صفحه 6 از 23 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 229

موضوع: نوشته های من و تو

  1. #51
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    ا پای دل قدم زدن آن هم كنار تـــــــــــــــــو

    باشد كه خستگی بشود شرمسار تــــــــــــــو

    در دفتر همیشه ی من ثبت می شــــــــــــود

    این لحظه ها عزیزترین یادگار تـــــــــــــــو

    تا دست هیچ كس نرسد تا ابد به مــــــــــــن

    می خواستم كه گم بشوم در حسار تـــــــــو

    احساس می كنم كه جدایم نموده انــــــــــــد

    همچون شهاب سوخته ای از مدار تــــــــو

    آن كوپه ی تهی منم آری كه مانـــــــــده ام

    خالی تر از همیشه و در انتظار تـــــــــــو

    این سوت آخر است و غریبانه مــــی رود

    تنهاترین مسافر تو از دیار تـــــــــــــــــو

    هر چند مثل آینه هر لحظه فاش تـــــــــو

    هشدار می دهد به خزانم بهار تـــــــــــو

    اما در این زمانه عسرت مس مـــــــــرا

    ترسم كه اشتباه بسنجد عیار تـــــــــــــو
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. #52
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    غفلت

    ما براي عشق فرصت داشتيم

    سالها بيهوده غفلت داشتيم

    سهم ما از زندگي آيا چه بود ؟

    غصه و اندوه و حسرت داشتيم

    غير از اين احساس پوچ و دغدغه

    ما چه در دنياي غربت داشتيم

    آه از اين دنياي پر نيرنگ . كاش

    لااقل با خود صداقت داشتيم

    مي نشستيم و دمي با خويشتن

    گفتگويي با صراحت داشتيم

    جاي كينه . جاي خشم و دشمني

    با محبت انس و الفت داشتيم

    مي پذيرفتيم غفلت كرده ايم

    سالهايي را كه فرصت داشتيم

    ما كه گفتيم در اين دنياي= تنهايي =خود

    ايكاش همدلي با خود داشتيم



    تنها
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  3. #53
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    باز بارن

    می چکد بر دفترم

    تا بشو ید هر چه دارم در سرم

    باز باران

    بی بها نه

    خیزد بر جان خسته

    تا بشو ید گو نه ها را

    از غبار سفله بسته

    باز باران

    بی ترا نه

    خیزد بر دشت لا له

    تا بشو ید زخم و درد عا شقی را

    از درون قلبهای زخم دید ه

    باز باران

    بی نشا نه

    می زند بر صا حبان این زمانه

    تا بشو ید رنگ تزویر و ریا را

    از لبا س مردم در خواب مانده

    حال باران

    در درون ابر پنهان می شود

    رنگ و بو یش از دید ه میگردد نهان

    می گریزد او از این درد عیا ن

    باز با را ن

    دور می گردد ز من

    تا نبیند سیل آ ه و اشک من
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  4. #54
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    باران غم مي تراود

    از اسمان تيرة وتاريك

    باران تند مي ستيزد

    سكوت اسمان سنكين

    ترنم سرد جكةهاي

    مي نيوشم

    در زرفاي تيرة

    فراق دوست

    شادان ديكران

    شبنم كريان وازكان مرا

    سرماي باران

    جكةهاي بي انتها

    قطرات ترنم عشق

    لرزش دستانم

    انكاةدر روشني

    درخشان صفحة حسابكر

    ديكر نمي دانم

    نامي از نشانةي او
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  5. #55
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    دلم ميخواست سقف معبد هستي فرو ميريخت

    پليديها و زشتيها . به زير خاك مي ماندند

    بهاري جاودان آغوش وا مي كرد.

    جهان در موجي از زيبايي و خوبي شنا مي كرد!

    بهشت عشق مي خنديد.

    به روي آسمان آبي ارام .

    پرستو هاي مهر و دوستي پرواز مي كردند.

    به روي بام ها .ناقوس آزادي صدا مي كرد.....

    اگر اين كهكشانها از هم نمي پاشد

    و اگر اين آسمان در هم نمي ريزد

    بيا تا ما فلك را در سقف بشكافيم و

    طرحي نو در اندازيم.

    زندگي چيدن سيب است

    بايد چيد و رفت

    زندگي تكرار پاييز است

    زندگي رودي است جاري

    هر كه آمد شادمان

    كوزه اي پر كرد و رفت

    قاصدك . اين كولي خانه به دوش روز گار

    كوچه گردي هاي خود را زندگي ناميد و رفت

    اما افسوس كه زما رسد = تنها = هم خواهد رفت


    تنها
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  6. #56
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    بنشين تا بتو گويم غم ديرينه دل

    قصه امروز و فردا غم پيشينه دل

    بنشين تا بتو گويم چه آمد بسرم؟

    پارچه پارچه شدن وبخيه و هم پينه دل

    بنشين تا ببيني چسان غمکده است؟

    در و ديوار فرو ريخته ي سينه دل

    بنشين تا که هويدا بکنم عکس ترا

    با هزار جلوه رنگين،به هزار آيينه دل

    بنشين هيچ نترس، زره تشويش مکن

    جورت از ياد ببرده دل بي کينه دل

    بنشين سنگر همانست که ترکش کردي

    مظهر جور و جفا! اي گل پارينه دل
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  7. #57
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    کاش در با غچه ی سبز دلم می ماندی

    کاش شعر غم من را

    زافق ها ی غریب نگهم می خواندی

    کاش گلهای فراق تو گهی می پژمرد

    کاش گنجشک دلت

    در غم من می آزرد

    وجدایی می مرد
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  8. #58
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    چشمم از روح شررهای لبت دلگیر است


    اکثرا چشم ز لبهای تو در تسخیر است


    تب احساس تو گل می کند و می میرد


    دل تنگی که ز دل،سنگی تو تکفیر است


    می زنی جام غزل های مرا می ریزی


    غافل از آنکه غزل با نفست در گیر است


    می وزیدی ز فراسوی عطش چرخ زنان


    هفت پشت عطش از هرم تنت تبخیر است
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  9. #59
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    کاش قلبم درد پنهانی نـــــداشت

    دیده هرگز روز بارانی نـــــــداشت

    کاش می شد راه سخت عشق را

    بی خطر پیمود و قربانی نــداشت
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  10. #60
    موسس و مدیر
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض

    ر چشم دل انگيزت معراج خدا خواهم

    برياد لب لعلت هر لحظه فنا خواهم

    بيگانه شده با صبر ديوانه دل مشتاق

    در گرمي آغوشت پيوسته خطا خواهم

    سانسور مکن خود را از رخ بفگن پرده

    در خلوت شبهايم بيشرم و حيا خواهم

    پائيز رسد از ره در پي زمستانش

    از موسم سبز تو دارو و شفا خواهم

    هر روز تکد برگي از شاخه اين هستي

    در عمر وفايي نيست درعشق بقا خواهم

    تکرار چه ميپرسي سنگر چه مي خواهي؟

    از رخ جدا بوسه از لب جدا خواهم
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




صفحه 6 از 23 نخستنخست ... 234567891016 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/