صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 36

موضوع: برای کسی که هست ولی نیست !

  1. #11
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    با تو می توان
    با تو می توان بهار شد
    می توان هزار شعر عاشقانه را
    سرود و ماندگار شد
    با تو می توان در این دیار پر فریب
    ره نورد جاده های روزگار شد

    با تو، می توان دوباره دید
    چهار فصل سال را
    بر تن تمام روز های سال
    رنگ دل کشید و یادگار شد

    می توان در کنار تو به جنگ روزگار رفت
    یا که با درخت سبز صلح
    تا همیشه
    همدیار شد

    با تو، می توان ستاره چید
    می توان به آسمان نگاه کرد و بی قرار شد
    می توان جدا شد از زمین و از زمان
    ابر شد
    پرنده شد
    رنگ روح یار شد

    می توان دواند ریشه در زمین
    می توان درخت شد
    جوانه زد
    بهار شد...

  2. #12
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    یاد بگذشته به دل ماند و دریغ

    نیست یاری كه مرا یاد كند

    دیده ام خیره به ره ماند و نداد

    نامه ای تا دل من شاد كند



    خود ندانم چه خطائی كردم

    كه ز من رشته الفت بگسست

    در دلش جائی اگر بود مرا

    پس چرا دیده ز دیدارم بست



    هر كجا می نگرم، باز هم اوست

    كه بچشمان ترم خیره شده

    درد عشقست كه با حسرت و سوز

    بر دل پر شررم چیره شده



    گفتم از دیده چو دورش سازم

    بی گمان زودتر از دل برود

    مرگ باید كه مرا دریابد

    ورنه دردیست كه مشكل برود

  3. #13
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

    اگه نیایی تو پیشم یه وقت دیدی میمیرم

    محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

    محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

    دستو پامو گم می کنم

    وقتی نگام می کنی تو

    نفس نفس هول می کنم

    وقتی صدام می کنی تو

    تو دفتره خاطره هام

    تو ذهن و تو آرزوهام

    اسم تو هم شده فراموش

    اسم تو هم شده فراموش

    یادم دادی بسوزم... دارم می سوزم...دارم می سوزم

    اشکه چشامو دیدی بگو به چی رسیدی

    قسم به بی قراریت مردم از چشم انتظاریت

    محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

    محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

    دستو پامو گم می کنم

    وقتی نگام می کنی تو

    نفس نفس هول می کنم

    وقتی صدام می کنی تو

    تو دفتره خاطره هام

    تو ذهن و تو آرزوهام

    اسم تو هم شده فراموش

    اسم تو هم شده فراموش

    می دونی که دوست دارم

    واسه اینه که دل می سوزونی تو

    گفتم بهت دوست دارم

    اما حالا من پشیمونم

  4. #14
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    شاخه گلی شکسته تو دسته تو اسیرم

    اگه نیایی تو پیشم یه وقت دیدی میمیرم

    محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

    محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

    دستو پامو گم می کنم

    وقتی نگام می کنی تو

    نفس نفس هول می کنم

    وقتی صدام می کنی تو

    تو دفتره خاطره هام

    تو ذهن و تو آرزوهام

    اسم تو هم شده فراموش

    اسم تو هم شده فراموش

    یادم دادی بسوزم... دارم می سوزم...دارم می سوزم

    اشکه چشامو دیدی بگو به چی رسیدی

    قسم به بی قراریت مردم از چشم انتظاریت

    محتاج یک نگاتم تا جون دارم فداتم

    محتاج یک نگاه و قهر بکنی میمیرم

    دستو پامو گم می کنم

    وقتی نگام می کنی تو

    نفس نفس هول می کنم

    وقتی صدام می کنی تو

    تو دفتره خاطره هام

    تو ذهن و تو آرزوهام

    اسم تو هم شده فراموش

    اسم تو هم شده فراموش

    می دونی که دوست دارم

    واسه اینه که دل می سوزونی تو

    گفتم بهت دوست دارم

    اما حالا من پشیمونم

  5. #15
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    عشق را بی سبب عنوان مکن

    خواهش از بهر ستم خواهی انسان مکن

    عشق در سینه نگهدار و هیچ فاش مگو

    چون که تاریک است این راه و از آن یاد مکن

    عشق آیینه قلب است در آن زنگی نیست

    لیک این جمله نگهدار و عنوان مکن

    در درون مایه عشقت ز جفا دوری کن

    آشکارا زین سخن هیچ کجا یاد مکن

    اگر از بهر کسی در عشق مردی. مردی

    ورنه از جورو جفا عشق فریاد مکن

  6. #16
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    نمي گم دلت گرفته ؛ مي دونم که تنها نيستي
    همدمت بودم يه روزي ؛ حالا با ديگري نشستي!!

    نکنه عاشقش نباشي ؛ اون که امروز تو باهاشي
    بگو که دلم باهاته ؛ هر جاي دنيا که باشي

    تو که احساسي نداري ؛ ميدوني دلم چه تنگه؟
    کاش منم مثل تو بودم ؛ قلبي که از جنس سنگه

    مي دوني اين شعر من نيست ؛ حرف يه دل شکستست
    کسي که تموم حرفاش ؛ توي ابهام گذشتست

    راستي مرگم و نديدي ؟ من که چشمام نمي بينه
    اخه از روزي که رفتي ؛ ارزوي من همينه

    من که اسراري ندارم ؛ خوشحالم يکي باهاته
    اخه همدمم تا امروز ؛ يه دونه شاخه نباته

    ببينم عکسام و داري ؟ اوني که توي غروبه؟
    يادمه وقتي که ديديش ؛ گفتي واي اين يکي خوبه

    مثل اينکه مي دونستي ؛ عشقمون رو به غروبه
    رفتي و غروب تموم شد ؛ حالا چشمام بي فروغه

    راستي شعرام و مي خوني ؟ يا که وقتش و نداري؟
    يادمه بهم مي گفتي ؛ واسه من شعري نداري؟

    بيا قابلي نداره ؛ اخرين هديه ياره
    من و بايد تو ببخشي ؛ اين يکي اسمي نداره

  7. #17
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    اي كاش مي شدكه آنقدرخوب بود كه فرصت خوب بودن را ازديگران گرفت،

    و اي كاش مي شد كه آنقدر از بديها دور مي شديم كه ديگر هيچگاه دست نا زيباي بديها به ما نمي رسيد،

    چرا كه من هنوز باور دارم كه مي توان بهتر زيست. در راه متعالي شدن شرط اول قدم آنست كه باران باشيم، باران با سخاوتي كه هم بر كويرمي بارد و هم در دشت سرسبز،

    آري اينگونه مي توان بهتر زيست ،عاشق تر ماند، شاعرتر شد و در نهايت جاودانه شد.

  8. #18
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    آرزويم اين است نتراود اشك در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد...

    نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز....

    و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي....

    عاشق آنكه تو را مي خواهد...

    و به لبخند تو از خويش رها مي گردد...

    و ترا دوست بدارد به همان اندازه كه دلت مي خواهد!

  9. #19
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    باز در کلبه تنهایی خویش،عکس روی تو مرا ابری کرد

    عکس تو خنده به لب داشت ولی،اشک چشمان مراجاری کرد

  10. #20
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    به که گویم غم خود...

    به سکوت شب سرد،

    به گل پرپر یاس،

    یا شقایق گل درد...

    و در این وادی درد،

    تو بگو گریه کنم یا نکنم،

    دوریت را چه کنم...

صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/