نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52

موضوع: رمان شينا - ماندانا معيني(مؤدب‌پور)

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #31
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض


    5-3


    -وقتی چراغ اتاق تون خاموش شد دیگه امیدم قطع شد که شما رو امشب ببینم .
    -منتظر من بودی؟
    -خیلی وقته.
    «رفتم رو لبه دیوار نشستم و گفتم »
    -مادرت کجاست؟
    -خوابیده یعنی فکر می کنم .
    -چطور از همدیگه خبر ندارین؟
    -با همدیگه حرف نمی زنیم .
    -چرا؟
    -حرف همدیگه رو نمی فهمیم .
    -نمی تونم قبول کنم که دو نفر نتونن در کنار هم باشن و همدیگرو درک نکنن .
    -آخه ماها کنار همدیگه نیستیم . یعنی اون صیح بیرون می ره و شب بر می گرده .
    -و تو چیکار می کنی؟
    -همین کاری که می بینی.
    -بیکار؟
    «سرش رو تکون داد »
    -آخه چه جوری می شه که یه جوون تو این سن بیکار باشه؟ یعنی هیچ هدفی نداری؟
    -تا چند روز پیش نه ، اما حالا چرا .
    «نگاهش کردم که گفت »
    -شینا می خوام حرف بزنم . یعنی حرف دلم رو برات بزنم .
    «ساکت شد منم هیچی نگفتم . یه خرده که گذشت گفت »
    -اونجا تو امریکا ، اگه یه پسر عاشق یه دختر بشه چیکار می کنه ؟
    -خب می ره و بهش می گه .
    -همین جوری ؟ یعنی به همین راحتی؟
    -آره .
    -اگه پسره وضعش خوب نباشه چی؟
    -چه چیزش خوب نباشه؟
    -وضع مالی ش .
    «می فهمیدم داره چی می گه . منم طوری حرف می زدم که اون چیزی رو که من می خوام بگه »
    -این چیزا اونجاها زیاد مهم نیست .
    -یعنی دختره به خاطر بی پولی ش بهش جواب رد نمی ده ؟
    -باید بدونه چقدر دوستش داره .
    -از کجا بدونه؟
    -من که اونا رو نمی شناسم که بدونم . ولی حتما راهی هست که بفهمه .
    -مثلا چه راهی؟
    -از نگاهش ، رفتارش ، حرفاش .
    -اگه نفهمید چی؟
    -حتما می فهمه .
    -اگه نتونست بفهمه چی؟
    -باید بهش بگه . اگرم جواب رد داد ، اون چیزی رو از دست نداده .
    «یه خرده فکر کرد و بعد گفت »
    -شینا من دوست دارم . عاشقت شدم . از همون اولین بارکه دیدمت ، عاشقت شدم . اون شب که ترسوندمت ، عاشقت شدم . ولی بی تفاوت گذاشتی و رفتی ، تا صبح همین جا نشستم و هر کاری کردم نتونستم از جام تکون بخورم . الانم همین طوره . همه ش میام این جا و می شینم که شاید بیای بیرون و من بتونم ببینمت و باهات حرف بزنم . وقتی چند ساعت می گذره و نمی بینمت ، اصلا می خوام دیگه دنیا نباشه .
    ببین شینا ، من کارای بد زیاد کردم اما بچه بدی نبودم .

    از وقتی م که ترو دیدم و نصیحتم کردی ، دیگه لب به حشیش و عرقم نزدم . گذاشتم شون کنار . دیگه م طرف شون نمی رم . یعنی طرف هیچ کار بدی نمی رم . می دونم وضع مالی ما خوب تیس . می دونم شماها پول دارین . از هر نظر که فکر می کنم می بینم شماها خیلی از ما سر ترین اما دل که این چیزا سرش نمی شه .
    «یه خرده ساکت شد و دوباره گفت »
    -تموم زندگی من مثل شب ، تاریک بوده . تو مثل آفتاب اومدی و روشنش کردی . من نه بابای حسابی داشتم و نه مادر حسابی . یعنی اصلا کسی رو نداشتم . اگه منو دوست داشته باشی ،؟ همه کسم می شی . درسته که پول ندارم ، درسته که مثل اون پسره فامیل تون ، ماشین آخرین مدل زیر پام نیس اما جاش اندازه تموم دنیا دوست دارم . به خدا تا حالا هیچ کس نتونسته اونقدر که من ترو دوست دارم ، کسی رو دوست داشته باشه . من هیچ کس رو ندارم شینا ، تو شدی همه کس م .

    تو فقط به من بگو بمیر و واستا یه گوشه تماشا کن . به خدا همین الان جلو چشمات خودمو از این بالا میندازم پایین . اگه قبول نداری فقط امتحانم کن . ما که چیزی تو این زندگی جز یه جون ناقابل نداریم ، اینم فدای تو می کنیم .
    «یه سیگار روشن کرد و سرش رو انداخت پایین و گفت »
    -نه که بخوام دلت رو بسوزونم که از رو دلسوزی دوستم داشته باشی آ، نه ، نه به خدا، اصلا این جوری خوشم نمیاد اما می خوام بهت بگم به دست خالی م نیگا نکن . به این که بیکار و بیعار ، ول می گردم نیگا نکن . کسی رو نداشتم که این جوری شدم . عشقی تو دلم نبوده که این جوری شدم . از اون موقع که خودمو شناختم همه ش جلو هم سن و سالای خودم خفت کشیدم . منم جوونم ، منم آدمم ، منم دل دارم . به خدا قسم چیزی پیش نیومده که خودمو نشون بدم . اگه یکی دستمو بگیره منم می تونم واسه خودم کسی بشم .
    «یه پک به سیگارش زد و بعد گفت »
    -اون شب که تو گفتی برو تو آینه خودت رو نگاه کن ، راستش این کارو کردم ، تو راست می گفتی ، تو آیینه یه آدم عوضی کثافت رو دیدم . دلم نمی خواست اونجوری باشم اما بودم از اون شب به بعد یه جور دیگه شدم . یعنی حشیش مشیش رو گذاشتم کنار . هی با خودم کلنجار رفتم که از دهنم حرف بد در نیاد . دور و ور رفقای ناجور رو خط کشیدم . کارای بد نکردم . حالا نپرس چه کارایی ، هر چی بود دیگه نکردم . خلاصه خودمو عوض کردم . خودت شاهدی.
    «دوباره یه پک به سیگارش زد و خاموشش کرد و گفت »
    -همه این کارا رو چون تو یه کلمه بهم حرف زدی کردم اما مگه با این چیزا درست می شه
    «یه مرتبه از لبه دیوار که نشسته بود بلند شد و ایستاد و گفت »
    -نیگا کن سر و وضعم رو . اینو دیگه چیکارش کنم ؟ حرف زدنم رو درست کردم . کار بد کردنم رو درست کردم . نشست و برخاستم با آدمای ناجور رو قطع کردم و حشیش و عرق و فلان رو گذاشتم کنار ، رفتارم رو درست کردم ، اینا همه شد اما سر و وضعم رو چه جوری درست کنم ؟ جیب خالی م رو چه جوری درست کنم .
    «یه مرتبه اشک از چشماش اومد پایین و لباساش رو نشونم داد و گفت »
    -این شلوار جین رو می بینی؟ رفتم از باب همایون دست دوم خریدم . این پیرهنم رو می بینی؟ از انقلاب خریدم . کل ش رو بذاری رو هم هفت هشت تومن نمی شه . تازه این لباس پلوخوری مه ، با این لباس با تو اومدم بیرون . با این لباس میام این جا می شینم که وقتی تو بیای ، جلوت خجالت نکشم .
    «زود اشک هاشو پاک کرد و گفت »
    -نه خدا شاهده که فکر کنی چشمم دنبال چیزیه ها . اصلا . دستم خالی هس اما دلم گنده س . این مادرم آورده ما رو این جا بین پول دارا و هیچ فکر نیس تو دل صاحب مرده مون چی میگذره . هزار تا حسرت مونده به این جیگرم . تو فکر می کنی وقتی اون پسره فامیل تون با اون ماشین آخرین مدل ش اومد دنبالت ، من چی کشیدم ؟ صاف خودمو گذاشتم جای اون . یعنی چیزی م از اون کمتر نیس . اون یه جوونه ، منم یه جوونم . اگه اون به ضرب پول و زور باباش مثلا رفته دانشگاه ، منم با عرضه و لیاقت خودم رفتم . حالا حتما می گی چرا پس ولش کردی . بذار بهت بگم بدونی . یه روز وقتی فهمیدم مادرم چیکاره س ، دنیا برام تموم شد . دیگه برام هیچی مهم نبود . توام اگه جای من بودی همین طور می شدی . اون پسره م اگه جای من بود همین طوری می شد و تازه خیلی خودمو نیگه داشتم که عملی ای چیزی نشدم .
    «یه سیگار دیگه روشن کرد »
    -بابا مردم از بس رفتم دم این کافی شاپ و این جور جاها و دختر و پسرا رو دیدم و حسرت خوردم . مردم از بس تو این پارک و اون پارک بالای شهر دیدم دختر و پسر دست تو دست همدیگه دارن می رن و من و امثال من فقط باید نگاه شون کنیم . نه اینکه فکر کنی عرضه شو ندارم آ ، نه جیب م خالیه . این چند وقتم که دنبال خلاف نرفتم دیگه بدتر .

  2. کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/