آنتيوخوس كبير - ظهور دولت روم
11-5- آنتيوخوس سوم سي و شش سال سلطنت كرد و از همان آغاز كار براي اعادهي حيثيت خاندان سلوكي خود را به جنگ با مخالفان ملزم يافت. اين جنگها امپراطوري سلوكي را كه در حال فروپاشي بود، يك چند به ضبط و نظم بازآورد و حتي آن را توسعه داد. وي آتالوس، پادشاه پرگام، را از سارديس ليديه بيرون كرد و قسمتي از ايونيه را هم به ****و خويش الحاق نمود. همچنين مولون ساتراپ ماد سفلي را كه با حمايت الكساندر، برادر خود كه فرمانده سپاه سلوكي در پارس بود، سر به شورش برداشت، مغلوب كرد و به شدت مجازات و عقوبت نمود (221)و اما از سپاه مصر شكست خورد و قسمتي از سوريه را نيز از دست داد (217). چندي بعد لشكر به ماد و عيلام برد. معبد آناهيتا (ناهيد) را در اكباتان غارت كرد و در گرگان ارشك سوم - پادشاه پارت - را به اظهار انقياد واداشت. در باختر و سپس در نواحي كابل و هند تاخت و تاز كرد و از راه سيستان (درنگيانا) و كرمان به پارس بازگشت (206). در كرانههاي عربينشين خليجفارس به تنبيه اعراب مزاحم پرداخت و با اين پيروزيها كه احوال او را يادآور اعمال اسكندر كرد، مثل او «كبير» خوانده شد. اما در يك درگيري مجدد با مصر و يونان با حريف تازهاي برخورد كه در چند جنگ (191و189) او را به شدت مغلوب كرد: دولت روم. در پايان اينشكستها مجبور به مصالحهاي با روم گشت كه آن مصالحه شامل پرداخت غرامت سنگيني نيز ميشد و برايش سخت وهنآور بود (188). براي پرداخت اين غرامت و تهيهي امكانات مادي و مالي براي يك جنگ ديگر با روم آنتيوخوس عزيمت سفر به سلوكيهي دجله و اقدام به شروع يك تاخت و تاز جديد در پارس و عيلام كرد. اما هنگام اقدام به غارت ذخاير معبد مردوك در عيلام مورد هجوم پرستندگان پروردگار قوم واقع گشت و با تمام افراد دستهي نظامي همراه خويش كشته شد (187). به رغم اشتباهي كه وي در ارزيابي قدرت نظامي روم كرد و به غرامت آن دچار گشت، فتوحات سالهاي جواني و زحمات فوقالعادهاي كه براي تجديد سلطه در بابل و پارت و باختر متحمل شد، وي را در مقايسه با پادشاهان سلف خويش براي لقب «كبير» كه به وي داده شد شايسته نشان داد. خشونت و قساوت فوقالعادهاش كه از جمله در قتل ناجوامردانهي دوست و حامي گذشتهي خويش آخئوس نشان داد، نيز لازمهي اين عنوان بود ه چرا كه تاريخ اين امتياز را غالباً به اينگونه فرمانروايان نثار ميكند
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)