در ورزش؛ ورزشكاران خواه قهرمان میدان باشند یا اعضای ساده یك باشگاه ورزشی، با جسم خود نوعی رابطه عشق و نفرت برقرار می كنند. باید تا آخرین حد نیروی خود پیش بروند تا بتوانند شدیدترین لذت ها را در اوج شدیدترین دردها بشناسند. چنین وضعیتی به نوعی یك تعلیم اخلاقی نیز هست، زیرا می تواند ارزش هایی را كه عناصر اصلی جامعه به شمار می روند، به جامعه تحمیل كند.
صحبت از وجود اخلاقیات در ورزش رقابتی، همان بیان اعتقاد به پاكی اصیل و آرمان ورزش است كه به وسیله جامعه و استفاده نابجا از آن تباه شده است. حال اگر از دیدگاه اخلاقی، قضاوت درباره یك عمل صرفاً براساس مؤثر بودن آن غیرممكن است، پس چگونه می توان از وجود اخلاق در ورزش رقابتی سخن به میان آورد؟ مشكل امروز دنیا در این است كه بشر به دانش و قدرت بی نهایتی دست یافته ولی خرد استفاده از این همه دانش و قدرت را در پناه حفظ و رعایت ارزش های اخلاقی برای بهبود وضع خود كسب نكرده است.با پیشرفت بزرگ در وسایل ارتباطی، همه ما به سوی یك جهان پیش می رویم، اما مهم و واجب این است كه همیشه به مسایل دیگری از جمله اخلاق در همه سطوح توجه كنیم تا بتوانیم دنیایی را كه در آن نفس می كشیم برای زیستن مناسب تر سازیم.این آرزویی محال نیست و ضرورتی است كه می توان به جامه عمل در آورد، چون اصولاً ارزش های اخلاقی در یك بخش از جهان، بر سایر مناطق دنیا اثر می گذارد.اما اگر امروز قصد آن را داریم كه بی حرمتی و فقر و جنگ و خشونت را در جهان ریشه كن كنیم تا به سلامتی بهتر دست یابیم و برای تمام مردم جهان معیار زندگی بالاتری پدید آوریم، بایستی خود را موظف به جانبداری از علم اخلاق در همه زمینه های اجتماعی نماییم. در جهان امروز ورزش، اهمیت طرفداری از قوانین تربیتی و ارزش های اخلاقی یك اصل است.
اصلی كه در آن عوامل متعددی باعث می شود تا ورزشكاران رفتارهای اخلاقی و ضداخلاقی داشته باشند، اما نكته مهم این است كه مربیان و مسئولین ورزش در بروز رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی ورزشكاران نقشی بسیار تعیین كننده دارند. از آنجایی كه آهنگ تحولات موجود در دنیای امروز ورزش تندتر شده است، مبارزه برای موفقیت بیشتر ذهن قهرمانان را روز به روز در فشار بیشتری قرار می دهد كه اگر ورزشكار بخواهد با موج روزانه جلو برود، لازم است خود را با شرایط و موقعیت های متغیر تطبیق دهد و اینجاست كه اگر شكافی بین اندیشه و عمل او باقی بماند، هرگز نمی تواند اصول اصلی و بنیادین ارزش های اخلاقی را رعایت كند. در این مرحله اگر هدایت و راهنمایی یك مربی با افكاری صحیح و منطقی همراه باشد، این نقش مثبت عمل می كند و چنانچه غیر از این باشد، رفتارهای غیر ورزشی پدید می آیند.
ورزش كلمه مقدسی است كه با رنگ پوست، قومیت و دارایی یا ناداری شكل عوض نمی كند و ارزش هایش دگرگون نمی شود. ورزش هیچ رنگ و بوی خاصی را به خود نمی گیرد و آدم ها را وسیله امرار معاش قرار نمی دهد و بهترین الگوی این ادعا را در ۵ حلقه المپیك كه رنگ هایش هر كدام سمبل یك قاره است، می شود جست وجو كرد. آنجا كه برحسب منشور المپیك، هیچ ورزشكار آماتور حق ندارد یك مارك تجاری را تبلیغ كند و روح ورزش و اخلاق انسانی را آلوده كرده و خود را وسیله تجارت قرار دهد.
با این مختصر پیداست كه امروزه ورزش ما در زمینه های مختلف از بعد اخلاقی و فرهنگی چه خطی باید داشته باشد، اما برخورد با مسایل عینی جامعه سبب می شود كه یك كیفیت گام به گام را برای ایجاد یك ورزش سالم و واقعی بپذیریم و از آنجا كه مسایل اخلاقی و فرهنگی در ورزش ارتباط با زندگی خصوصی قهرمانان و مربیان دارد، آن را از جهت معنوی هم نادیده نگیریم، حتی اگر گفته شود كه ورزشكار فقط به خاطر رشد اخلاق نباید به ورزش بپردازد.نسل جوان ورزشكار به همان اندازه ای كه به فراگیری علوم و فنون ورزشی محتاج است، به همان مقدار نیز به معلم اخلاق نیاز دارد، چرا كه هنر قهرمانی برای كسب موفقیت و تداوم آن نیازمند یك دوره كامل سازندگی فكری و جسمی است. اگر ورزش ما بتواند خود را با این خط تطبیق دهد، آنگاه می توان به ورزشكار القاء كرد كه در كنار ورزش، زندگی سالم توام با اخلاق حسنه را بیابد و نخواهد كه ورزش زندگی ساز او باشد.یادمان باشد آنجا كه مسایل اخلاقی كم رنگ شود، دل ها از هم جدا می شود و شكست حتمی است و آنجا كه معنویت و اخلاق در كمال خود با هم اختلاطی معقول پیدا كنند، قدرت و استحكام در جمع به حد اعلا می رسد و ظفر و پیروزی را در پی دارد.
دفاع از روح والای اخلاقی ورزش
كانت معتقد است كه شرط لازم اخلاق، وجود خداوند است. پی یردو كوبرتن بنیانگذار دوره جدید بازی های المپیك اعتقاد مذهبی را ریشه اخلاقیات می داند. وی در كتاب همراه با ورزشكاران تمامی ملل اذعان می دارد: ما خواستیم با احیای مجدد نهادی ۲۵۰۰ ساله این فرصت را فراهم كنید كه مذهب را با ورزشی كه نیاكان ما طرح ریزی كرده بودند منطبق سازیم. در دنیای امروز كه مملو از امكانات قوی و خطرات فراوان برای سقوط این ارزش هاست المپیك می تواند پایه گذار نظامی مبنی بر جوانمردی و پاكی های اخلاقی و به همان میزان، فزاینده نیروی بردباری و قوای جسمانی باشد. از نظر وی ورزش بدون شك مانند مذهب با اخلاقیات پیوستگی تنگاتنگی دارد.ورزش مانند مذهب اطمینان می بخشد و تسلی می دهد. ورزش در سطح بسیار وسیع، بانی یك دگرگونی عظیم اجتماعی و اخلاقی خواهد بود و قابلیت اجرای فرهنگی نوین را به همراه خواهد داشت.ورزش باید نجات بخش جامعه از عوارضی همچون اعتیاد، فساد، شرارت ها، بیكاری، شهوت طلبی های لجام گسیخته و غیره باشد. ورزش باید با حل قطعی مسأله مبارزه طبقاتی، به طور كلی متضمن اتحاد ملی و وحدت مقدس باشد.درستكاری اصل اساسی ورزش و ضامن صحت ارزش های تثبیت شده در میدان ورزشی است. درستكاری به دنیای ورزش روح انسانی می بخشد. ورزش عامل شكوفایی فرد، یعنی مهم ترین عنصر ساختار اجتماعی است و در نتیجه نقشی شایان در پیشبرد جامعه انسانی خواهد داشت.به نظر می رسد وقتی مردم در مورد ورزش صحبت به میان می آورند بیشتر در مورد بایدها بحث می كنند تا آنچه هست. ورزش همیشه در معرض خطر بوده است. همزمان با پیدایش ورزش، اولین عارضه های بیماری و اولین نداهای استمداد برای درمان آن نیز پدیدار گشته است.در سال ۱۹۰۲ پیردوكوبرتن بی اخلاقی را در نمایش های پرهیاهو محكوم كرد و اظهار داشت كه تنها جوی بی غرضانه و جوانمردانه می تواند شكوفایی ورزش را در پی داشته باشد.عناصری از قبیل پول، خشونت، تقلب، سیاست زدگی، ملی گرایی و دوپینگ آرام آرام نقش نهادی ورزش را به تحلیل خواهد برد. اما طرفداران واقعی ورزش پیوسته تقاضا دارند كه به این وضعیت مفتضحانه باید پایان داد تا از روح والای اخلاقی ورزش دفاع شود. شاید در اینجا طرح این سؤال مناسب باشد: آیا اخلاقیات ورزشی واقعاً وجود دارد؟
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)