صفحه 6 از 14 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 134

موضوع: متن تمام ترانه های سیاوش قمیشی

  1. #51
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    خار

    به نام بخشنده بزرگ
    داور بر حق
    به نام خداوند ايثار و انصاف

    خارم اگر از خاري
    خارم تو مپنداري
    دانم كه مرا با گل
    يكجا تو نگهداري

    گل را تو به آن گويي
    كه از عشق معطر شد
    آن گل كه فقط گل بود
    در حادثه پر پر شد

    سوداي تو را دارم
    من از دل و از جانم
    گفتند كه پيدا شو
    ديدند كه پنهانم
    گفتند كه پيدا كن
    خود را و تو را با هم
    گفتم كه پيدا هست
    در هر نفس آدم
    پيداست و من پنهان
    من در تن و او در جان
    يك آن نظري كردم
    در خود گذري كردم
    ديدم كه نه در دوري
    نزديك تر از نوري
    در راه عبور از تو
    من اين همه دور از تو
    يك عمر نينديشم
    هيهات، تو در پيشم
    چشم است كه بينا نيست
    در عشق كه اين ها نيست
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #52
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    حادثه

    آن لحظه كه از نياز انسان
    دارد نه كم از هواي حيوان
    يك دانه گندم طلايي
    از تشت طلا گرانبها تر
    در حادثه هاي ناگهاني
    سالم از مريض مبتلاتر
    آسوده مباش كه بي نيازي
    يك آن دگر از پر نيازي
    آنجا كه تو فرعون زماني
    در تير رس باد خزاني
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #53
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    رنگ دیروز

    خرسند شديم
    از اين كه امروز
    رنگي دگر است
    نه رنگ ديروز
    تا شب نشده
    رنگ دگر شد
    گفتند از اين نكته
    هزار نكته بياموز
    فریاد زدیم که چرخ گردون
    لیلا تو نداده ای به مجنون
    فریاد بر آمد آنکه خاموش
    کم داد اگر اگیرد افزون
    خاموش شدیمو درخموشی
    رفتیم سراغ می فروشی
    فریاد زدیم دوای ما کو
    گویند دواست باده نوشی






    خرسند شدیم از اینکه هستیم
    رفتیم و در میکده بستیم
    با خود به سخن چنین نشستیم
    ما باده نخورده ایم مستیم
    مسجد سرراه از ان گذشتیم
    برروی درش چنین نوشتیم
    در میکده هم خدای بینی
    با مرد خدا اگر نشینی
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #54
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    قرن ما


    قرن ما شاعر اگر داشت، هوا بهتر بود
    خار هم كمتر نبود از گل، بسا گل تر بود

    قرن ما شاعر اگر داشت، كه
    كبوتر با كبوتر، باز با باز
    نبود شعار پرواز
    واي بر ما كه تصور كرديم
    عشق را بايد كشت
    در چنين قرني كه دانش حاكم است
    عشق را از صحنه دور انداختن
    ديوانگي است
    درماندگي است
    شرمندگي است

    قرن، قرن آتش نيست
    قرن يك هواي تازه است
    فكرها را شستشويي لازم است
    گم شديم گر در ميان خويشتن
    جستجويي لازم است
    نازنين ها، از سياهي تا سفيدي را سفر بايد كنيم

    خرسند شديم
    از اين كه امروز
    رنگي دگر است
    نه رنگ ديروز
    تا شب نشده
    رنگ دگر شد
    گفتند از اين نكته
    هزار نكته بياموز
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #55
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    غریبه

    مسافر شهر غمي
    غريبي مثل خودمي
    تو صورتت پر از غمه
    غصه داري يه عالمه
    دوست داري درد و دل كني
    دلت گرفته از همه

    غريبه توي غربت
    نگي چي شد محبت
    بگي ميگن ديوونه است
    حرفاش چه بچه گونه است
    تقصير آدما نيست
    اين همه درد دوا نيست
    آب و نون و نفس
    كجا اومدي تو قفس

    تو هم مثل همه ما ها
    سر دو راهي موندي و
    دل رو به درياها زدي
    گفتي غريبي بهتره
    واسه همه در به درا
    اين ديگه راه آخره

    تو شك و توي ترديد
    چشمات كجا رو مي ديد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #56
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    قناری

    من گرفتار سنگيني سکوتي هستم که گويا قبل از هر فريادي لازم است


    سرما زده و سوز ه و پاييز فراري
    در حسرت روزهاي بهاري بق کرده قناري
    اجاق خونه مي سوزه و سرده ببين سرما چه کرده !
    اي واي از اون روزي که گردونه به کام ما نگرده
    يخ بسته گل گلدون ها انگار
    طوفان طبيعت رو ببين کرده چه بيداد
    برگي ديگه نيست روي درختها سرماست فقط ميون حرفا
    هر چي که بوده توي طبيعت قايم کرده يکي ميون برفا
    در حسرت روزهاي بهاري بق کرده قناري
    در حسرت روزهاي بهاري بق کرده قناري
    در حسرت روزهاي بهاري بق کرده قناري
    در حسرت روزهاي بهاري بق کرده قناري


    من تمام هستيم را در نبرد با سرنوشت در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم من بهار عشق را ديدم ولي باور نکردم يک کلام در جزوهايم هيچ ننوشتم من زمقصد ها پي مقصودهاي پوچ افتادم . تا تمام خوبها رفتند و خوبي ماند در يادم من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت . بهارم رفت . عشقم مرد . يادم رفت
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #57
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    سکوت

    باز آ كه برويد باز، دل گل خزانش را
    باز آ كه ببويد باز، عشق جاودانش را

    باز آ كه بگويد باز، دل درد نهانش را
    باز آ كه بجويد باز، دل جا و مكانش را
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #58
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    مرد خدا


    خرسند شديم از اين كه امروز
    رنگي دگر است، نه رنگ ديروز
    تا شب نشده، رنگ دگر شد
    گفتند از اين نكته، هزار نكته بياموز

    فرياد زديم كه چرخ گردون
    ليلا تو را نداده اي به مجنون
    فرياد بر آمد آن كه، خاموش
    كم داد اگر، نگيرد افزون
    خاموش شديم و در خموشي
    رفتيم سراغ مي فروشي
    فرياد زديم دواي ما كو
    گويند دواست، باده نوشي
    هشيار نشد مگر كه مدهوش
    اين بار گران بگيرم از دوش
    آرام كنار گوش ما گفت
    اين بار گران تو مفت مفروش
    از خود به كجا شوي تو پنهان
    از خود به كجا شوي گريزان
    بيداري دل چنين مخوابان
    سخت امده است
    مبخش آسان

    هشيار شديم از اين كه هستيم
    رفتيم و در ميكده بستيم
    با خود به سخن چنين نشستيم
    ما باده نخورده ايم و مستيم
    مسجد، سر راه از آن گذشتيم
    بر روي درش چنين نوشتيم

    در ميكده هم خداي بيني
    با مرد خدا اگر نشيني
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #59
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    غروب

    چشماي منتظر به پيچ جاده
    دلهره هاي دل پاک و ساده
    پنجره ي باز و غروب پاييز
    نم نم بارون تو خيابون خيس

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

    چشماي منتظر به پيچ جاده
    دلهره هاي دل پاک وساده
    پنجره ي باز و غروب پاييز
    نم نم بارون تو خيابون خيس

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جز اون چيزي نمونده

    تو ذهن کوچه هاي آشنايي
    پر شده از پاييز تن طلائي
    تو نيستي و وجودم و گرفته
    شاخهء خشک پيچک تنهایی

    ياد تو هر تنگ غروب تو قلب من مي کوبه
    سهم من از با تو بودن غم تلخ غروبه
    غروب هميشه واسه من نشوني از تو بوده
    برام يه يادگاريه جزءاون چيزي نمونده
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. #60
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    فصل پاییزی

    فصل پاییزی من که میرسه
    فصل اندوه سفر سرمیرسه
    تو سکوت خسته باور من
    سایه ام فکر جدایی میکنه
    شاخه سرد وجودم نمیخواد
    رگ بیداری لحضه هام باشه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد

    تو عبور از پل خواب جاده ها
    روح من عشقی به رفتن نداره
    تو سکوت خالیه این دل من
    دیگه هیچی جز تو جایی نداره
    مثل شبنم که میخواد گریه کنه
    فصل بارون تو چشم در میزنه
    فصل پاییزیه من که میرسه
    نفسم به عشق تو پر میزنه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد

    تو عبور از پل خواب جاده ها
    روح من عشقی به رفتن نداره
    تو سکوت خالیه این دل من
    دیگه هیچی جز تو جایی نداره
    مثل شبنم که میخواد گریه کنه
    فصل بارون تو چشم در میزنه
    فصل پاییزیه من که میرسه
    نفسم به عشق تو پر میزنه
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    نفسم در نمیاد
    به چشم خواب نمیاد
    دل من تو رو میخواد
    چشم من گریه میخواد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 6 از 14 نخستنخست ... 2345678910 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/