زنی نزد قاضی رفت و گفت این شوی من حق مرا ضایع میسازد و حال آنکه من زنی جوانم. مرد گفت من آنچه توانم کوتاهی نکنم. زن گفت من به کم از پنج مرتبه راضی نباشم مرد گفت لاف نزنم که مرا بیش از سه مرتبه یارا نباشد قاضی گفت مرا حالی عجب افتاده است هیچ دعوی بر من عرض نکنند مگر آنکه از کیسه من چیزی برود باشد آن دو مرتبه دیگر را من بر گردن گیرم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)