ايرانيان از بيش از 10 هزار سال پيش دارای تمدن بوده‌اند. از اين رو، ريشه‌ی بسياري از دستاوردهای بشر را در اين تمدن می‌توان يافت. برای مثال، نخستين ابزار ريسندگی و بافندگی در غار كمربند، نزديك به شهر، يافت شده است كه به 7 هزار سال پيش از ميلاد مسيح بازمی‌گردد. به علاوه، در قديمی‌ترين بخش‌های شهر باستانی شوش، كه در خوزستان قرار دارد، سوزن‌هاي سوراخ‌دار پيدا شده است.
اين دستاوردهای و نوآوری‌های ديگری كه در دوران‌های بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاك ايران را پيشتاز و سرآمد جهانيان كرد. جالب است بدانيد اسكندر مقدونی، با آن‌كه به ايران حمله و آن را اشغال كرده بود، لباس ايرانی می‌پوشيد. در اين جا به برخی از نوآوری‌های ايرانيان در زمينه‌ی پوشاك و پارچه اشاره می ‌شود.


كت و شلوار

ايرانيان نخستين مردمانی بودند كه كت آستين‌دار و شلوار می‌پوشيدند. مردمان تمدن‌های ديگر، بابلي‌ها، آشوری‌ها، يونانی‌ها و رومی‌ها، شلوار نمي‌پوشيدند و حتي يوناني‌ها ايرانيان را به خاطر شلوارهای رنگیشان مسخره می‌كردند. ايرانيان حتي نوعی شلوار ويژه‌ی سواركاری نيزی داشتند كه تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته مي‌شد.

شلوار در اصل شروال خوانده مي‌شد. عرب‌ها آن را سروال ناميدند و جمع آن را سراويل مي‌گويند. در تركي و كردي نيز شروال گفته مي شود. مجارهاي آن را شلواري( Schalwary ) مي‌گويند. به زبان لاتين، سارابارا ( Sarabara ) گفته مي‌شد. واژه‌ی انگليسي Pajama (پاجاما)از دو واژه‌ی پا و جامه ساخته شده است كه واژه‌های فارسي هستند.


پوشش زنان
ايرانيان از ديرباز به پاكدامنی اهميت می‌دادند و زنان ايرانی پوشيده با چادر يا پوشش‌های ديگری كه بخش‌هايی از موها را می‌پوشاند و تنه را در بر می‌گرفت، در ميان مردان ظاهر می‌شدند. در يك مهر سنگي استوانه‌ای كه از دوره‌ی هخامنشي برجاي مانده و اكنون در موزه‌ی لوور فرانسه نگهداری می‌شود، شاهزاده‌ی ايرانی و نديمه‌هايش ديده مي شود كه شاهزاده چادر و نديمه‌ها سرپوش دارند. در طرحی كه روی سنگی در ارگيلی تركيه نقش بسته است، زن ايرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب ديده می‌شود. حتی سرپوش‌های پارچه‌ای دوره‌ی هخامنشی از زير برف‌های منطقه‌ی پازريك روسيه پيدا شده است.( يادآوری می‌شود، سرزمين‌هايی كه نام برديم، بخشي از امپراتوری پهناور پارس‌ها بودند.)


گلدوزی
نقش زدن بر پارچه و لباس از ديرباز در ايران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسكندر كه در موزه‌ی استامبول نگهداری مي‌شود، ايرانيان شلوارهايی با پارچه‌هاي زيبا پوشيده‌اند كه طرح دار و گاهی نقش‌هايی از گل‌ها دارند. گل‌دوزی در دوره‌ی صفويه به شكوفايی رسيد به نحوی كه هنرمندان روم شرقی(امپراتوری بيزانس) طرح‌های ايرانی را بر لباس‌ها فاخر نقش مي‌زدند. حتی ريشه‌ی عنصرهای اصلی گولدوزی امروزی نيز به ايران بازمي‌گردد كه از راه كشورهای ساحل دريای مديترانه به ايتاليا و اسپانيا رفته و بعدها در سرزمين‌های ديگر مورد توجه قرار گرفته است.


ابريشم ايرانی

بافتن پارچه از ايران آغاز شده و تا دروه‌ی صفوی از مهم‌ترين فرآورده‌های صادراتي ايرانيان بوده است. با آن كه بافت ابريشم به چينی‌ها بازمي‌گردد، ابريشم ايراني در دوره‌ی ساسانيان به چنان كيفيت و ظرافتی رسيده بود كه چينی‌ها نيز از ايران پارچه‌ی ابريشمی وارد می‌كردند. برخی از پارچه‌های ايرانی كه ويژه‌ی اسقف‌ها تهيه شده، هنوز در گنجينه‌های كليساهای اروپا نگهداری می‌شود.

ردپای شكوه صنعت پارچه‌بافی را در واژه‌های ايرانی كه به زبان‌های مختلف راه‌يافته است، مي‌توان پيدا كرد.

در زبان عربي: ديباج(از واژه‌ی ديباگ به مفهوم زری ابريشمی) و استبرق(از واژه‌ی ستبرگ به مفهوم نوعي پارچه‌ي ابريشمي)

در زبان انگليسي: Tafta ( از واژه‌ی تافته به مفهوم نوعی پارچه‌ی ابريشمی) Chintz (از واژه‌ی چيت به مفهوم نوعي پارچه)
در زبان روسی: Izarbaf ( از واژه‌ی هزارباف به مفهوم پارچه‌ی زری گلابتون) و Partcha ( از واژه‌ی پارچه)


لباس ورزش

ايرانيان نخستين مردمانی هستند كه از لباس ورزشی استفاده می‌كردند. چوگان ورزش باستانی و مورد علاقه‌ی ايرانيان بود. چوگان بازان نوعی پيراهن نيم‌آستين و شلوار تنگي مي‌پوشيدند تا هنگاه بازی راحت‌تر باشند. جنس پيراهن چوگان بازی را نيز نوعی انتخاب كرده بودند تا كم‌تر عرق كنند. انگليسی‌ها در سال‌های استعمار هندوستان در آن سرزمين با چوگان و لباس نيم آستين آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند كه بعدها به آمريكا نيز راه يافت و به تی‌شرت‌های امروزی منجر شد.

لباس شوايه‌ها: در دوره‌ي اشكانيان و ساسانيان مردان جنگي خود و اسبانشان را ذره پوش مي‌كردند. در تاق بستان، در كرمانشاه، سربازي زره‌پوش سوار بر اسب زره‌پوش بر پهنه‌ی سنگ كنده‌كاري شده است كه با ديدن آن به ياد شواليه‌های اروپايی می‌افتيم. در واقع، شواليه‌های اشكانی سرمشق شواليه‌های اروپايی قرار گرفتند.


نوآوري‌های ديگر

دستكش: گزنفون، تاريخ‌نگار يوناني با ايرانياني روبه‌رو شده بود كه دستهايشان را در پوست‌های ضخيم و قاب‌هايی نگه می‌داشتند. نمونه‌هايی از دستكش‌های زينتی در موزه‌ی ايران باستان نگهداری مي‌شود.

انوع كلاه: ايرانيان از ديرباز كلاه‌های گوناگونی می‌پوشيدند كه نشان‌دهنده‌ی موقعيت اجتماعي آنان بود. كلاه پاپ‌ها و حتی تاج برخی از پادشاهان قديم اروپا، برگرفته از كلاه و تاج‌ پادشاهان ايران است.

چكمه : پوشيده چكمه‌های چرمی از زمان هخامنشيان مرسوم بود و حتی ژوستي‌نين، امپراتور روم شرقي، چكمه‌های ايرانی می‌پوشيد.
شال: هنوز هم در زبان انگليسي به همين نام خوانده مي‌شود( shawl ) و نوع مردانه و زنانه‌ی آن هر دو نوآوری ايرانی هستند.