دوران تاريكي
تقريبأ چهار صد سال پس از مرگ خوفو، اشراف جسور مصر چنان قدرتي يافتندكه سرانجام قدرت مركزي در مصر فرو پاشيدو آن سرزمين به دوراني از هرج و مرج گام نهاد كه تقريبأ صد سال طول كشيد و به دوران تاريكي شهرت گرفت.
دره نيل بر ضد خودش به پيكار بر خاست و تكه تكه شد. فرعونهاي كوچك در امتداد نيل بر قلمروهاي جداگانه خويش حكومت مي كردندو به خاطر كسب زمين و قدرت با همسايگان خود به نبرد مي پرداختند. شبكه هاي آبياري كه براي كشور حياتي بودرو به خرابي گذاشت،و قحطي به تناوب دره نيل را فلج مي كرد.تا اينكه شاهزاده اي از روستاي كوچك تبس سرانجام نظم را به دره نيل باز گرداند.او به قلمروي شاهزادگان ديگر لشكر كشيد و يك يك آنها را سر كوب كرد.آنگاه خود را فرعون سرزمين دوباره وحدت يافته اعلام كرد.و پايتخت را از ممفيس به شهر خود در مصر عليا انتقال داد.اما شاهزادگان حاضر نبودند قدرتي را كه سالهاي طولاني در دست داشتند به سادگي از دست بدهند.آنها دره را بارها وبارها به جنگ وخونريزي كشيدند. فقط زماني كه يكي از فرزندان كوچك تبس به نام آمنمحت تاج و تخت را در ربود و دودمان مقتدر دوازدهم را تأ سيس كرد،سرزمين مصر بار ديگر از آرامشي طولاني و پر دوام برخوردار گرديد.دودمان دوازدهم 200 سال حكومت كرد. اما بار ديگر مصيبت روي آورد.اين بار دشواري از بيرون مرزهاي مصر پديدار شد.مهاجماني از تبار نامعلوم از سمت مشرق به اين سرزمين حمله كردند.اين مهاجمان از تبار نامعلوم، همان قوم"هيكسوس" سوريه بودند.
چون مصر سپاه ثابت و منظمي نداشت بدون جنگ به دست مهاجمان افتاد. همچون بار پيش يك بار ديگر مردي نجات بخش از شهر تبس واقع در نيل عليا بر پاخاست.اين مرد شاهزاده نيرومندي به نام كاموس بودكه ناوگاني به وجود آورد و در رود نيل پيش راند، در جنگي كه در پي آن روي دادكاموس كشته شد و برادرش شاهزاده آهموس جنگ را ادامه داد. همين آهموس بود كه سرانجام نيروي فاتحان منفور را در هم شكست.
آهموس خود را نخستين فرعون سلسله هجدهم اعلام كرد. پايتخت بار ديگر به تبس انتقال پيدا كرد. آهموس اعلام كرد كه از آن پس "آمون" بايستي به عنوان "پادشاه خدايان"مورد پرستش قرار گيرد، زيرا به اعتقاد آهموس، آمون بود كه او را بر هيكسوس ها پيروزگردانيد.
تحوطمس(توتموس)جوانترين پسر آهموس در حدود 1524 پش از ميلاد به فرعوني رسيد، او بيشتر ايام سلطنت خود را صرف لشكركشي هايي كرده بود که به منظور تنبيه شاهزادگان سوري صورت گرفت.
وقتي تحوطمس اول جان سپرد او را در دره متروكي كه پشت بلنديهاي مقابل تبس قرار داشت مدفون كردند .اين نقطه وهم آور كه به "دره شاهان" معروف شد، طي قرنهاي بعدي گورستان پادشاهان مصر بود. روزگار هرم سازي ديگر به سرآمده بود.
ملكه حتشپسوت
در ساحل غربي نيل، در برابر محل تبس باستان، ويرانه هاي زيباترين معبد مصر به چشم مي خورد.اين معبد كه امر.زه به" دير البحري"معروف است. اين معبد كوچك را دختر تحوطمس اول،عليا حضرت ملكه حتشپسوت،براي انجام مراسم ويژه مردگان بنا كرد.وقتي باستانشناسان ماجراهاي زندگي حتشپسوت را به هم پيوند مي دادند،به يكي از مهيج ترين داستانهاي تاريخ مصر باستان پي بردند.زيرا به واقع سرگذشت زن زيبايي است كه تخت سلطنت مصر را از دست پسر بچه اي ربود و بيست و يك سال با آرامشي آميخته با دلهره سلطنت كرد.
ماجرا چنين آغاز مي شود كه تحوطمس اول از ملكه بزرگ دربارش چهار فرزند داشت. همه آنها به جز شاهزاده خانم خردسال،حتشپسوت،در كودكي مردند.تحوطمس پسري هم از يكي از همسران ديگرش داشت، در مصر باستان برادران و خواهران خانواده سلطنتي نيز بنا بر سنت با يكديگر ازدواج مي كردند. شايد بتوان گفت كه ازدواج با محارم تخت و تاج را در ميان خانواده شاهي نگه مي داشت و پاكي و خلوص دودمان سلطنتي را تضمين مي كرد.اما حتشپسوت برادر تني نداشت وهمين امر براي او بهترين پيشامدها را در پي داشت.وقتي تحوطمس اول پايان زندگيش را نزديك ديد حتشپسوت را به ازدواج برادر ناتني او، پسري كه از همسر ديگرش داشت در آورد.پس از مرگ تحوطمس اين مرد با نام تحوطمس دوم، فرعون مصر و حتشپسوت، ملكه مصر شد.
(ملكه حتشپسوت)
حتشپسوت وشوهرش صاحب دو دختر شدند.تحوطمس دوم علاوه بر آن هم پسري از يكي از زنان حرمش داشت.وقتي اين پسر نه ساله بود پزشكان دربار به تحوطمس دوم گفتند كه چيز زيادي به پايان عمرش باقي نمانده است. براي اينكه خاندان شاهي بار ديگر بدون وليعهد نماند، تحوطمس دختر بزرگش را به ازدواج پسرش در آورد. بعد از مرگ تحوطمس دوم اين پسر بچه به عنوان تحوطمس سوم بر تخت نشست و همسر خردسالش ملكه بزرگ مصر شد. حتشپسوت اكنون مي بايست نقس ملكه مادر را باز مي كند، او در تمام مراسم رسمي فروتنانه پشت سر فرعون خردسال گام بر مي داشت،اما در تمام اين مدت ظاهرأ زمام امور را درپنجه هاي خود مي فشرد.
اما حكومت بر مصر زير نام تحوطمس سوم خردسال حتشپسوت را راضي نمي كرد.بنابراين احتمالأ يك روز حتشپسوت خود را همچون پادشاهان قديم با مقدسترين جامه و علامتهاي رسمي فرعون آراست، و در حالي كه ريش مصنوعي چهار گوشي به چانه خود چسبانده بود، بر تخت سلطنت نشست وخود را فرعون مصر اعلام كرد.حتشپسوت نخستين زني بود كه با يك كودتاي بدون خونريزي به فرمانروايي دره نيل رسيد.
حتشپسوت هماندم كه سلطنت را به چنگ آورد، دستور داد تحوطمس سوم را به صحن وسيع وتاريك داخل معبد آمون تبعيد كنند.آنگاه حتشپسوت كاهن بزرگ و وفادار آمون را به مقام صدراعظمي نشاند و به كمك او بازسازي معابد مصر را آغاز كرد.معابد مصر در دوران فرمانروايي طولاني هيكسوس ها به طرز غم انگيزي رو به خرابي رفته بود.
در اين ميان حتشپسوت كار ساختمان دير البحري،معبد ويژه پس از مرگ خودش را را هم در تبس آغاز كرده بود. معبد او توسط سر معمارش سنموت طرح ريزي و ساخته شد،سنموت تنها مردي بود كه حتشپسوت در تمام عمر دوستش مي داشت.سنموت در زماني كه بر كار ساخنمان ديرالبحري نظارت مي كرد دستور داد كه يك آرامگاه مخفي هم براي خودش در زير محراب داخلي معبد حتشپسوت بسازند.
(ديرالبحري نيايشگاهي براي مردگان كه به فرمان ملكه حتشپسوت در دامنه ارتفاعات غربي مقابل شهر تبس ساخته شد)
حتشپسوت بيست و يك سال با كارداني بر مصر حكومت كرد. سلطنت او به رغم خصومتها و توطئه هايي كه در پشت پرده جريان داشت،حد فاصلي بود ميان مصر قديم محصور در دره نيل كه در صلح و صفا با همسايگانش دادوستد مي كرد، و مصر جديد كه رفته رفته به امپراطوري جنگ طلب و سلطه گر با ثروتي فوق تصور مبدل مي گشت.
زندگي حتشپسوت به طرز ناگهاني و اسرار آميز به پايان رسيد. تحوطمس هنگامي كه از نو به سلطنت رسيد.سي و يك ساله بود.خواه حتشپسوت را او به قتل رسانده باشد يا نه، واقعيت اين است كه كوشش كرد تا تمام يادبود هاي او را در مصر نابود كنند.
(ستون ملکه حتشپسوت واقع در معبد کارناک آمون واقع در شهر تبس)
فرعون تحوطمس سوم (حدود 1441 تا 1461 پيش از ميلاد)
تحوطمس سوم در سالهاي اوليه سلطنتش به عنوان يك فرعون، بارها و بارهامجبور شد كه با سوري هاي طغيان گر جنگ كند. اما آن دولتشهر هاي مستقل و كوچك سوري سوري در واقع همسنگ و حريفي براي مصر متحد و نيرومند محسوب نمي شدند. تحوطمس طي سالها تمام فلسطين، تمام سوريه، و شهرهاي بازرگاني سواحل فينقيه را به تصرف در آورد.
با اين متصرفات، تحوطمس به صورت فرعون امپراطوري وسيعي در آمد كه از سرچشمه هاي دجله و فرات آغاز مي شدو تا منطقه چهارمين آبشار بزرگ نيل واقع در جنوب مصر امتداد مي يافت.
تحوطمس بر امپراطوري وسيعش ماهرانه حكومت مي كرد. او در سرتاسر زمينهاي به تصرف در آمده پادگانها و مراكز اداري مصر را مستقر كرد. او در اواخر دوره نظاميگري اش به چنان قدرت و اعتباري دست يافته بودكه نبرد هاي هر ساله اش با رژه هاي نظامي چندان تفاوتي نداشت.
همسر تحوطمس سوم، دختر خردسال حتشپسوت در اوايل نوجواني در گذشت. از اين رو فرعون با خواهرش ازدواج كردو همسر جديدش پسري سالم و زيبا به دنيا آورد. وقتي تحوطمس به شصت سالگي نزديك شد،اين پسر را كه بيست و يك سال داشت در سلطنت بر مصر با خود شريك كرد.يك سال بعد تحوطمس درگذشت.
تحوطمس سوم،همچون پدر بزرگش، در همان دره متروكي كه دره شاهان نام گرفت،در آرامگاهي زير زميني مدفون شد. تحوطمس نخستين فرمانده نظامي بزرگ تاريخ بود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)