مولانا شراف الدین را در آخر عمر قولنجی عارض شد اطبا خون گرفتند فرمودند مفی نیامد شراب دادند فایده نداد حقه کردند در نزاع افتاد یکی پرسید که حال چیست گفت حال آنکه من بعد از هشتاد و پنجسال مست و ****** دریده به حضرت رب خواهم رفت
مولانا شراف الدین را در آخر عمر قولنجی عارض شد اطبا خون گرفتند فرمودند مفی نیامد شراب دادند فایده نداد حقه کردند در نزاع افتاد یکی پرسید که حال چیست گفت حال آنکه من بعد از هشتاد و پنجسال مست و ****** دریده به حضرت رب خواهم رفت
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای
چون خدا همیشه دو دستش پره
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)