چه عاملی مانع از گسترش جشن سده در ایران است ؟
یکی از ویژگیهای مهم جشنهای ایرانی در این است که برخلاف بسیاری از ملل گوناگون، برگرفته از دستورهای دینی و مذهبی نبوده و بیشتر از پدیدههای اقلیمی، اجتماعی و کیهانی تأثیر پذیرفتهاند. اما همواره و در طول زمان، پیروان برخی ادیان کوشش کردهاند تا جشنهای مهم و گسترده را به هر شکل ممکن به دین دوستداشتهی خود پیوند زنند، به آن رنگ و بوی مذهبی بدهند و جامهای تازه بر تن آن بپوشانند. یکی از تازهترین چنین تغییرات و تحریفهایی، انتساب جشن سده به سنت دینی زرتشتیان است.
پیش از این در مقالهی جشن سده به این نکته پرداخته شد که این آیین یکی از کهنترین جشنهای شناختهشده و ملی ایران است که متعلق به همهی مردم و منحصر به هیچیک از اقوام و ادیان نیست. از این جشن در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده و تا چند سال اخیر توسط آنان برگزار نمیشده است. از همین روی دانسته میشود که جشن سده بر خلاف خواست موبدان زرتشتی عصر ساسانی و دورههای پس از آن بوده است.
اما در چند سال اخیر و همزمان با توجه و علاقه روزافزون جوانان ایران به آیینها و فرهنگ ملی، خوشبختانه زرتشتیان نیز تصمیم گرفتند تا این جشن را مانند بسیاری از دیگر مردمان ایرانی برگزار کنند. متأسفانه این تصمیم نیکو، بگونهی نامناسبی به اجرا درآمد:
نخست اینکه اینان کوشش کردند به همگان بباورانند که جشن سده سنت دینی آنان بوده، از دیرباز آنرا برگزار کرده و تنها آنان هستند که این جشن را برگزار میکنند.
دوم اینکه در برگزاری مراسم، به شیوههای کهن و مردمی آن بیتوجهی نشان دادند و اجرای آنرا در انحصار موبدان قرار داده و دیگران را موظف کردند تا تنها تماشاگر مراسم باشند.
سوم اینکه با اجرای دعاخوانی و سخنرانیهای مقامات سیاسی، جایگاه این مردمیترین جشن ایرانی را به مراسمی مذهبی و سیاسی که اجرای آن در اختیار گروهی خاص است، تنزل دادند.
چهارم اینکه تمامی سنتهای مردمی، ترانهها، سرودها، بازیهای گروهی، نمایشهای همگانی و دیگر آیینهای آنرا به کنار گزاردند و به دعا و موعظه پرداختند.
چنین شیوهای علاوه بر تحریف تاریخ و فرهنگ، موجب شده است که جوان جستجوگر و دوستدار فرهنگ کهن که آگاهی کمتری از مناسبتهای ملی و شیوههای برگزاری آن در نواحی گوناگون دارد، چنین بپندارد که برای گرامیداشت آیین نیاکان، تنها راه ممکن شرکت در چنین مراسمی است. اینان که نمیدانند شیوهی اصیل و کهن برگزاری سده، نه در گرد آمدن بر حلقهی مراسم ساختگی روحانیان، که در فراوانی شمار آتشها در هر کوی و برزن، و بر فراز هر کوه و بام است، با شور بسیار به چنین مراسمی میشتابند و آنگاه است که وقتی با دربان و کارت شناسایی و مزاحمتها روبرو میشوند، خسته و ناامید باز میگردند و خود را سرزنش میکنند که نتوانستهاند آیین نیاکان را پاس دارند.
از سوی دیگر، چنین تبلیغی که : « این مراسم خاص زرتشتیان است و دیگران حق ورود ندارند»، موجب شده تا عدهای دیگر که تصور میکنند شکل درست برگزاری مراسم به همینگونه است و قصد برگزاری مستقل آنرا دارند، آنگاه که برای اجرای مراسم و دریافت «مجوز» به مقامات مسول مراجعه میکنند، با پاسخ «شما زرتشتی نیستید» روبرو میشوند. در واقع بهانهای نیز بدست «اعطا کنندگان مجوز» افتاده است.
باز از سوی دیگر، متأسفانه عدهای عجولانه و بدون بررسی کافی چنین گفته و نوشتهاند که چون از جشن سده در هیچیک از متون زرتشتی نامی برده نشده است، پس این جشن اصلاً آیینی ایرانی نیست و از کشورهای دیگر به ایران آمده است.
به گمان این نگارنده، اینکه هممیهنان زرتشتی تصمیم گرفتهاند جشن سده را به مانند دیگر مردمان کرمان و خراسان و افغانستان و لرستان و کردستان و نواحی دیگر، برگزار کنند، تصمیمی بسیار شایسته و نیکوست.
اما دینی جلوه دادن این جشن، برگزاری آن به شیوهای ساختگی، دخالت دادن موبدان و شخصیتهای سیاسی در آن و انحصار برگزاری آن تنها در یک مکان، از موانع جدی گسترش این جشن ملی و کهن ایران است و جا دارد جوانان و دوستداران باورهای نیاکان به این نکته توجه داشته باشند که همه جشنها و مناسبتهای ایرانی، در ذات خود دارای چنین ویژگیای هستند که :
«برای برگزاری آنها نیازی به روحانی و نیازی به اجازه و کسب تکلیف از هیچ شخصی نیست».
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)