سلام روزگار...بدسیلی درگوش من نواختی ای بی مرام.
هنوز جای انگشتهایت چشمک میزنه.
حالا جواب بغض خفه شده ام را بده...به کدامین گناه تازیانه خوردم؟
ای روزگار لعنتی چه راثابت کردی؟این که من باختم...بی مروت این که اثبات نداشت...من که از نوزادیم
مدال شکست برگردنم اویخته شد...درد باختن درمان ندارد...
.... مدتهای زیادیست که گم شده.....
من عاشق بودم عاشق
زندگی.عاشق خدا.
عاشق نفس کشیدن...اما من عشق را اتش زدم...
من .... را اتش زدم...حالا دیگر..... نیست...کالبدی است عاری ازهرگونه حس واحساس...
من نابودشدم....حالا مراپیداکنید وبهانه ای برای لبخند به من هدیه دهید
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)