نام یونانی آن به دلیل شباهتش با اژدها، دراکو است. بنابر ابتدایی ترین مکتوبات باقی مانده بشری، قدمت شناخت این صورت فلکی به اعصار بسیار دور باز می گردد. باور مصریان باستان بر این بود که اسن نقش آسمانی همان تاوارت است که ایزدبانوی آسمان شمالگان در معبد ایزدان بود. از آن جایی که این صورت فلکی در نزدیکی ستاره قطبی است و هیچ گاه غروب نمی کند او را اژدهایی بسیار هشیار می پنداشتند. این ماده اژدها تجسم بسیار رعب آوری داشت. چرا که بدن او پوشیده شده بود از فلس هایی چون تمساحان و سری مانند ماده شیر و دستها و پاهایی چون کرگدن! با چنین ظاهری او همچون اژدهایی خشم آلود می نمود که حامی و نگاهبان ایزدان بود.
بر طبق مکتوبات یونان باستان شماری از اسطوره ها در پس این نقش آسمانی نهفته اند. در یکی از معروفترین اسطوره ها آمده است که این اژدها همان لاودن است که جثه ای بزرگ و صد سر دارد و مسئولیت نگهداری از سیب های طلایی هسپریدها بر عهده او بوده است .
هسپریدها در اساطیر یونان دختران تیتان ها، اطلس یا شب بودند که اژدها حامی آن ها بود.این دختران مراقب درختی بودند که شاخه ها و برگ هایی از طلا داشت و هنگام برداشت، سیب هایی از طلای ناب به عمل می آورد.
گویا مادر زمین، یعنی گایا این درخت گرانبها را در جشن ازدواج زئوس و هرا، به هرا ملکه المپ هدیه کرد.
در اساطیر یونان باغ هیسپریدها و درخت سیب زرین از اهمیت بسیاری برخوردار بودند به طوری که سروش معبد دلفی برای عفو هرکول، یکی از دوازده رنج او را آوردن سیب زرین از این باغ تعیین کرده بود.
بر طبق افسانه، هرا که از این موضوع به خشم آمده بود، لادون را در آسمانها و در میان نقوش آسمانی به عنوان صورت فلکی اژدها جای داد.
و یونانیان در اسطوره ای دیگر چنین می گویندکه دراکو همان اژدهایی است که حافظ پشم زرین قوچی بودکه در اسطوره صورت فلکی حمل راجع به آن سخن به میان آمد و در نهایت به دست جیسون کشته شد.
و اما باور رومیان این است که اژدها با مینروا ( نام رومی آتنا) ایزدبانوی پزشکی وارد پیکاری سخت شد و مینروا او را کشت و اژدها از مکان شکستش به فراز آسمانها پرتاب گردید.
برگرفته از کتاب اساطیر یونانی و صورت های فلکی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)