نامه های فروغ فرخزاد به پرویز شاپور_پیش از پیوند
نامه ی شماره 3
پرویز محبوبم :
من نمی دانم چه طور از گناه خودم عذر بخواهم این بدترین کاری بود که من تا به حال مرتکب شده ام ولی تقصیر من هم نیست .
در آخرین لحظه ای که می خواستم با مامانم به نزد تو بیایم برایمان مهمان رسید و ناچار شدیم در خانه بمانیم .
من یک دنیا از تو معذرت می خواهم می دانم که خیلی در انتظار مانده ای مرا ببخش امیدوارم مورد عفو تو واقع شوم
می خواستم مطالبی را به تو بگویم که واجب بود پیش از رفتن به ملاقات پدرم تو آنها را بشنوی ولی متأسافانه نشد
این کاغذ را به وسیله ی فریدون فرستادم او به تو می گوید که مهمان های ما چه کسانی بودند و چرا ما نتوانستیم بیاییم .
خداحافظ تو
فروغ
پاسخ پرویز شاپور در حاشیه ی نامه :
تو را دختر باارزشی می دانم ولی اصولا نسبت به جنس مخالف نظر خوبی ندارن نمی توانم باور کنم که در نزد شماها حقیقتی یافت شود و اگر هم یافت شود مطمئن هستم بسیار ناقابل و ناچیز است زیرا آنچه زندگی به من آموخته و آنچه تجربه بر من ثابت کرده است تماما دلالت بر صحت این مدعا دارد لذا تا هنگامی که خلاف این اصل مسلم ثابت نگردد حاضر نیستم از عقیده ی خود دست بکشم مثلا بین محبوبی که تو مرا خطاب می کنی و من تو را می خوانم خیلی فرق قائل هستم یکی را قرین حقیقت و دیگری را بعید از حقیقت جستجو می کنم این است ایده ی من و در این باره جز این که خلاف آن را تو عملا به من ثابت نمایی.
پرویز شاپور
شب دوشنبه 22/3/1329
شب به خیر
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)