معرفی 6 عضو بی استفاده در بدن جانداران:
اندامهای بی مصرف در بدن موجودات زنده علاوه بر اینکه به عنوان نشانه هایی برای بررسی اجداد جانداران مدرن مورد مطالعه قرار می گیرند دانشمندان را در یافتن دلیل وجود آنها در موجودات مدرن با ابهامات زیادی مواجه ساخته اند.
از زمانهای گذشته تا به حال قسمتهای مختلف بدن جانداران طی مراحل تکاملی تغییر یافته و متناسب با نیاز محیط برخی اندامها به کلی از بین رفته اند اما در این میان برخی از اعضا و اندامها با وجود اینکه در بدن موجودات مدرن هیچ استفاده ای ندارند، همچنان باقی مانده اند و به همین دلیل برخی این اندامها را نشانه ای بر وجود فرایند تکامل می دانند.
وجود یک اندام مشابه در دو موجود متفاوت زیست شناسان را به سوی منشا یکسانی هدایت می کند که این دو جاندار از آن به وجود آمده اند. این اندامها با نام خرد اندامها می توانند به خوبی ارتباط میان گونه های مختلف جاندران را آشکار کند.
در حال حاضر بسیاری از اندامها در بدن موجودان زنده از جمله انسان وجود دارد که به دلیل بی استفاده بودن توجه چندانی نیز به آنها نمی شود. در ادامه چند نمونه از این اعضای بی استفاده در بدن موجودات مختلف مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
بال در پرندگانی که توانایی پرواز ندارند: در سال 1798 یک آناتومی شناس فرانسوی به نام "ای ین جفری سینت هیلاری" به همراه ناپلئون به مصر سفر کرده و پرندگانی را مشاهده کرد که توان پرواز ندارند و بالها در این موجودات کاملا بی استفاده به شمار می روند. پرنده ای که هیلاری درباره آنها نوشت شترمرغ بوده است اما هیلاری از این پرنده به عنوان Cassowary یاد کرده است. نام این پرنده توضیحی برای تمامی پرندگانی که خصوصیاتی مانند شترمرغها دارند، مورد استفاده قرار می گیرد. این دو گونه از پرندگان تنها دو نمونه از میان چندین گونه از پرندگانی هستند که از بالهای خود هیچ استفاده ای نمی کنند.
برای مثال می توان به پرندگانی مانند کیوی گونه ای از پرندگان در نیوزیلند و کاکاپو تنها گونه طوطی شناخته شده با توانایی آواز خواندن که قدرت پرواز ندارد اشاره کرد. به طور کلی بال در پرندگان ساختاری پیچیده به شمار می رود که تنها به منظور ایجاد توانایی پرواز حتی در گونه هایی که توانایی پرواز ندارند به وجود آمده است. این اندامها اصالتا و به صورت خودکار بال هستند اما هرگز قادر نخواهند بود بدنهای حجیم این پرندگان را از زمین به بالا بکشند. تنها استفاده از این اندامها کنترل تعادل در هنگام دویدن و برقراری ارتباط و جلب توجه دیگر پرندگان است.
استخوان پاهای پشتی در والها: زیست شناسان معتقدند برای 100 میلیون سال تنها مهره داران موجود در زمین موجوداتی آبزی بدون دست و پا بوده اند. طی مراحل مختلف پا و ران پا در این ماهی ها به وجود آمد و این جانداران به تدریج قدرت راه رفتن و خروج از محیط آب را به دست آورده و اولین موجودات زمینی را تشکیل دادند. زمانی که حیات موجودات در خشکی شکل گرفت برخی از پستانداران از میان آنها به درون آب بازگشتند.
بر اساس تخمین زیست شناسان، این واقعه در حدود 50 میلیون سال پیش رخ داده است و پستاندارانی که در آن زمان به میان آب بازگشته اند، اجداد والهای مدرن امروزی به شمار می روند. پاهای عقبی با وجود اینکه ظاهرا بی استفاده هستند تحت تاثیر تکامل از بین نرفته و همچنان در والهای مدرن دیده می شوند. نمونه های متعددی از والهایی که از این پاها برخوردار بوده اند، مشاهده شده است. این پدیده در والهای بالین و گوژپشت به خوبی دیده می شوند. در برخی از این گونه ها تنها استخوانهای پا مشاهده می شود و در برخی دیگر پای کامل به همراه انگشتهای مجزا دیده می شوند. بر اساس این استخوانهای به جا مانده زیست شناسان نشانه هایی را از ارتباط میان کرگدنها و والها مشاهده کرده اند.
ماهیچه های ریشه مو و موی بدن در انسان: این ماهیچه ها در کنار ریشه موی بدن قرار داشته و برای مثال در هنگام سرما عامل ایجاد بافتی دانه دانه در پوست بدن انسان می شود. این ماهیچه ها در جانداران باعث افزایش حجم موهای بدن شده و با بزرگتر نشان دادن ابعاد بدن جاندار باعث ایجاد ترس در شکارچی، مهاجم یا دشمن جاندار خواهد شد. در عین حال این پدیده باعث گرم نگه داشتن بدن انسانهای اولیه نیز می شده است. این ماهیچه ها با گذشت زمان و کاسته شدن لایه مو در بدن انسانها بی فایده تر شده و توانایی افزایش حرارت بدن را نیز از دست دادند. البته برخی بافتهای مویی باقی مانده در انسان مانند موی سر، صورت، ابروها و مژه ها مفید و موثرند اما باقیمانده این بافت در بدن انسان به کل بی استفاده باقی مانده است.
چشمها در ماهی های Astyanax Mexicanus: طی آزمایشهای متعدد آشکار شده است که این ماهی های کم رنگ که در اعماق غارهای زیر دریا در مکزیک زندگی می کنند با داشتن چشم عملا نابینا هستند. این ماهی در هنگام شکل گیری در تخم دارای چشم است اما قبل از تولد چشمها از بین رفته و ماهی نابینا متولد می شوند. این چشمهای بی استفاده تقریبا پس از صدها یا هزاران سال زندگی در تاریکی مطلق به این شکل تکامل یافته اند. به گزارش مهر، نمونه های مشابهی از این گونه ماهی که در ارتفاع کمتری از سطح دریا زندگی می کنند از چشمهای کاملا سالم و قدرتمندی برخوردارند. دانشمندان به منظور آزمایش اینکه آیا ماهی های نابینا توانایی استفاده از چشمهای سالم را دارند یا خیر، عدسی چشم ماهی عمق پایین تر را به چشم ماهی نابینا پیوند زده و پس از هشت روز مشاهده کردند در پس پوستی که سطح چشم را پوشانده است، چشمی جدید در حال شکل گیری است. بعد از گذشت دو ماه ماهی توانست چشمی سالم با قدرت دید،مردمک، قرنیه و عنبیه به وجود آورد.
دندان عقل در انسان: در کنار زمان، هزینه و دردی که برای مقابله با دندان عقل صرف می شود انسانها از دست و پنجه نرم کردن با این ارثیه به جا مانده از اجداد خود خسته شده اند. با وجود کوچکی بسیار، این دندانها باقی مانده اند و وجود خود را در کنار درد شدیدی که برای انسان به وجود می آورند، تحمیل می کنند. دو دلیل منطقی برای توجیه بی مصرف شدن این دندانها در انسان وجود دارد. اولین دلیل کوچکتر شدن فک در انسانها و ثابت باقی ماندن تعداد دندانها است. دلیل دوم می تواند ریشه در بهداشت دهان داشته باشد. به گفته محققان چندین هزار سال پیش شاید از دست دادن تعداد زیادی از دندانها یا بیشتر دندانها برای یک فرد 18 ساله امری بسیار عادی به شمار می رفته است که در این صورت رشد دندان عقل در این دوره سنی در انسان بسیار کارآمد به شمار می رفته است. اکنون انسانها روزانه دو بار دندان خود را مسواک می زنند و حفظ دندانها تا انتهای عمر امری غیر ممکن به شمار نمی رود. تنها نکته آزار دهنده ای که باقی می ماند این است که دندان عقل همچنان وجود داشته و رشد می کند که این پدیده درد زیاد و هزینه قابل توجهی را برای انسان در بر دارد.
آپاندیس در انسان: آپاندیس در میان مهره داران گیاهخوار بسیار بزرگ بوده در هضم توده های بزرگ گیاهی که به عنوان غذا مورد استفاده قرار می گرفته است، بسیار موثر بوده اند اما این عضو در بدن انسان هیچ رابطه مستقیمی با هضم غدا ندارد و به اعتقاد دانشمندان این عضو از اجداد گیاه خوار انسان به جا مانده و کاملا بی استفاده است. بر اساس گزارش لایو ساینس، سالانه جراحی هایی که برای حذف این عضو انجام می گیرد هزینه های گزاف مالی و جانی را به بار می آورد. برای مثال در سال 2000 در حدود 300 هزار جراحی آپاندیس در ایالات متحده شکل گرفته و بیش از 371 نفر در اثر اختلال در این عضو جان خود را از دست داده اند.
منبع:خبر گزاری مهر
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)