بینم و با اضطراب بیدار می‌شوم. ‌ای کاش می‌توانستم کاری کنم که زمان به عقب برگردد و من اشتباهم را جبران کنم. بعد از پایان گفته‌های این نوجوان و وکیل مدافع او و تقاضای بخشش آنها هیات قضات ختم رسیدگی را اعلام کردند و برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.