حملات هوايى آرژانتينى ها اگرچه شجاعانه و مؤثر بود اما تعيين كننده نبود مضافاً آنكه حداقل ۴۵ هواپيماى آرژانتين طى اين جنگ ۴۵ روزه از بين رفت (اگرچه ۱۳ ناو انگليسى غرق شد يا صدمه ديد.) سربازان آرژانتينى كه در جزيره بدون پشتيبانى دريايى و هوايى باقى مانده بودند در ماه ژوئن تسليم نيروهاى انگليسى شدند و جنگ خاتمه يافت در حالى كه ۶۳۵ آرژانتينى و ۲۵۵ انگليسى در اين نبرد جان باخته بودند.
نتيجه نبرد
جنگ فالكلند اگرچه منجر به شكست قطعى آرژانتين شد اما ضعف نيروى دريايى را در برابر نيروى هوايى آشكار كرد. هيچكس گمان نمى كرد سومين نيروى دريايى جهان كه زمانى نه چندان دور قدرت اول و مالك نيمى از جهان بود چنين ضربات خرد كننده اى از تعدادى خلبان ارتش جهان سومى آرژانتين تحمل كند.
رسانه هاى غرب اگرچه پيروزى انگليس را بزرگ جلوه دادند و چنين وانمود كردند كه آرژانتين در اين نبرد حريف بسيار ضعيفى بوده اما كسى به اين موضوع نپرداخت كه چرا بايد موشك هاى ۲ ميليون دلارى اگزوست به اين سادگى ۵ ناو بزرگ انگليسى را كه برخى از آنها مانند شفيلد و آتلانتيك كانوير بسيار گران و با اهميت بودند از بين ببرند و عمليات آبى - خاكى كه در آن تنها ۲ تيپ نيرو پياده شد منجر به صدمه ديدن ۸ ناو و غرق ۵ فروند شود؟ پيام اين جنگ يك چيز بود: ديگر نيروى دريايى بدون پشتوانه هوايى قوى، ارزشى ندارد. در حقيقت ناوها در كنار هواپيماها اهميت مى يابند. ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليس چون نتوانستند با خود هواپيماهاى قوى و زياد به ميدان بياورند در برابر ميراژها، **** اتانداردها و اسكاى هاوك هاى آرژانتين عاجز ماندند. انگليس در اين نبرد البته از هواپيماهاى سى هارير نيز استفاده كرد اما اين هواپيماهاى عمود پرواز از چالاكى جت هاى معمول برخوردار نبوده و مجبور بودند اكثراً از سر راه جت هاى با سرعت ۲/۵ ماخ آرژانتينى كنار بروند.
مى توان در نهايت نتيجه گرفت كه جنگ فالكلند حقيقت تلخى را براى انگليس مشخص كرد. اين كشور ديگر نمى تواند بدون برادر بزرگتر خود (آمريكا) در جنگى شركت كند چرا كه نه قادر به پوشش هوايى مناسب براى ناوهاى خود است و نه آنكه مى تواند در مقياس وسيع اقدام به جابه جايى نيرو و تجهيزات كند و ناوهاى كوچك هواپيمابر انگليسى نيز (كه تنها يك سوم نوع آمريكايى ظرفيت دارند) نمى توانند پشتيبانى كننده هاى خوبى باشند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)