آموزش نظامي و افزايش کارايي نيروهاي نظامي و انتظامي، امري ضروري است و همواره مورد توجه حکومتها بوده است. در اوايل دورۀ قاجار، در جريان جنگهاي ايران و روسيه، دولتمردان ايران به ضعفهاي سازمان نظامي بيش از پيش پی بردند و درصدد چاره جويي برآمدند. بدين منظور عباس ميرزا چند تن از ايرانيان را براي فراگيري علوم و فنون جديد به اروپا اعزام کرد و افزون بر آن از مستشاران خارجي، از جمله ژنرال گاردان فرانسوي، براي آموزش نظاميان ايران دعوت به عمل آورد. در اقدامي بنيادينتر، ميرزا تقي خان اميرکبير، نخستين صدراعظم ناصرالدين شاه، تاسيس "مدرسه دارالفنون" را در سال 1266 ه.ق براي تربيت نيروي انساني متخصص مورد نياز کشور آغاز کرد. کامران ميرزا، نايبالسلطنه و فرزند دوم ناصرالدين شاه، که وزارت جنگ ايران را به عهده داشت، درسال 1303 هـ.ق "مدرسه نظام" ديگري، مانند دارالفنون، بنا نهاد. اين مدرسه تا اوايل انقلاب مشروطيت فعال بود و سرانجام به مدرسه "کادت" تبديل شد.1
در دوره مظفرالدين شاه، هنگامي که سرهنگ چرنوزوبوف فرماندهي بريگاد قزاق رابه عهده داشت، درسال 1282 هـ.ش مدرسهاي براي فرزندان افسران آن تشکيل شد که پس از تبديل بريگاد قزاق به ديويزيون قزاق، اين آموزشگاه به نام مدرسۀ ديويزيون قزاق ناميده شد. اين مدرسه ابتدا پنج کلاس داشت ولي در سالهاي 1293و 1294 هـ.ش، کلاسهاي ششم و هفتم نيز به آن افزوده شد. مدرسۀ يادشده به دو شعبه تقسيم شد؛ شعبۀ بالا براي فرزندان افسران و شعبۀ پايين براي فرزندان درجهداران اختصاص يافت. در سال 1289 هـ.ش، ژنرال وادبولسکي مدرسۀ ديگري به نام "مدرسۀ افراد" براي فرزندان قزاقها تاسيس کرد. فارغالتحصيلان اين آموزشگاه با درجۀ گروهباني در پادگانها در قسمت "صف"خدمت ميکردند. در سازمان قزاق آموزشگاه ديگري تاسيس شد به نام "اوچينيي کامان" که افزون بر فرزندان قزاقها، افرادي را که مختصر سوادي داشتند در آن پذيرفته و آموزش ميدادند. دوره ها ي تخصصي آن عبارت بودند از دورۀ ابتدايي، دورۀ متوسطه و دورۀ نظامي. تدريس دروس در مدارس قزاقخانه به طور عمده به زبان روسي بود. دانشآموختگان آن - بستگي به مدت دورههایي که ميديدند - با درجه هاي گروهباني، استواري يا ستوان سومي فارغالتحصيل شده به صف انتقال مييافتند. 2
ژاندارمري نيز پس از تاسيس، به منظور تربيت افسر و درجهدار ژاندارم، ايجاد آموزشگاههاي نظامي را در دستور کار خود قرار داد. نخستين آموزشگاه ژاندارمري "کانديدا افيسيه" نام داشت که در 13 آبان 1290 گشايش يافت. در اولين دوره، از بين افسران ژاندارمري و نظميه که داوطلب خدمت در ژاندارمري شده بودند، 30 نفر از طريق آزمون پذيرفته شدند. اين آموزشگاه شبانهروزي بوده و دورۀ آموزشي آن 4 ماه تعيين شده بود. استادان خارجي و ايراني درآن تدريس ميکردند. مواد درسي آن شامل شرح وظايف ژاندارم به عنوان ضابطين دادگستري، چگونگي رسيدگي به شکايات و تنظيم پرونده هاي مربوطه در پاسگاهها، خدمات صحرايي، سواري و اسبشناسي، شمشيربازي، رياضيات، ادبيات و تاريخ و جغرافيا بود. پس از مدتي، دورۀ آموزشي آن 6 ماه تعيين شد و نام آن به "مدرسۀ صاحب منصبان ژاندارمري" تغيير يافت. داوطلبان هنگام ورود به مدرسه با درجۀ آسپيراني (استواري) پذيرفته ميشدند و در پايان دوره با درجه نايب دوم (ستوان دوم) يا نايب اول (ستوان يکم) يا سلطان (سروان) به محل خدمت خود منتقل مي شدند. فرماندهان سوئدي ژاندارمري، افزون بر مدارس فوق، مدرسۀ ديگري مانند مدرسۀ صاحب منصبان ژاندارمري تاسيس کردند با اين تفاوت که دورۀ آموزشي اين مدرسه 8 ماه بوده يک واحد درسي به نام "آموزش پليس مخفي" به برنامۀ دروس آن افزوده و تعدادي از افسران تحصيلکردۀ صف را نيز آموزش ميداد. فرماندهان سوئدي براي تربيت درجهداران ژاندارم، در سال 1291 هـ.ش، آموزشگاههايي با نام "سوزافيسيه" در شهرهاي شيراز، قزوين، اصفهان و مشهد تاسيس کردند. در سال 1293 مدارس کانديدا افيسيه و سوزافيسيه منحل شدند ولي درسال 1298 هـ.ش مدرسۀ صاحب منصبان ژاندارمري دوباره با چهل دانشجو کار خود را آغاز کرد. در سال 1291 هـ.ش، همچنين مدرسهاي به نام "آنتاندانس" يا مدرسۀ مباشرت و کارپردازي تاسيس شد که مدت دررۀ آن 2 ماه بود و دو کلاس کارپردازي و انبارداري داير کرد. در همين سال مدرسهاي براي آموزش"نعلبندي" تاسيس شد که مدت دوره آموزشي آن 3 ماه تعيين شده بود. در سال 1292هـ.ش اولين مدرسۀ "بيطاري" (دامپزشکي) به رياست افسران سوئدي تاسيس شد. پس از جنگ جهاني اول نيز مدرسهاي با همين نام با رياست افسران ايراني تاسيس شد. آموزشگاه گروهباني ديگري به نام "مدرسۀ وکيلي" در همين سالها تاسيس شد.
ميرزا کوچک خان جنگلي براي تربيت نيروهاي خود يک دانشکدۀ نظام ايجاد کرد. شوکتالملک علم که در قاينات حکمراني مي کرد، آموزشگاهي به نام "مدرسۀ نظام شوکتيه" بنا نهاد. در بريگارد مرکزي هم يک "آموزشگاه درجه داري" تشکيل شد ولي بيش از يک دوره دوام نيافت. 3
ميرزا حسن خان مشيرالدوله هنگامي که در سال 1293 هـ.ش وزارت جنگ را به عهده داشت، تصميم گرفت نمونهاي از مدرسۀ نظام"سن سير" فرانسه را در ايران ايجاد کند. به دليل نداشتن بودجه، هيئت دولت تصويب کرد که از هر مخابرۀ تلگراف، مبلغي (به ازاي هر يک تومان، ده دينار) اضافه دريافت شود و آن مبلغ براي تاسيس مدرسۀ نظام مورد استفاده قرار بگيرد. به هر صورت، در اين سال مدرسۀ ياد شده گشايش يافت و ابتدا به نام احمدشاه، "مدرسه نظام احمدي" ناميده شد ولي به تدريج به مدرسۀ نظام مشيرالدوله شهرت يافت. در ساختمان اين مدرسه اتاقهاي لازم براي کلاسهاي درس، سالن نهارخوري به گنجايش صد نفر، نمازخانه، آبدارخانه، زندان، استراحتگاه و چهار اتاق براي رئيس، معاون، فرماندۀ گروهان و پزشک مدرسه در نظر گرفته شده بود. اين مدرسه شرط ورود را داشتن کارنامه قبولي پنجم متوسطه يا ديپلم و قبول شدن در آزمون ورودي قرار داد. در آزمون ورودي نيز دقت و سخت گيري لازم به کار گرفته ميشد و بر حسن اخلاق و حسن شهرت داوطلب و خانواده او نيز توجه ميشد. مسئولان و استادان اين مدرسه را افراد ايراني به عهده داشتند و در مهرماه 1299، دانشجويان سال سوم اولين دوره آن با درجۀ نايب دومي (ستوان دوم) فارغ التحصيل شدند. 4
1 . ميرحسين يکرنگيان، سيري در تاريخ ارتش ايران، تهران، خجسته، 1384، صص 83-84 .
2 . غلامرضا علي بابايي، تاريخ ارتش ايران از هخامنش تا عصر پهلوي، تهران، آشيان، 1382، صص 222-223 .
3 . يکرنگيان، پيشين، صص 221-225 .
4 . همان، صص 225-231 .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)