دل من باز گريست. قلب من باز ترك خورد و شكست.
باز هنگام سفر بود. و من از چشمانت مي خواندم كه به
آساني از اين شهر سفر خواهي كرد و از اين عشق گذر
خواهي كرد و نخواهي فهميد ... بي تو اين باغ پر از
پاييز است
دل من باز گريست. قلب من باز ترك خورد و شكست.
باز هنگام سفر بود. و من از چشمانت مي خواندم كه به
آساني از اين شهر سفر خواهي كرد و از اين عشق گذر
خواهي كرد و نخواهي فهميد ... بي تو اين باغ پر از
پاييز است
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
یکی بود یکی نبود ، رازدار قصه ها
قصه تو
قصه من
قصه از غصه ما
زیر گنبد کبود ، دفتر خاطره ها
آنکه با اسب سپید ،
آرام و با وقار،
میگذشت از کوچه ها
با نگاهی دلفریب
خسته از شکار دل !
عشق را کرده رها !
قصه بود و نبود ، درس این دنیای ما
هستی تو
هستی من
عاقبت نیستی ، از آن ما
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من.
من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید.
من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت .
گر چه در حسرت گندم پوسید من خودم بودم .
و هر پنجره ای که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود وخدا می داند.
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود .
من نه عاشق بودم و نه دلداده گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید .
من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید .
آرزویم این بود دور اما چه قشنگ تا روم تا در دروازه تور تا شوم .
چیده به شفافی صبح ز دلم تا لب ایوان شما راهی نیست
نیمه جانی است در این فاصله قربان شدم
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
یادت هست آمدی تا عاشق باشی؟
آمدی تا کهنه محبت دلم را بهانه ای کنی برای زندگی
اما بدان این من بودم که گدایی بودم برای دوست داشتن هایت
امشب باز چشمهایم صبور شده اند ... برای اشک هایم
وقتی که باور کردند ...
دیدن دوباره چشمهایت باور کردنی نیست!
ای تویی که بودنت جانی دوباره به بودنم بخشید!
دیوارهای فاصله بلندند ...
اما من هنوز هم صدایت میکنم
صدایم را نمیشنوی ؟
نگو که غریبانه برایت فراموش شده ام!
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
بنال ای نی که من غم دارم امشب
نه دلسوز و نه همدم دارم امشب
دلم زخم است از دست غم یار
هم از غم چشم مرهم دارم امشب
همه چیزم زیادی میکند حیف
که یار از این میان کم دارم امشب
چو عصری آمد از در گفتم ای دل
همه عیشی فراهم دارم امشب
ندانستم که بوم شام غمگین
به بام روز خرم دارم امشب
برفت و کوره ام در سینه افروخت
ببین آه دمادم دارم امشب
به دل جشن و عروسی وعده کردم
ندانستم که ماتم دارم امشب
درآمد یار و گفتم دم گرفتیم
دمم رفت و همه غم دارم امشب
به امیدی که گل تا صبحدم هست
به ﻣﮋگان اشک شبنم دارم امشب
مگر آبستن عیسی است طبعم
که بر دل بار مریم دارم امشب
سر دل کندن از لعل نگارین
عجب نقشی به خاتم دارم امشب
اگر روئین تنی باشم به همت
غمی همتای رستم دارم امشب
غم دل با که گویم شهریارا
که محرومش ز محرم دارم امشب.
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
گريه هم با من دگر نامهرباني مي كند
قلبم اما گريه هايش را نهاني ميكند
اشك ، تنها مونس شبهاي تارم بود و بس
اشك هم با غم ، دگر اماتباني مي كند
بلبلي در زير باران نگاهم لانه داشت
اينك اما جغدشومي ، نغمه خواني مي كند
باغ قبلم از هجوم دردها پائيز شد
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
منو ببخش اگه فقط اسمتو تکرار می کنم
عشق تو رو بهونه گریه گیتار می کنم
منو ببخش اگه برات میمیرم و زنده می شم
اگه با دیوونگیام پیش تو شرمنده می شم
منو ببخش اگه میخوام فقط بشی مال خودم
ببخش اگه کمم ولی زیادی عاشقت شدم...
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
رفت تنها آشنای بخت من ،
رفت و با غمها مرا تنها گذاشت،
چون نسیم تند پوی از من گریخت ،
اهوانه سر به صحرا ها گذاشت،
ماه را گفتم که ماه من کجاست؟
گفت هر شب روی در روی من است،
در دل شب هرکجا مهتاب هست
ماه تو بازو به بازوی من است...........
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
اگر یک روز با دلبر خوری نوش
کنی اندوه صدساله فراموش
به یاد او بخوان شعر و سرودی
چرا بنشسته ای دلتنگ و خاموش؟
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
دلم با عشق عاشق ترین شد
زیباترین خاطرات عمرم را عشق آفرید ..
زیبا ترین نگاهی که به یاد دارم نگاه عشق بود ..
زیبا ترین انتظار ، انتظار شیرین دیدن عشق بود ..
زیباترین حسرت ، حسرت سال های بودن بدون عشق است ..
زیباترین احساس ، حس جاودانه عشق ورزیدن به عشق است ..
زیباترین رؤیا ، رؤیای شیرین با عشق بودن است ..
زیباترین کلمات ، کلماتی است که نثار عشق گردد ..
زیباترین شب ها ، شب هایی که با یاد عشق هستم ..
زیبا ترین روزهام ، روزهایی است که با اندیشه عشق سپری میگردد ..
زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)