گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم !
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی؟
گر بیایی دهمت جای!
گر نیایی کشدم غم !
من که بایست بمیرم
چو بیایی
چو نیایی !
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم !
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی؟
گر بیایی دهمت جای!
گر نیایی کشدم غم !
من که بایست بمیرم
چو بیایی
چو نیایی !
چنان کز غم دل دانا گریزد دو چندان غم ز پیش ما گریزد
مگر ما شحنه ایم و غم چو دزدست چو ما را دید جا از جا گریزد
بغرد شیر عشق و گله غم چو صید از شیر در صحرا گریزد
ز نابینا برهنه غم ندارد ز پیش دیده بینا گریزد
مرا سوداست تا غم را ببینم ولیکن غم از این سودا گریزد
همه عالم به دست غم زبونند چو او بیند مرا تنها گریزد
اگر بالا روم پستی گریزد وگر پستی روم بالا گریزد
خمش باشم بود کاین غم درافتد غلط خود غم ز ناگویا گریزد
اگر تنهاترین تنهایان شوم باز هم خدا هست،او جانشین همه نداشتن هاست...
من ماندم تنهای تنهاااااااااااااااااااااا اا
من ماندم تنهااااااااااامیان سیل غم هاااااااااااااااااااا
اي خداي مهربون دلم گرفته
از اين ابر نيمه جون دلم گرفته
از زمين و آسمون دلم گرفته
آخه اشكامو ببين، دلم گرفته
توخطا هامو نبين دلم گرفته
تو ببخش، فقط همين،*دلم گرفته
توی این تقویم دل مرده
کسی اشکاشو نشمرده
کجا دیدی که تنهایی
غمهاشو با خودش برده
روزی آمدی زندگی کردی و لحظه ها گذشت و آنگاه که رفتی کوله باری از خاطرات تو باقی ماند برایم هر چند خاطره انگیز بود لحظه به لحظه ای که در کنارم بودی اما اکنون دلتنگم از نبودنت
یکی می رود و دیگری میآید ، یکی می نویسد و دیگری می خواند ، یکی می خواند و دیگری می شنود ، یکی به وصال می رسد و دیگری به فراق و بلاخره یکی می گرید تا دیگری بخندد.
رسم بازی روزگار این است تا نگریی نمی خندند، تا نخندی نمی گریند. وقتی آسمان بارعد و برقش به زمین می خندد زمین و زمان گریانند زمین ودریا گرفته و نالانند و وقتی آسمان می گرید
زمین و دریا خوشحالند . دریا عروسی دارد عروسی عزیزانی که اگرنباشند دریا پوچ است . پس ای آسمان فقط تو نخند تا همه گریه کنند فقط تو، فقط تو گریه کن تا همه بخندند.
نمی دانم تا حالا چقدر خندیدم و از خنده ام چقدر اشک روان شده ،ولی ای تمام هستی ام،تو به من کمک کن تا هیچ وقت خنده ام باعث بارانی شدن چشم عزیزی نشود،حاضرم بگریم اگراز گریه ام کسی می خندد.
کاش ( خدا حافظـــ ) پایانی
لهجۀ اوّلین ( سلامــــ ) را
به خاطر می داشت !
خداحافظ
خداحافظ همین حالا ، همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بدونی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگین ، به یاد اون همه تردید
به یاد آسمونی که منو از چشم تو میدید
اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده اس
نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخره جاده اس
خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاها
بدونی بی تو و با تو ، همینه رسم این دنیا
خداحافظ ، خداحافظ
همین حالا
خداحافظ
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)