صفحه 10 از 53 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 521

موضوع: متن های زیبا

  1. #91
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وقتي که تنگه غروب بارون به شيشه ميزنه
    همه قصه هاي دنيا توي سينه منه
    توي قطره هاي بارون ميشکنه بغض صدام
    ديگه غير از يه دونه پنجره هيچي نميخام
    پشت اين پنجره ميشينم آواز ميخونم
    منتظر واسه رسيدنت تو بارون ميمونم
    زير بارون انتظارت رنگ تازه اي داره
    منم عاشقترم انگار وقتي بارون ميباره
    بعضي وقتها که مياي سر روي شونم ميزاري
    تموم قصه ها رو از دل من بر ميداري
    اما اين فقط يه خوابه خوابه پشت پنجره
    وقت بيداري بازم غم ميشينه تو حنجره


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #92
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    لحظه اي با من باش، تا که از آن لحظه برويم تا گل
    که ببندم از نگاه تو به هر ستاره پل
    لحظه اي با من باش، تا که از تو نفسي تازه کنم
    تا از آن لحظه با تو، سفر آغاز کنم
    سفري تا ته بيشه هاي سر سبز خيال
    تا به دروازه هاي شهر آرزوهاي محال
    سفري در خم و پيچ گذر ستاره ها
    از ميون دشت پر خاطره ترانه ها
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش تا به باغ چشم تو پنجره اي باز کنم
    از تو شعر و قصه و ترانه اي ساز کنم
    شعري هم صداي بارون رنگ سبز جنگل و آبي دريا
    قصه اي به رنگ و عطر قصه هاي عاشقاي دنيا
    از يه لحظه تا هميشه، ميشه از تو پر گرفت تا او ج ابر ا
    کوچه پس کوچه شهر و با خيالت پرسه زد تا مرز فردا
    لحظه اي با من باش
    لحظه اي با من باش


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #93
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ميرم از شهر تو با يه کوله بار خاطره
    دل من مونده پيشت گرچه باهام مسافره
    ميگذره همراه جاده ياد تو از تو خيالم
    توي راه دریغ از ابری که بباره واسه بالم

    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياد دلي که به من ندادي

    راه ميفتم بي هدف مقصد راهو نمي دونم
    کاش مي شد آروم بگيرم ولي افسوس نمي تونم
    کو یه قاصدک تو جاده که بشه همسفر من
    من یه قصم که جدایی شده فصل آخر من

    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياد دلي که به من ندادي
    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياد دلي که به من ندادي

    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياده دلي که به من ندادي
    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياده دلي که به من ندادي

    ميرمو گم ميشم آخر تو غروب دشت غربت
    نمي تونم که بمونم توي شهر بي محبت
    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياده دلي که به من ندادي
    توي هر گوشه اين شهر دارم از عشق تو يادي
    مي سوزونه منو ياده دلي که به من ندادي


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #94
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دلم برات تنگ شده جونم
    ميخوام ببينمت نميتونم
    بين ما ديوارهاي سنگي
    فاصله يک عمر ميدونم
    بغض ترانمو شکستم
    ميخوام بگم عاشقت هستم
    توعين ناباوري يک شب
    خالي گذاشتي هر دو دستم
    تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من
    تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته ي من
    نيمه شب از خوابم پاميشم
    نيستي پيشم نيستي پيشم
    بازديوونه ميشم دوريه تو
    تيشه زد به ريشم نيستي پيشم
    بي صدا از من خالي ميشم
    همصدا با بي بالي ميشم
    گونه هام خيس از شبنم غم نيستي پيشم
    تو بودي تمام هستي و مستي و راستي و تمام قصه من
    تو بودي سنگ صبورم و نگاه دورم و لبهاي بسته ي من


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #95
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
    زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق
    زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
    رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق
    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
    می شود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید
    یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید
    می توان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود
    زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود

    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

    زندگی یعنی چکیدن همچو شمع از گرمی عشق
    زندگی یعنی لطافت گم شدن در نرمی عشق
    زندگی یعنی دویدن بی امان در وادی عشق
    رفتن و آخر رسیدن بر در آبادی عشق
    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
    می شود اندوه شب را از نگاه صبح فهمید
    یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید
    می توان در گریه ابر با خیال غنچه خوش بود
    زایش آینده را در هر خزانی دید و آسود

    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن

    می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
    پُر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #96
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ای دوست قبولم کن و جانم بستان
    مستم کن و از هر دو جهانم بستان
    با هرچه دلم قرار گیرد بی تو
    آتش به من اندرزن و آنم بستان
    ای زندگی تنو و توانم همه تو
    جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
    تو هستی من شدی از آنی همه من
    من نیست شدم از آنی همه من
    بازآی که تا به خود نیازم بینی
    بیداری شبهای درازم بینی
    نی نی غلطم که خود فراق تو مرا
    کی زنده رها کند که بازم بینی
    هر روز دلم در غم تو زارتر است
    وز من دل بیرحم تو بیزارتر است
    بگذاشتی ام غم تو نگذاشت مرا
    حقا که غمت از تو وفادارتر است
    بر من در وصل بسته میدارد دوست
    دل را به عنان شکسته میدارد دوست
    زین پس من و دلشکستگی بر در او
    چون دوست دل شکسته می دارد دوست
    خود ممکن آن نیست که بردارم دل
    آن به که به سودای تو بسپارم دل
    گر من به غم عشق تو نسپارم دل
    دل را چه کنم ؟ بهر چه میدارم دل؟
    در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است
    هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است
    از درد تو هیچ روی درمانم نیست
    درمان که کند مرا؟ که دردم هیچ است !
    من بودم و دوش آن بت بنده نواز
    از من همه لابه بود و از وی همه ناز
    شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
    شب را چه گنه ! حدیث ما بود دراز!
    دل تنگم و دیدار تو درمان من است
    بی رنگ رخت زمانه زندان من است
    بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی
    آنچه از غم هجران تو بر جان من است
    من بی لعل لب تو چنانم که مپرس
    تو بی رخ زرد من ندانم چونی؟
    افغان کردم در آن فغانم می سوخت
    خامش کردم چو خامشانم میسوخت
    از جمله کرانها برون کرد مرا
    رفتم به میانی در میانم می سوخت
    من درد تو را ز دست آسان ندهم
    دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم
    از دوست به یادگار دردی دارم
    کان درد به صدهزار درمان ندهم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #97
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    سلام ای غروب غریبانه دل
    سلام ای طلوع سحرگاه رفتن
    سلام ای غم لحظه های جدایی
    خداحافظ ای شعر شبهای روشن

    خداحافظ ای شعر شبهای روشن
    خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
    خداحافظ ای آبی روشن عشق
    خداحافظ ای عطر شعر شبانه

    خداحافظ ای همنشین همیشه
    خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
    تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
    تو را می سپارم به دلهای خسته

    تو را می سپارم به مینای مهتاب
    تو را می سپارم به دامان دریا
    اگر شب نشینم اگر شب شکسته
    تو را می سپارم به رویای فردا

    به شب می سپارم تو را تا نسوزد
    به دل می سپارم تو را تا نمیرد
    اگر چشمه واژه از غم نخشکد
    اگر روزگار این صدا را نگیرد

    خداحافظ ای برگ و بار دل من
    خداحافظ ای سایه سار همیشه
    اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
    خداحافظ ای نوبهار همیشه


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  14. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #98
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گل عشق تو هستم شبنمم باش
    دلم دنیای زخم مرهمم باش

    ز درد بی کسی قلبم شکسته
    به شهر بی کسی ها همدمم باش


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  16. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  17. #99
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    2,867
    تشکر تشکر کرده 
    9,600
    تشکر تشکر شده 
    10,334
    تشکر شده در
    2,560 پست
    قدرت امتیاز دهی
    6929
    Array

    پیش فرض من چه می کردم به عالم گر نمی دیدم تو را


    یک جهان بر هم زدم کز جمله بگریزم تو را

    من چه می کردم به عالم گر نمی دیدم تو را
    با هم مشکل پسندیهای طبع نازکم
    حیرتی دارم که چون آسان پسندیدم تو را
    من ز خود گم می شدم چون می شنیدم نام تو
    خود را گم کرده تر می خواستم دیدم تو را

  18. کاربر مقابل از Sada عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  19. #100
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Aug 2010
    محل سکونت
    Tabriz
    نوشته ها
    2,867
    تشکر تشکر کرده 
    9,600
    تشکر تشکر شده 
    10,334
    تشکر شده در
    2,560 پست
    قدرت امتیاز دهی
    6929
    Array

    پیش فرض پنجره

    شب که ازکوچه باران زده ات بازگشتم
    چشم بر پنجره بستم ، که پیام غــزلم بازستانم
    به کلامی ،به سلامی ، که از آن عشـــق تراود به
    نـگـاهـــــــــــــــــم
    و گل افشان شود از پنجره راهم ،
    شب د یگر که غزلخوان ز، ره باغ گذ شتم
    زیر آویز همان بیـــــــد که مجنـــــون شده در باغ
    نشســــــــــــــــــتم
    همه آواز دل خویش ،به تنگای لب و حنجره بستم
    به امیدی که شود قاب همان پنجره ،گلــــــریــز غزلواره
    عشـــــــــــــــــــــقم
    شب دوشین ،شب تکرار
    که با سایه از آن کوچه گذشــــــــتم
    نام زیبای تو را ،باز به دیوار همان کوچه نوشـــــــتم
    تا که بر نام تو افتد همه شب ،سایه مســــتم
    باز تکرار شبی ، نبض گل خواب گرفــــتم
    و خیال تو به خال لب سیبی ، به لــــــب رود سپردم
    پی آن سیب شدم ، همسفر رود دویدم
    سیب افتاده ز شاخه که نشان من و تو بود به
    شانه بر گیســــــوی مهتاب زدم ، خواب تو دیدم
    میعادگـــــه باغ
    روان برگذر رود شد ، از نیمه ره باغ ، گذر کرد
    و درختان ،همه راز من و تـــــــــو زمزمه کردند
    در پرندوش که از کوچه همســـــــــــایه گذشتم
    خبـــــر آمدنـت را
    زمیان قفس پنجره آویز قناری بشنیدم
    و یکایک ،همه گلبــرگ و همه بــرگ
    به گلگویه ی آید و نیاید ،به گذار گذر رود سپردم
    فال گلبرگ گرفتم ،به امیدی که بیایی
    باز تکرار شبی سرد
    که فانوس به گلشاخه نارنج بیاویخته بودم
    سینه ریزی گل یخ ساخته بودم ، چشم بر پنجره بودم
    و هم آواز آن زنجــــره شاخه ی نارنــــــــــج
    تو را باز از آن پنجره خواندم
    نشنیدی‌،نشنیــــــــــــ ی ....
    دیده ام را به رواق كدر پنجره ات دوخته بودم
    تو نبودی ، تو نبود ی ....
    برف ها از تَف آهــــــــم
    همه چون اشك ، زهر شاخه نارنج چكیدند
    تو ندیدی ، تو ندیدی ....
    تا حضور دل آتش زده ام باز بدانی
    روی برگ گل صد برگ نوشتم شب دوشین
    دوست دارم ،گل پیراهن گلدار تو باشم
    تا كه تو ،دامن گل داشته باشی
    و گل آواز من از زمزمه عشـــــــــــــق بخوانی !
    دوست دارم كه ببویم گل گلبرگ تو شیرین
    باز هم تشنه و شیرین وعسل ساز شوم در گل گلدان
    نگاهــــــــــــــت !
    دوست دارم گل پیراهن گلدار تو ریزم
    به كف باغچه كوچك خانه تا گلها
    همه عطر تن گلبوی تو گیرند ،عزیــــــــــــزم !
    آة ... ای گمشده در پنجره ها !فصل گل ناز گذشته
    شامگاهی چو ستاره بنشین بر گذر شب
    كوچه گلریز به گلشاخه یاس است و اقاقی
    كاجها هم ،زد و سوی تــو ، به صف مانده اند امشب
    باز كن پنجره را ،پای به پهنای دلـــــــم نِـــــه
    تا كه آرام بگیـــــــرد ،دل من از نفس تـــو
    شب به اندازه یك پنجره در دیده من جای گرفته
    تو به اندازه یك پنجره بنشین به نگاهم
    باز كن پنجره را ،تا كه تـــــــو را باز ببینـــــــــــــــم !
    وای من ....باز نشد پنجره از هم !
    وای من ...باز نشد پنجره از هم !

  20. کاربر مقابل از Sada عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 10 از 53 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/