س

سائر، سایر: دیگر- روان - رونده.

سائل: گدا- پرسش کننده.

سابق: پیش- گذشته- پیشین.

سابقاً: پیش از این - زمان های پیشین.

سابق الایام: روزگار پیشین-روزگار گذشته - درگذشته ها.

سابقه خدمت: دیرینگی.پیشینه دیوانی- پیشینه کاری.

سابقه دار: پیشینه دار- پرونده دار.

ساتراب: استاندار- فرماندار- شهردار.

ساچمه: (ت) سُربَک- سرب ریزه.

ساحر: افسونگر- فسونکار- جادوگر.

ساحری: افسونگری-جادوگری.

ساحل: کرانه- کران-کنار- دریابار.

ساده لوح: خوش باور- زودباور.

سادیسم: (فر) آزارگرایی.

سادیک: آزارگرا.

ساردین: (فر)ریزه کولی.

سارق: دزد- راهزن.

ساطور: فرتیغ.

ساطع: تابان- درخشان- فروغ - رخشا.

ساعت: سایه- زمان کوتاه - گاه نما.

ساعت تنفس: دم آسودگی-زمان آسودگی.

ساعت دیواری: زمان شمار دیواری.

ساعت شمار رومیزی: زمان شمار رومیزی.

ساعت مچی: زمان شمار مچی.

ساعد: اَرَش.

ساعی: کوشا- کوشنده.

ساق: ساگ- شاخ.

ساق پا: ازغوزک تا زانو- پتیشان.

ساقه: ساگه - شاخه.

ساقدوش: ساگدوش- همدوش.

ساقط: سرنگون- واژگون.

ساقط کردن: برکنارکردن.

ساقی: پیاله گردان- ساغرانداز- چمانی.

ساک: (فر) کیسه- کوله پشتی- توبره.

ساقی نامه: چمانی نامه.

ساکت: خاموش- بی آوا.

ساکت کردن: آرام کردن.

ساکن: آرام - ایستاده - بی جنبش.

ساکنین: ماندگاران- ماهمانان.

سالاد: ( فر) سبزیانه.

سال جاری: سال کنونی- امسال.

سال شمسی: سال خورشیدی.

سال قمری: سال ما هشیدی.

سال کبیسه: بَهیزَکی.

سالم: تندرست.

سالن: (فر) تالار- نمایشگاه.

سامع: شنونده- شنوا.

سامعه: شنوایی.

سانحه: رخداد - پیش آمد بد.

سانسور: (فر) خرده گیری- پیشگیری از پخش .

سئوال: پرسش- درخواست.

سبابه: انگشت میانی- انگشت گواهی.

سبب: دست آویز- انگیزه.

سبحان: پاک- پاکیزه.

سَبک: روش- روال - روند - شیوه.

سَبُک عقل: کم خرد- بی خرد.

سبقت: پیشی گرفتن- گذشتن.

سپور: (ت) رفتگر- جاروکش.

سخن متعادل: سخن وارسته - سخن بایسته.

ستاره ثابت: اختری.

ستاره ناثابت: نااختری.

ستاره سحری: روجا.

ستون فقرات: تیره پُشت.

سجاف: درزجامه.

سجده: فروتن - نِگونی.

سجده گاه: نیایشگاه - مَزکَت.

سجل: زینهارنامه- نام و نشان.

سجل احوال: شناسنامه.

سحر: پگاه- بامداد- سپیده دم.

سِحر: افسون-جادو.

سِحرآفرین: فسون آفرین.

سِحرآمیز: فریبنده- شگفت انگیز.

سَحر خیز: پگاه خیز.

سحرگاه: سپیده دم.

سخاوت: بخشش- دست ودل بازی.

سخاوتمند: بخشنده - دست ودل باز.

سخی: بخشنده - رادمرد - جوانمرد.

سُخره: بیگار- کار بیمزد - فسوسگر.

سُخره گیر: بیگارگیر- زبون آزار.

سد: بند- آب بست - آبگیر.

سد جوع: سیرشدن- گرسنگی زدایی.

سِدر: (ل ا) درخت کُنار.

سراجی: چرمسازی.

سِر: راز- نهان- پنهان- پوشیده.

سروصورت دادن: آراستن - پیراستن-سامان دادن.

سرجوخه: (ت) سرگروه.

سرقفلی: پیش بها- سربست.

سرحد: مرز- کرانه.

سرمنزل مقصود: خواستگاه - آرمان.

سر و وضع: سر و ریخت - نما و اندام.

سرایت: واگیری- همه گیری.

سرطان: چنگار- خرچنگ.

سرعت: شتاب- بادپایی- چالاکی.

سرعت اولّیه: شتابِ آغازین.

سرقت: دزدی- ربایش- دستبرد.

سرمد: جاوید - همیشگی.

سرمای شدید: زمهریر- سَجام.

سرمشق: نمونه.

سُرور: شادی- شادمانی - سرخوشی.

سریر: تخت پادشاهی- اورنگ.

سرویس: (فر) دستیاری- یاری.

سِری: (فر) زنجیره - رشته.

سریع: تند- شتابنده- چُست و چالاک.

سریع السیر: بادپا - تندرو - تیزتک.

سریع العمل: تند کار- چالاک.

سریع الانتقال: تیزهوش- زودگیر.

سریع الهضم: زودگوارش- تندگوارش.

سطح: رویه- روی چیزی.

سطح محدّب: کوژ.

سطح مستوی: هامَن

سطح مقعر: رویه ی گرد.

سَطر: رده - رج - رسته.

سطل: ستل- دلو- دولک.

سعادت: نیک بخت شدن- خوشبختی.

سعد: خجسته.

سعایت: بدگویی کردن- سخن چینی.

سعی: کوشش - تلاش.

سقز: ژَد

سفارت: نمایندگی- فرستادگی.

سفاک: خونریز- ددمنش- سنگدل.

سفاهت: بیخردی- نادانی.

سَفَر: رهنوردی- رهسپاری.

سفرکردن: راهی شدن - رهسپارشدن.

سفسَطه: سخن گردانی- نارواپردازی.

سفلیس: (فر) کو فت- تب فرنگ.

سفیر: فرستاده - نماینده.

سفیرکبیر: سرنماینده - فرسته مهان.

سفینه: کشتی- ناو - کشتی سپهر.

سفینه فضایی: سپهر پیما - آسمان پیما - آسمان نورد.

سفیه: نادان - بیخرد- سبکسر- خُل.

سقاء: آبکش - آب دهنده.

سقاء خانه: آبدارخانه.

سِقط: انداختن- از میان بردن.

سقط جنین: بچه اندازی.

سقف: بام- پوشش روی بام- آسمانه.

سَقَط فروش: خرده فروش.

سُقلمه: (ت) مشت - کوبه مشت.

سُقم: نادرستی- ناسَرَکی.

صحت و سقم: درستی و نادرستی.

سقوط: افتادن- سرنگونی.

سکان: فرمان.

سکته: بازمان- دم ایستاد - درنگ.

سکته مغزی: مغزمان- مغز ایستایی.

سکته قلبی: گشمان (گِش= قلب).

سَکرات: بی هوشی- دم مرگی -

سکنجبین: سکنگبین.

سکنه: باشندگان.

سکنی: خانه- جای باش.

سکنی گزیدن: خانه گرفتن- باشیدن.

سکوت: خاموشی - دم فروبندی.

سکون: آرامش - آرامیدن.

سکونت: جای گرفتن - خانه گرفتن.

سل ریوی: ناخوشی شُش - شُشمار.

سلاح جنگی: جنگ ابزار- رزم افزار.

سلّاخ: پوست کن- دام کُش.

سلّاخ خانه: کشتارگاه.

سلام: درود.

سلام کردن: درود گفتن.

سلامت: بهبودی- تندرستی.

سلانه سلانه: آرام آرام - آهسته.

سلحشور: دلاور- گُرد - جنگجو.

سلب: ربوده - کندن - از میان بردن.

سلب مسئولیّت: شانه خالی کردن.

سلسبیل: آب روان- گوارا- خوشگوار.

سلسله: خاندان- دودمان- زنجیره.

سلسله جبال: کوههای زنجیره یی- کوههای پیوسته.

سلسله مراتب: رده بندی- پایگانی.

سلطان: شهریار- پادشاه.

سلطنت: پادشاهی- شهریاری.

سطحی: پوسته ای- رویه ای- سرسری.

سطحی بودن: بیمایه بودن- بی دانش بودن.

سلطنت: پادشاهی- شهریاری.

سلطه: چیرگی- دست اندازی.

سلف: نیا - نیاک- پیشینیان.

سِلم: سازش- آشتی.

سلمانی: آرایشگر- پیرایشگر.

سلوک: رفتار- روش - کردار- شیوه.

سلول: یاخته - زندان.

سَلیس: روان - رسا - خوب.

سلیطه: زبان دراز - زن بد زبان - غرشمال.

سلیم: درست - سرسپرده - ساده دل.

سلیم القلب: پاکدل.

سلیم النفس: پاک نهاد- نیک سرشت.

سمّ: زهر- شرنگ - نیش دارو.

سمّی: زهرآبه

سماجت: پافشاری- یکدندگی.

سماع: شنیدن- شنودن- آواز خوش- سرود- دست افشانی.

سماق: سماک.

سماور: (ر) جوش آور.

سماوات (تک سماء): آسمان ها.

سمپاتی: (فر)گیرایی- گیرا- تودل برو.

سمت: سو - رو- ور- راستا - راسته.

سِمَت: پایه - پایگاه - جاه - رده.

سَمت راست: سوی راست.

سمت چپ: سوی چپ.

سمع: گوش- شنوایی- شنیدن.

سمعک: گوشک.

سمعی و بصری: شنیداری و دیداری.

سن: زاد- سال.

سن رشد: بالیدن.روییدگی

سن بلوغ: برنایی- سال پختگی.

سنان: سرنیزه - نیزه.

سنّت: روش- شیوه - نهاد - آیین.

سنجاغ: (ت) سوزن ته گرد - سگک- چفت - گیره.

سند: بنچاک - بنچک.

سند نامه: بنچاک، بنچک نامه.

سنگ چخماق: سنگ آتش زنه.

سنگ مثانه: سنگ آبدان.

سنگ محک: زرسنجه

سنوات: سال ها.

سنه: سال زمانه.

سوء: بدی- زشتی - اندوه.

سوء استفاده: نارواگری - نادرستکاری.

سوء تعبیر: بد دریابی - بد گیری.

سوء تفاهم: بد شناسی - بد پی بردن.

سوء خُلق: بد خویی - زشت خویی.

سوء ظن: بد گمانی - بد دلی.

سوء نیّت: بد دلی - بد خواهی.

سوء هاضمه: بدگواری- بدگوارش.

سئوال: پرسش.

سوانح: رویدادهای بد.

سورتمه: (ت) گردونه برف.

سورچی: (ت) گردونه ران -گاری ران.

سودازده: آشفته - درهم - دل از دست داده - خرد از دست داده.

سورسات، سیورسات: (ت) بارو بنه - خواربار.

سوقات: (ت)ره آورد- ارمغان- پیشکش.

سوق: سوک- بازار.

سوق ا لجیشی: سپاه آرایی-لشکرکشی.

سوگلی: (ت) پادشاه زن- زن برگزیده.

سوهان: انگبینه.

سهام: دانگ ها - بخش ها- انباز ها.

سهل: آسان- ساده.

سهل العبور: آسان- خوب- آسان رو.

سهل العلاج: درمان پذیر- چاره پذیر.

سهل الوصول: آسان رس- آسان یاب.

سهل و ممتنع: ساده و دشوار.

سهو: فراموش کردن- از یاد بردن.

سهولت: سادگی- آسانی.

سیاح: جهانگرد - گردشگر.

سیاحت: جهانگردی

سیاحت نامه: جهانگرد نامه.

سیّار: چرخان- چرخنده - گردنده.

سیّاره: ستاره ی گردان- ستاره چرخان.

سیاست: جهان آرایی-شهر آرایی.

سیاست کردن: فرمان راندن- کیفر دادن.

سیاق: روش- شیوه - روند.

سیر: گردش- گشت.

سیر قهقرایی: واپسگرایی - پس روی.

سیرت: خو- سرشت - نهاد.

سیل: تندآبه - تندآب.

سیلاب : لاخیز.

سیلو: (فر) انبار دانه ها.

سیما: چهره- نشانه- نما.

سینما: (فر) ُرخشارگاه.

سینِراما: (فر) فر رخشار.

سه ضلعی: سه بر- سه پهلو.