صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: ازبرکت عشق...

  1. #11
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    وقتی سکوت حنجره را قفل میزند
    من هستم وغریبی یک نامه یک پیام
    یک حوصله برای نشستن تمام عمر

    تا صادقانه بخوانم تورا به نام
    تا هرچه در درون دل خود نهفته ام
    با یک مرور تازه نویسم به نامه ای
    وقتی نگفته ها همگی برملا شود
    شاید زمن دوباره بجویی نشانه ایی
    ازآن زمان دلخوش نامه وپیام
    بگذشته سالهای فراوان عمرما
    ازاشتیاق آن همه حرف وحدیث عشق
    جز ردپای خاطره نمانده جا




  2. #12
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    چشمها
    تصویربهار را نقاشی میکنند

    ودنیای عشق
    پیام رنگین کمان را
    به یاد پرستوهای مهاجر می آورد
    میخواهم
    چرا کومه تاریک خانه توباشم



  3. #13
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    به کعبه گفتم تو از خاکی منم خاک
    چرا باید به دور تو بگردم
    ندا آمد تو با پا آمدی باید بگردی
    برو با دل بیا تا من بگردم


  4. #14
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ای ساکن شهرخیال من !

    بیا...

    بیا تا ازگرمای نفسهایت

    هیکل سرد تنهاییم

    آب شود ....!



  5. #15
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    از شبنم عشق خاک آدم گل شد

    شوری برخاست فتنه ای حاصل شد
    سر نشتر عشق بر رگ روح زدند
    یک قطره خون چکید و نامش دل شد

    *******************************

    اگه شدم عاشق تو نذار كه بي تاب بمونم
    لالائي شبهام تو ئي نذار كه بي خواب بمونم
    دارم برات شعر ميخونم شايد به يادم بموني
    فقط يه چيز ازت ميخوام هميشه عاشق بموني


  6. #16
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    اگر در کهکشانی دور
    دلی، يک لحظه در صد سال،

    یاد من کند. بی شک،
    دل من در تمام لحظه های عمر،
    به يادش می تپد پرشور.
    من اينک،در دل اين کهکشان نور
    اين منظومه های مهر
    اين خورشيد های بوسه و لبخند،
    اين رخسارهای شاد،
    شکوه لطفتان را با کدامين عمر صدها ساله،
    پاسخ می توانم داد؟
    مرا اين دستهای گرم
    اين جان های سرشار از صفا.
    يک عمر پرورده ست.
    دلم،در نور و عطر اين محبٌت های رنگين،
    زندگی کرده ست.
    نگاه مهرتان، جانبخش چون خورشيد
    به روی لحظه های من درخشيده ست
    به جانم نيروی گفتار بخشيده ست.

    صفای مهرتان را، با سراپای وجودم
    با تمام تار و پودم،
    می پذيرم،می برم با خويش.
    مرا تا جاودان سرمست خواهد کرد،بيش از پيش
    صفای مهرتان،همواره بر من می فشاند نور
    اگر از جان من، يک ذرٌه ماند در جهان،
    در کهکشانی دور ... .

  7. #17
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    من تو را به کسی هدیه می دهم که از من عاشق تر باشد و از من برای تو مهربان تر .
    من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از دور، در خشم، در مهربانی، در دلتنگی، در خستگی، در هزار همهمه ی دنیا، یکه و تنها بشناسد.
    من تو را به کسی هدیه می دهم که راز معصومیت گل مریم و تمام سخاوت های عاشقانه این دل معصوم دریایی را بداند؛ و ترنم دلپذیر هر آهنگ، هر نجوای کوچک، برایش یک خاطره باشد.
    او باید از نگاه سبز تو تشخیص بدهد که امروز هوای دلت آفتابی است؛ یا آن دلی که من برایش می میرم، سرد و بارانی است.
    ای .... ، ای بهانه ی زنده بودنم؛
    من تو را به کسی هدیه می دهم که قلبش بعد از هزار بار دیدن تو، باز هم به دیوانگی و بی پروایی اولین نگاه من بتپد.
    همان طور عاشق، همان طور مبهوت و مبهم ...
    تو را با دنیایی حسرت به او خواهم بخشید؛
    ولی آیا او از من عاشق تر و از من برای تو مهربان تر است؟
    آیا او بیشتر از من برای تو گریسته است ؟ نه ... هرگز، هرگز
    ولی، تو در عین ناباوری، او را برگزیدی
    می دانم ، من دیر رسیدم ، خیلی دیر ، خیلی ...
    یك بار دیگر بگذار بی ادعا اقرار كنم كه هر روز دلم برایت تنگ می شود.
    روزهایی که تو را نمی بینم، به آرزوهای خفته ام می اندیشم، به فاصله بین من و تو ...
    هر روز به خود می گویم کاش شیشه عمر غرورم را شکسته بودم
    کاش به تو می گفتم که عاشقانه دوستت دارم تا ابد ...

  8. #18
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    پروردگارم ،مهربان من
    از دوزخ این بهشت، رهایی ام بخش!

    در اینجا هر درختی مرا قامت دشنامی است
    و هر زمزمه ای بانگ عزایی
    و هر چشم اندازی سکوت گنگ و بی حاصلی ...
    در هراس دم می زنم
    در بی قراری زندگی می کنم
    و بهشت تو برای من بیهودگی رنگینی است
    من در این بهشت ،
    همچون تو در انبوه آفریده های رنگارنگت تنهایم.
    "تو قلب بیگانه را می شناسی ، که خود در سرزمین وجود بیگانه بودی"
    "کسی را برایم بیافرین تا در او بیارامم"
    دردم ، درد "بی کسی" بود

  9. #19
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    باران را خیلی دوست دارم.خیلی بیشتر از آنچه تصورش را بكنید.همینقدر بگویم كه وقتی باران میبارد امكان ندارد مرا زیر سقف یا هر سایه بان دیگر ببینید.باران كه می آید عاشق می شوم عاشقتر از همیشه و شروع می كنم به كوچه گردی.كوچه های غربت اگر چه عاشقانه نیست اما ترانه های من از آنجا به معراج عشق می روند. خیلی وقت است كه باران نیامده خیلی وقت است كه از فرق سر تا عمق كفشهایم خیس نشده خیلی وقت است كه ترانه های بارانی نگفته ام. خیلی وقت است كه تو را ندیده ام پاییز دیگر خواهد رسید و باز باران خواهد بارید تو هم كه میایی پس دیگر هیچ چیزی برای گریه كردن كم نخواهد بود. منتظرت می مانم تا تو بیایی و من زیر باران-خیس خیس- به تو بگویم:** دوستت دارم **



  10. #20
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    فراتر از بال
    فراتر از خیال
    فراتر از عشق
    كجاست آن جا كه در من است
    كجاست او كه با من؟
    نمی‌یابمت تو را در آن‌جا
    دلم بهانه می‌گیرد
    تو را كه در این‌جایی
    تو هم بهانه می‌گیری مرا
    تو هم دست خالی برگشته‌ای
    و ما از تهیدستی دلهامان
    برای هم گلایه می‌كنیم ... !



صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/