نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 42

موضوع: مهمان ششمین صندلی داغ !infernal

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    نقل قول نوشته اصلی توسط !infernal نمایش پست ها
    سلام اقا کاظم گل یخ زدم اما باز دارم گرم میشم خوب بریم سر سوالات...
    کد:
     1-با داشتن دوتا اسم دچار بحران شخصیتی نمی شی دوستداری یه اسم دیگی هم داشتی
    دچار بهران شخصیتی نمیشم و اسم هام واقعا راضیم اگر یک اسم دیگه داشتم زیاد روی میشد اما باز اشکالی نداشت....
    کد:
     2-میانت با غذاهای ابکی چطوره مثل اش وسوب
    زیاد خوب نیست ولی با پختنی عالیه ....

    دوست دارم اما هر جای قشنگی خودشو داره و هیچ جا کشور خود ادم نمیشه اما ایران داره جوناشو فراری میده و امکانات عالی نیست....

    اوه چه چیزیم گفتی سیلی اگر سیلی بخورم تا طرف رو خون مالی نکردم ولش نمی کنم اما مثل مشت بود یک مشت میزدم زیر چشمش براش بادنجون می کاشتم تو مشهد خودت باید دعوا را شروع کنی چون نامردن بیشتریاشون وقتی بوی دعوا میاد بگو>>>> بگیر>>> خلاصه من خودم دعوا را شروع می کنم و اولین کار کله میارم تو صورت طرف تا اون نیورده....
    کد:
     5-این مشخصاتی که از همسر ایده الت گفتی چقدرشو در خودت میبنی (تعریف بی خودی هم از خودت نکن)
    سعی می کنم همیشه خوش اخلاق باشم... روراستم... در غم و شادی شریک خوبیم....
    کد:
     6-شما هم بین پسر دختر فرق می ذارید
    بله به نظرم در ایران ما دختر دردسر با اینکه همیشه دخترا مظلوم بودن اما دختر ها در ایران زود خام میشن چون مملکتمون اسلام... و ازادی خودشونو ندارن و پسرا هم دخترا را برای رسیدن به هدفشون بازی میدن بعد هر چی بدبختیه برای پدر و مادر بدبختش....

    پسرخاله هام پشتم غیبت می کردن اون موقع من و یکی از پسرخاله ام در یک تیم فوتبال تابستانی عضو شدیم خلاصه مربی بعد از مدتی 4 نفر از بهترینا را انتخاب کرد برای اینکه برن و تو تیم استانی تست بدن که من میون اون چهار نفر بودم و پسر خاله ام نبود و از اون روز خودش و برادرش زدم شدن که خودش به روش نمی اورد بعدآ رفیقام بهم گفتن که خیلی ناراحت شدم وحساب کارا دستشون اوردم کنترلم از دستم خارج شد و دو نفرشونو زدم دماق برادر بزرگشو شکوندم و خودشم چند جای کید موند براش خلاصه از اون روز خیلی باهاشون دعوام کردم و تا حالا با هم ضدیم و وقتی می بینمشون می خوای بزنم دکورشون پایین بیارم....

    از مادرم یک شیر شبیه کارتون سینبا اسباب بازی به خاطر اینکه کارتون سینبا (شیر شاه) را خیلی وست داشتم....

    نه زیاد دوستای خیلی خوبی بودیم و هستیم....

    فکر نکنم عمرم تا کنون مفید واقع شده به غیر از کارهای نیکی که انجام دادم....

    کد:
     ببخشید که با این سوالاتم وقت گرانبهای شما رو گرفتم
    خواهش می کنم این چه حرفیه....

    سلام بر اقا احسان گل امیدوارم که هنوز یخ نزده باشی وبتوانی به سوالات پاسخ بدی

    1-دوستداری یه اسم خارجی هم داشتی مثل جک ، بیل یا...

    2-حالا بعداز ازدواج خانمت از غذاهای ابکی خوشش اومد وهر روز غذای ابکی به خوردت داد چه کار می کنی

    3-می خواهی کجا فرار کنی که امکاناتش عالی باشه

    4- احسان جان اینهای که گفتی راست بود یا می خواستی من بترسونی حالا کشاورزیتم بد نیست با مشت بادمجون می کاری حتما با لگد خیار

    5-سعی مکنی که خوش اخلاق باشی یا خوش اخلاق هستی کشاورز نمونه

    6- من نظر شما رو پرسیدم نه راجب ایران(نظر در مورد زنده به گور کردن دخترها چی)

    7-پسر خاله ات ازت دیه گرفت به خاطر اینکه دماغشو شکوندی

    8-اولین کادوی که دادی به کی بود

    9-نوید با مرامتر یا که شما

    10 -دوست داری چند ساعت مجرد بمونی

    امیدوارم که با سوالاتم خستت نکرده باشم

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. 5 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/