رام کردن زن سرکش



250px The Shrew Katherina 28Hughes29

کاترینا؛ اثر ادوارد رابرت هیوز (۱۸۹۸)


رام کردن زن سرکش نام نمایشنامه‌ای کمدی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سال‌های ۱۵۹۷-۱۵۹۴ نوشته شده‌است.

ماخذ نمایشنامه

ارتباط نمایشنامه رام کردن زن سرکش شکسپیر با یک نمایشنامه دیگر به نام یک سرگذشت مطبوع و خودبینانه به نام رام کردن زن سرکش (۱۵۹۴) اثر نمایشنامه نویسی ناشناس همواره مورد بحث شکسپیر شناسان بوده‌است. اکثر شکسپیر شناسان معتقدند که آن اثر، منبع مستقیم نمایشنامه شکسپیر بوده و بعضی نیز بر این اعتقادند که وجهه‌ای ناقص و تحریف شده از آن است. تمام عناصر مختلف طرح داستان نیز در هر دو نمایشنامه مشترکند. موضوع زن سرکش نیز در کمدی‌های دوران الیزابت وجود داشته‌است. یک مثال آن «شوخی شاد یک همسر سرکش و ملعون و جا گرفتنش در دل مورل به خاطر رفتار خوبش» (۱۵۶۰) است. زیربنای معاشقه رویایی خواهر جوان نیز به منظومه ای سوپوزتو اثر شاعر قرن چهاردهم ایتالیا اریوستو مشابهت دارد.[۱]
شخصیت‌های نمایش

این نمایش دارای یک پیش پرده و نمایشنامه‌ای در ۵ پرده‌است. شخصیت‌های پیش پرده عبارتند از:

  • کریستوفر سلای: یک سرهم بند مست.
  • یک لرد، یک بانو، یک امربر، بازیگران، شکارچیان و خدمتگزاران.

نمایشنامه دارای ۱۵ شخصیت است. شخصیت‌های نمایشنامه عبارتند از:

  • باپتیستا ملونا: نجیبزاده‌ای ثروتمند، اهل پادوآ
  • کاترینا: دختر بزرگ و زیبای باپتیستا، تنها عیب او ستیزه جویی و تمایل به گستاخی تحمل ناپذیر اوست.
  • بیانکا: خواهر کوچکتر و نقطه مقابل کاترینای وحشی. الاهه‌ای از مهربانی و ظرافت.
  • پتروچیو: بی تربیتی کله پوک، ابلهی فحاش و در عین حال نجیبزاده‌ای از ورونا که تصمیم دارد کاترینا را رام و تصاحب کند.
  • وینچنتیو: نجیبزاده‌ای سالخورده از پیزا.
  • لوچنتو: پسر وینچنتو؛ جوانی مقبول و با محبت، عاشق بیانکا
  • هورتنسیو و گرمیو: خواستگاران بیانکا.
  • ترانیو و بیوندلو: خدمتکاران لوچنتو.
  • گرومیو و کروتیس: خدمتکاران پتروچیو.
  • یک خیاط، یک بیوه زن، یک خراز

محل وقوع حوادث نمایشنامه

پادوآ و خانه ییلاقی پتروچیو.
خلاصه نمایشنامه


  • پیش نمایش: کریستوفر سلای درویش آب زیرکاه شهر شبی مست و خراب در گوشه خیابان افتاده‌است. لردی او را به قصر خود می‌برد. این لرد برای تفریح و خنده دستور می‌دهد پیش از آنکه مردک از خواب مستی بیدار شود؛ او را به بهترین اتاق‌های قصر ببرند و بهترین البسه فاخر را بر او بپوشانند. وقتی کریستوفر سلای از خواب مستی بیدار می‌شود خود را در میان خیل خدمتکاران رنگارنگ می‌بیند که در حال تعظیم و تکریم او هستند؛ از جمله پسری که در لباس و آرایش زنان نقش همسر او را بازی می‌کند. این همسر با نوازش به وی تبریک می‌گوید که او سرانجام از حالت غش و اغمای پانزده ساله مرض از دست دادن مشاعر بهبود یافته‌است. برای جشن و سرور و طرب، به منظور جلوگیری از بازگشت مرض بر اثر فکر و خیال، دستور داده می‌شود گروهی از بازیگران دوره گرد را به قصر آورند و نمایش رام کردن زن سرکش را در حضور عالیجناب بازی کنند.
  • نمایشنامه: باپتیستا ملونا بازرگانی بسیار ثروتمند اهل پادوآ دو دختر دارد. دختر بزرگتر، کاترینا، به سبب کارها و روحیه شیطانی و تخسی که دارد در شهر و دیار خود شهرت دارد و به این علت بی شوهر مانده‌است. حال آنکه خواهر کوچکترش، بیانکا، که محجوب و سر به زیر است خواستگاران بسیار دارد. ولی پدر از پذیرفتن و دادن پاسخ مساعد به خواستگاران خودداری می‌کند؛ مگر آنکه اول برای دختر بزرگتر شوهری پیدا شود...