با اقدامات دولت مرکزي و دخالت انگليس مسئله شمال حل شد. اين به معناي پايان جنبش کمونيستي در ايران نبود، گرچه عملاً فعاليت اين حزب کم رنگ بود اما در 1306 در اروميه دومين کنگره خود را برپا کرد. نتيجه اين کنگره را سلطان زاده چنين بيان کرد: «کنگره حزب بايد به بحث بي ثمر درباره نقش آزاديبخش ملي رضاشاه و ماهيت بورژوازي حکومت کودتا خاتمه دهد. همچنين ثابت شد که رضا شاه نه تنها به نهضت آزاديبخش ملي کشور کمکي نکرد بلکه در مدتي کوتاه خود به صورت مالک بزرگ درآمد...»،5 بنابراين هدف، مبارزه با رضا شاه بود و فعاليتهاي حزب در حوزه کارگري خصوصاً در بين کارگران شرکت نفت انگليس و کارگران شيلات و اتحاديه*هاي مختلف شدت بيشتري پيدا کرد. حزب کمونيست براي پوشش دادن به فعاليتهاي خود باشگاههاي فرهنگي به راه انداخت اما رضا خان هيچ فعاليت سياسي را بر ضد خود را تحمل نمي*کرد و شهرباني نيز به رياست محمدحسين آيرم بر تمامي فعاليتها نظارت داشت و با شدت با اعضاي حزب برخورد مي کرد. سرانجام نيز با دستگيري تعداد زيادي از اعضاي حزب کمونيست همچون آرداشس آوانسيان، ميرجعفر پيشه*وري، رضا روستا و يوسف افتخاري در سال 1310 لايحه*اي به تصويب مجلس رسيد که بر طبق آن فعاليت و تبليغات کليه سازمانهاي سياسي کمونيستي يا پوشش آنها را غير قانوني اعلام کرد. اما اين پايان ماجرا نبود. گرچه دستگيرشدگان به ده سال حبس محکوم شدند اما دانشجويان ايراني که براي ادامه تحصيل با هزينه دولت به خارج از کشور اعزام شده بودند در آنجا تحت تأثير ايده*هاي کمونيستي قرار گرفتند و با حزب کمونيست ارتباط برقرار کردند. در بازگشت به ايران به ترويج اين ايده*ها پرداختند. دکتر تقي اراني از رهبران اين جريان بود که پس از آشنايي با کمونيسم به آن پيوست و براي ترويج اين مکتب نشريه اي به نام دنيا را در آلمان منتشر کرد. با بازگشت به ايران و مواجه شدن با قانون مجازات مقدمين عليه امنيت کشور او فعاليت خود را به صورت مخفيانه آغاز کرد. اعضاي گروه وي شامل پنجاه و سه نفر بود که عبارت بودند از: انور خامه اي، عبدالصمد کامبخش، خليل ملکي، ضياءالدين الموتي، محمد شورشيان، بزرگ علوي، ايرج اسکندري، تقي اراني، احسان طبري و... .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)