فراكاو: تازه ترین تحقیقات انجام شده نشان مى دهد که آلام و دردهاى طى شده در دوران کودکى از شمار مهم ترین عوامل غیرمستقیم مرگ شناخته شده اند.
تینا مى دانست که به یک بمب ساعتى بدل شده است. همه عوامل خطر آفرین براى سلامتى از بیمارى قلبى گرفته تا دیگر مسایل را در خود جمع کرده بود. ۲۰کیلو اضافه وزن داشت و از فشار خون و کلسترول بالا رنج مى برد. تنها ورزشى که مى کرد این بود که تا پارکینگ براى سوار شدن به خودرواش پیاده برود. روزى دو پاکت سیگار مى کشید و استرس هایش معده او را به درد مى آورد و خود او نیز واقف بود که باید بسیارى از عادت هایش را تغییر دهد.
اما تصور مى کرد که نمى تواند چرا که کار از کار گذشته است و هر بار که سعى مى کرد تغییر کند چیزى نمى گذشت که دوباره اختیارش را از دست مى داد و دوباره به همان نقطه اول برمى گشت.
تنها کسى که موفق شد این اوضاع را کمى تغییر بدهد پزشکى بود که تینا براى درمان نزد او مى رفت. این پزشک پى برد که تینا کودکى پرآسیبى را تجربه کرده است. تینا در ۵ سالگى پدرش را از دست داده و مادرش با مردى معتاد ازدواج کرده بود و هر روز شاهد کتک خوردن مادر و برادرش توسط ناپدرى بود. تلاش هاى بیهوده مادر نیز براى از بین بردن خودش نزد چشمان تینا هر از چندى تکرار مى شد. تینا به دکتر معالجش گفته بود که قادر نیستم با آشفتگى هاى دوران کودکیم کنار بیایم.
اما این جا یک پرسش اساسى مطرح مى شود، دردها و آسیب هاى دوران کودکى چه ارتباطى مى تواند به وضعیت سلامتى فرد پس از ده ها سال داشته باشد؟
دکتر فلیتى از دانشگاهى در کالیفرنیاى جنوبى مى گوید: تجربه هاى ناسازگار و آسیب زا در دوران کودکى مى تواند پیش زمینه اى براى عوامل مرگ آفرین فراهم آورد.
تحقیق او و همکارانش بر روى ۲۰ هزار بزرگسال نشان داد که آن گروه از افرادى که ناراحتى هاى روحى و جسمى و احساس را در کودکى تجربه کرده و یا در خانواده اى بزرگ شده باشند که سراسر خشونت، اعتیاد و یا رفتارهاى جنایتکارانه باشد، در بزرگسالى آمادگى بیشتر براى مبتلا شدن خواهند داشت. به گمان فلیتى این خاطره هاى رنج آور به حدى فرد را دچار خشونت و افسردگى و اضطراب مى کند که براى برطرف کردن این وضعیت به رفتارهاى آسیب زایى مانند پرخورى، اعتیاد به موادمخدر و یا سیگار کشیدن رو مى آورد.به گفته پزشکان این فقط یکى از راه هاى آسیب رساندن تجربیات دردناک کودکى است. برخى از روانپزشکان بر این باورند که بهتر است شما هر چه زودتر با گذشته تان آشتى کنید چون زندگى شما به آن بستگى دارد.
۱۰راه براى آشتى با گذشته
ما توانایى درمان زخم هاى مزمن را داریم و مى توانیم آسیب هاى گذشته را جبران و یا برطرف کنیم.
۱- گذشته را دوباره قاب بگیرید
صاحب نظران روح و روان بر این اعتقادند به همان اندازه که مى توانید آسیب ها و صدمات گذشته را ارزیابى کنید، مى توانید آثار منفى و مضر آن را نیز از بین ببرید. شاید این قدرت را نداشته باشید که گذشته تان را تغییر بدهید اما مى توانید تصمیم بگیرید که اکنون با آن چگونه رفتار کنید. از خودتان بپرسید این رویداد تا چه اندازه در کامل و قوى شدن من تاثیرگذار بوده است؟
۲- خجالت و شرم را کنار بگذارید
برخلاف پشیمانى و ندامت، شرم آن حس بدى نیست که به خاطره کارى که انجام داده اید داشته باشید بلکه به دلیل چیزى است که فعلا هستید. شرم سرطان روح و روان است و سبب مى شود احساس کنید فردى بى ارزش هستید، کسى شما را دوست ندارد و لیاقت خوشبخت شدن را ندارید. گاه شرم یک دروغ است بنابراین قول و قرارهاى گذشته را به یاد آورید و به خودتان اجازه دهید تا آنها را زیر پا گذاشته عهدتان را بشکنید.
۳- درد دل کنید و محرم راز داشته باشید
لازم نیست همه آلام زندگیتان را روى دایره بریزید. داشتن یک محرم راز باعث مى شود تحمل بسیارى از دردها و رنج هاى دوران کودکى آسان تر شود. از سانسور کردن خود دست بردارید و نگران غلط دیکته هایتان نباشید و از همین امروز به کسانى که به شما آسیب رسانده اند نامه بنویسید و پس از چند بار خواندن پاره کرده و دور بریزید. مرور و نوشتن خاطرات ناخوشایند گذشته سیستم ایمنى شما را قوى تر مى کند.
۴- از مجازات کردن خود دست بردارید
عباراتى که با اگر، فقط و کاش و شروع مى شوند را کنار بگذارید این جملات علاوه بر بر هم ریختن سلامتى جسمانى تان، آرامش فکرى و روحى شما را نیز بر هم مى زند. خودتان را ببخشید و از آن تجربه هاى دور از دسترس، درس بگیرید و به خاطر آورید که آن زمان چه آدمى بوده اید و شرایط کنونى چگونه است؟
۵- از تاسف و شرم به منفعت برسید
درمان زخم هاى گذشته نیازمند عبور از سد مرحله تاسف است: نخستین مرحله شوک و انکار، دومین آن خشم و ترس و ناراحتى و سپس درک و پذیرش است. دیگر با خودتان است مى توانید در همان مرحله شوک و انکار در جا بزنید و یا از آن مرحله بگذرید و همواره در خشم و ترس و نگرانى به سر ببرید و یا به سلامت به مرحله درک و پذیرش برسید و اجازه دهید آن احساسات ناخوشایند را این بار آگاهانه احساس و درک کنید.
۶- ممارست ،درک و پذیرش آلام
مى گویند هیچ چیز بیش از تکرار و مرور زخم هاى کهنه و مزمن در ذهن، آنها را ماندگار نمى کند. مانند این است که یک فیلم را بارها و بارها تماشا کنید به این امید که پایان آن تغییر کند. به اعتقاد روان پزشکان سوگوارى براى سرنوشت و تقدیر به شما کمک نمى کند که گذشته تان را تغییر دهید.
۷-همواره شکرگزار باشید
نیایش، ستایش و شکرگزار خداوند بودن بارها از پذیرش گذشته مهم تر است مهم نیست که در گذشته چه بر سر شما آمده است. بهتر است به خودتان یادآور شوید که خداوند نعمت هایى به شما داده است که شایسته سپاس و قدردانى است.
۸- رویه عیب جویى و سرزنش را کنار بگذارید
مى گویند گناه و تقصیر چیزى نیست که بتوان آن را التیام بخشید این شما هستید که باید از آن دست بکشید. دست کشیدن از این تلخى سرزنش، لزوما به معناى بخشیدن کسانى نیست که شما را آزرده اند بلکه این کار ممکن است شما را از تردیدى که نسبت به خودتان دارید، خلاص کند.
۹- ارزش آرامش درونى بیش از اینهاست
مهم نیست که گذشته شما چقدر ترسناک و دردناک بوده است، همواره مى توانید محیطى آرام درون خودتان بیایید و چنان چه بتوانید به آن سرچشمه دست پیدا کنید فشارهاى روانى و روحى را هم از خودتان دور کرده اید.
بنابراین هنگام هجوم خاطرات بد و ناملایمات، حواستان را به کار دیگرى پرت کنید. راه هاى بى شمارى براى ایجاد آرامش درونى وجود دارد.
۱۰- داستان زندگیتان را دوباره بنویسید
خلق آینده هاى رضایت بخش چندان دشوار نیست. یکى از بهترین راه هاى آشتى با گذشته این است به همان آدمى بدل شوید که همیشه مى خواستید. ممکن است بار اندوه گذشته آنقدر زیاد باشد که خودتان را یک قربانى احساس کنید اما باید بدانید که خود شما نویسنده داستان زندگى تان هستید و هر زمان که اراده کنید مى توانید فصلى نو از این کتاب را آغاز کنید. این عمل در گرو بازبینى دقیق و بى طرفانه گذشته است بدون آن که به نداى سرزنش بار شرم آور درونتان توجه کنید.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)