خط و نگارش مادها
يكي از مشكلات كلي در مطالعه فرهنگ ماد ،مسئله خط و نگارش مي باشد .بي شك در هزاره اول پيش از ميلاد ،ماد ها داراي خط وكتابتي بوده اند ،زيرا همان طوري كه هر تسفلد و دياكونوف ( تاريخ ماد ) نيز اشاره مي كنند ،يكي از شاهك هاي تحت نفوذ ماد ها ، به نام « آبدادانا »(به زبان اَكدي ) به اسم يك مرد آشوري ،نامه اي ارسال داشته كه اين خود دليل بر وجود خط و كتابت در آن سرزمين مي باشد از طرفي اين را هم مي شود حدس زد كه « ماناها » نيز خط و كتابتي داشته اند كه از خط « اورارتويي »گرفته شده است .
سارگن دوّم پادشاه آشور در گزارش سال 714 پيش از ميلاد مي گويد كه « اولوسونو » پادشاه مانا سنگ يادگار خود را وقف او كرده است ،براي اين سنگ يادگار ،غالباً نوشته هايي نيز نگاشته شده كه به احتمال قبلي خط مزبور نوعي از خطوط ميخي به شمار رفته است .
اورارتويي متداول بوده است كه ميتوان نمونه آن را روي بشقاب نقره اي مكشوفه از زيويه مشاهده نمود لازم به ياد آوري است كه متأسفانه تاكنون از ساكنان ماد مركزي هيچ گونه مدرك خطي به دست نيامده است .به هر حال اصل و منشأخط پارسي باستان (ميخيرا با توجه به نوشته هاي دياكنوف بايد در سرزمين ماد جستجو نمود ،زيرا در زمان كوروش دوّم و اواسط قرن ششم پيش از ميلاد خط پارسي باستان متداول بوده كه اين خط نيز با خط ميخي بابلي و ايلامي كاملاًمتفاوت است وباوجود نكات اشتراكي كه با ساير خطوط آسياي قديم دارد ، نمي توان آن را مأخوذ از آنها دانست .
در سنگ نبشته هاي پادشاهان هخامنشي , لغات مادي فراواني وجود دارد و چه بسا اين خط مأخوذ از خط و تمدني بوده است كه در اواخر هزاره دوّم و اوايل هزاره اول پيش از ميلاد در منطقه گيلان و مازندران مركزيتي داشته و تمدنشان تا نواحي كاشان و جنوب غربي لرستان و در شمال تاقفقاز گسترش يافته بود كه نمونه اي از خط ميخي آنها را دكتر نگهبان در حفريات مارليك به دست آورده و پروفسور كامرون استاد خطوط باستاني خاور ميانه ، دانشگاه ميشيگان نيز پس از مطالعه آن معتقد است كه اين خط نمي تواند جديد تر از اواخر هزاره دوم و اوايل هزاره اول باشد .
به هر صورت كشفيات و تحقيقات آينده به احتمال زياد درستي اين نظر ويا چگونگي خط ماد را بهتر روشن خواهد كرد .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)