نحوه تسليم فرانسه از زبان ويليام شايرر ( نويسنده آمريكايی )

مراسم تسلیم در یکی از دلپذیرترین روزهایی که من در فرانسه

به یاد داشتم برگزار شد . آفتابی گرم از میان نسیم ملایمی که از

درختها می وزید بر زمین می تابید . در همان حال هیتلر شادمانه

از بنای سنگ خارای یاد بود جنگی متفقین [جنگ اول] بالا رفت تا

کلمات مندرج در لوح آن بنا را بخواند :


در اینجا ، در یازدهم نوامبر1918 ، غرور

جنایتکارانهٔ امپراتوری آلمان درهم شکست-

و به دست مردمانی آزاد که برای برده کردن

آنها کوشید به زانو درآمد .


هیتلر که در آفتاب روشن ماه ژوئن ساکت در آنجا ایستاده بود ،

کلمات آزار دهنده را قرائت می کرد . من دقت کردم ببینم وقتی

خواندن متن را به پایان می برد چهره اش چه حالتی دارد .

چهره را غالبا ً در لحظات بزرگ زندگیش دیده بودم . حال همان

طور که در کلمات تأمل می کرد ، چهره اش نخست از نفرت برق

زد ، بعد به تحقیر گرایید ، و عاقبت انوار پیروزی بر آن درخشید

سردار آلمان اکنون می توانست انتقام خود را بگیرد . به سوی

واگن کهنه و متروک آتش بس [جنگ جهانی اول] گام برداشت .

مهندسان ارتش آلمان این واگن را از موزه ای در آن نزدیکی

خارج کرده و بخصوص درست به همان نقطه ٔ [مراسم آتش بس ]

سال 1918 آورده بودند . هیتلر درست روی همان صندلی و

نیمکتی نشست که مارشال فردینان فوش ، فرمانده کل سپاهیان

متفق در آن سال ، روی آن نشسته و شرایط خلع سلاح را در پایان

جنگ جهانی قبلی به آلمانی ها دیکته کرده بود . هیتلر در همان

حال به ژنرال ویلهلم کایتل ، رئیس ستاد کل ارتش آلمان ، که اکنون

شرایط او را برای فرانسوی ها می خواند ، گوش می داد .