هنری ششم: قسمت اول
![]()
صحنهای از پرده چهارم نمایشنامه: هنری ششم در حال انتخاب رزهای سفید و قرمز؛ اثر هنری پین (۱۹۰۸)
هنری ششم: قسمت اول نام نمایشنامهای تاریخی است که توسط ویلیام شکسپیر در حدود سالهای ۱۵۹۰-۱۵۹۲ نوشته شدهاست. شکسپیر شناسان عموما از این نمایشنامه به عنوان اولین نمایشنامه تاریخی که توسط او نوشته شدهاست یاد میکنند.
ماخذ نمایشنامه
ماخذ اصلی مواد تاریخی کتاب «سیر تاریخ انگلستان، اسکاتلند و ایرلند» اثر رافائل هالینشد (۱۵۸۶-۱۵۸۷)؛ و همچنین «اتحاد دو خانواده مشهور و درخشان لنکستر و یورک» اثر ادوارد هال (۱۵۴۷) است. همچنین دو نمایشنامه دیگر که در برگیرنده مطالب سه قسمت هنری ششم شکسپیر هستند با عنوانهای: «اولین بخش مجادله بین دو خانواده معروف یورک و لنکستر» و «تراژدی حقیقی ریچارد دوک اهل یورک» نیز وجود دارند که نوشته شدن این دو نمایشنامه را عدهای به شکسپیر نسبت میدهند. منتقدین درباره این دو نمایشنامه و ارتباطشان با نمایشنامه هنری ششم؛ دو عقیده مختلف دارند:[۱]
اول: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» دستنویسهای خام و بازبینی نشده هنری ششم: قسمتهای دوم و سوم است.
دوم: «مجادله» و «تراژدی حقیقی» توسط شکسپیر نوشته نشدهاند و نسخههای تقلبی هستند.
تاریخ وقوع حوادث نمایشنامه
نمایشنامه هنری ششم در قسمت اول در بر گیرنده وقایع سالهای ۱۴۵۳-۱۴۲۲ است. از جمله وقایع تاریخی که در نمایشنامه شکسپیر به آنها اشاره شدهاست و از جمله رویدادهای تایید شده عصر هنری ششم (تاریخ سلطنت ۱۴۷۱-۱۴۲۲) شناخته میشوند میتوان به این موارد اشاره کرد:[۲]
- از دست رفتن فرانسه و رشد فرقههای نظامی در انگلستان.
- مراسم تشییع هنری پنجم (۱۴۲۲).
- محاصره اورلان (۹-۱۴۲۸).
- محاصره روآن، تاجگذاری هنری ششم در پاریس (۱۴۳۱).
- مرگ تالبوت (۱۴۵۳).
- دستگیری و اعدام ژاندارک (۱-۱۴۳۰).
- ازدواج هنری ششم و مارگارت آنژو.
شخصیتهای نمایش
![]()
تالبوت و کنتس آوورن؛ اثر ویلیام اُرچاردسون (۱۸۶۷)
![]()
ژاندارک؛ اثر یان ماتِیکو (۱۸۸۶)
این نمایش در ۵ پرده تدوین شدهاست و دارای ۳۱ شخصیت و تعدادی سیاهی لشگر است. شخصیتهای اصلی نمایش عبارتند از:
- هنری ششم: پادشاه نوجوان انگلستان، پسر هنری پنجم.
- همفری: دوک گلاستر، عموی شاه و حامی سلطنت در دوران کودکی شاه؛ دشمن ملت، عاشق جنگ و مخالف هرگونه صلح.
- دوک بدفورد: عموی دیگر شاه و نایب السلطنه فرانسه.
- هنری بوفورت: اسقف وینچستر و سپس کاردینال، مردی با قلبی تهی، برادر گستاخ و خودخواه پدربزرگ شاه و رقیب دوک گلاستر که اصلا ترسی از خدا یا شاه ندارد.
- تامس بوفورت: دوک اگزنر، عموی پیر شاه و قیم او.
- ریچارد پلانتاجنت: پسر ریچارد، ارل فقید کمبریج، بعدها دوک یورک، جانشین و وارث ریچارد دوم و رهبر خاندان یورک.
- ریچارد نویل: ارل واریک؛ بعدها خالق شاهان لقب میگیرد، عضوی از خاندان یورک (رز سفید).
- جان بوفورت: ارل و سپس دوک سامرست، از خاندان لنکستر (رز قرمز).
- ویلیام دلاپول: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
- ارل سافوک: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
- باست: عضو خاندان لنکستر (رز قرمز).
- لرد تالبوت: ارل شروزبری، فرمانده ارتش انگلستان، بوف وحشتناک و بدیمن مرگ؛ کابوس فرانسویها، قهرمانی خونریزتر از او هرگز شمشیر به دست نگرفت، کوتولهای مسخره.
- جان تالبوت: پسر بیگناه و دلیر لرد تالبوت.
- ارل سالزبری: آینه کامل مردان رزم، ژنرال انگلیسی در فرانسه.
- سر ویلیام لوسی: از فرماندهان ارتش انگلیس.
- سر ویلیام گلانزویل: از فرماندهان ارتش انگلیس.
- سر تامس گارگریو: از فرماندهان ارتش انگلیس.
- سر جان فاستولف: سرهنگ انگلیسی، فردی ترسو.
- دوک بورگوندی: از بستگان مادری هنری ششم، عضو ارتش انگلستان اما خائن.
- شارل: ولیعهد و بعدها پادشاه فرانسه، مردی درستکار.
- رین یه: دوک دانژو و پادشاه ناپل.
- دوک دالانسون: ژنرال شارل.
- حرامزاده اورلئان: ژنرال شارل.
- ژان لاپوسل: معروف به ژاندارک، آفت انگلیسیها، از نظر فرانسویان دختری است که از آسمانها آمده و با شمشیر دبورا میجنگد؛ از نظر انگلیسیها دمامهای پرخاشگر، عجوزهای ملعون و هرزهای بی حیا.
- چوپان پیر: پدر ژاندارک.
- کنتس آوورن: بانوی اشرافزاده انگلیسی که برای تالبوت دام می گسترد.
- مارگارت: زیبای آسمانی، دختر رین یه و بعدها همسر هنری ششم.
- وود ویل: افسر نگهبان برج لندن.
- شهردار لندن
- فرماندار پاریس
- ژنرال نیروهای فرانسوی در بردو.
- نجیبزادگان، زندانبانان برج، جارچیها، گزمهها، سربازان، توپچیها، باربرها، قاصدان، ملازمان انگلیسی و فرانسوی و اشرار.
محل وقوع حوادث نمایشنامه
انگلستان و فرانسه.
خلاصهای از نمایشنامه
انگلستان در سوگ «مستولی شدن ناشرافتمندانه مرگ» بر هنری پنجم؛ «آینه شاهان مسیحی» به سر میبرد. این سوگواری سراسری و عزا هنگامی شدت مییابد که قاصدان خبرهای وحشتناکی از فرانسه میآورند، مبنی بر از دست رفتن تمامی اراضی و املاک به دست آمده در جنگ بزرگ، به تخت نشستن شارلکاخ وستمینستر را به قصر اندوه و شکست بدل میسازد. در لندن، شاه خردسال، هنری ششم در محاصره عموهای خود به سر میبرد. در حالی که خیابانهای سراسر شهر به سبب شورشهای عمال «آبی پوش» همفری گلاستر و «خرمایی پوشان» هنری بوفورت، اسقف وینچستر دچار هرج و مرج و ناآرامی است؛ عموهای شاه از سمتهای نائب السطنهای خود سوءاستفاده فراوان میکنند و اوضاع مملکت روز به روز به وخامت بیشتری میگراید. در خاک فرانسه، فرماندهان ارتش انگلیس؛ از جمله سالزبری و تالبوت (که با یک اسیر فرانسوی مبادله و آزاد گشتهاند)، بدون پشتیبانی از انگلستان، با فرانسویان به جنگ بر میخیزند. در هنگامه این جنگ ناگهان اتفاق نامنتظری میافتد: ژاندارک؛ دختر چوپانی است که پدیدار میشود و ادعا میکند که برای کمک و نجات فرانسه «ظهور» کردهاست. کشته شدن لردسالزبری و سر تامس گارگریو به دست ژاندارک واقعه بحرانی دیگری برای انگلستان ایجاد میکند... ولیعهد فرانسه و همچنین اسیر شدن تالبوت، فرمانده ارتش انگلستان.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)