نقشه باجخواهی ۲۰۰ میلیون تومانی کارگر اخراجی از صاحبکار سابقش با دستگیری او به اتهام آدمربایی با شکست مواجه شد. روز ۱۳ آذر مردی به کلانتری رجاییشهر کرج رفت و خبر داد پسر ۱۲سالهاش ناپدید شده است. پارسا آن روز صبح به قصد رفتن به مدرسه از خانه خارج شده بود و خانوادهاش تصور میکردند وی در کلاس درس حضور دارد اما ساعاتی بعد معاون مدرسه با خانه او تماس گرفت و دلیل غیبت پارسا را جویا شد. مادر این پسربچه که از شنیدن چنین پرسشی شوکه شده بود موضوع را به همسرش اطلاع داد و مرد جوان نیز پلیس را باخبر کرد. ماموران بعد از اطلاع از واقعه عکس پسر ۱۲ساله را در اختیار گرفتند و تلاش کردند ردی از او به دست بیاورند ولی این کوششها تا یک روز بعد به جایی نرسید و روز ۱۴ آذر پدر پارسا یک بار دیگر نزد ماموران رفت و این بار گفت فرزندش در چنگ آدمربایی ناشناس اسیر است. این مرد پیامکی از یک شماره ناشناس دریافت کرده بود که در آن نوشته شده بود پارسا را ربوده است و بابت آزادی او ۲۰۰ میلیون تومان پول نقد میخواهد. کارآگاهان بعد از اینکه با اطلاعات تازه مواجه شدند پیدا کردن آدمربا را کار دشواری ندیدند چرا که به راحتی میشد صاحب خط اعتباری را شناسایی کرد. این کار در سریعترین زمان ممکن انجام شد اما صاحب خط به ماموران گفت خط اعتباریاش را چند روز قبل به مرد دیگری واگذار کرده و اکنون هم هیچ مشخصات و اطلاعاتی از او ندارد. در حالی که نخستین سرنخ پلیس راهگشا نشده بود، فرد گروگانگیر دومین پیامک را فرستاد و ضمن تاکید بر مبلغ اعلامشده با پدر پارسا قرار گذاشت ولی در محل ملاقات حاضر نشد و ماموران پلیس که از قبل آنجا را زیرنظر گرفته بودند باز هم نتوانستند توفیقی به دست بیاورند. این اتفاق چند بار دیگر نیز تکرار شد و متهم هر بار از یک شماره پیامک ارسال میکرد تا اینکه ماموران مالک یکی دیگر از خطها را شناسایی کردند. این مرد هم همان حرفهای مظنون قبلی را تکرار کرد و گفت سیمکارتش را به شخص دیگری داده است. اگرچه این مرد نشانی از خریدار خط اعتباری نداشت ولی چهره او را به خاطر سپرده بود، به همین دلیل او به پلیس آگاهی منتقل شد و از متهم چهرهنگاری کرد. در گام بعدی تصویر بهدستآمده به پدر پارسا نشان داده شد و او رباینده پسرش را شناخت و به ماموران گفت: «این مرد قبلاً در شرکت من کار میکرد و چندی قبل او را اخراج کردم.» مردی که پدر پارسا از او یاد میکرد جوانی ۲۸ساله به نام میثم بود. کارآگاهان وقتی مشخصات متهم را به دست آوردند مخفیگاه او را پیدا و وی را دستگیر کردند. میثم در همان بدو دستگیری اعتراف کرد پارسا را در صندوق عقب پژویی که در پارکینگ خانهاش قرار دارد، محبوس کرده است. به این ترتیب پسر ۱۲ساله آزاد و میثم برای انجام بازجوییهای دقیق به پلیس آگاهی منتقل شد. این مرد در اعترافاتش گفت: «وقتی در شرکت پدر پارسا کار میکردم، فهمیدم او وضع مالی خوبی دارد برای همین بعد از اخراج شدن نقشه گروگان گرفتن او را طراحی کردم و وی را در مسیر مدرسه ربودم. بعد از آن هر بار با یک خط اعتباری با پدر پارسا تماس میگرفتم تا شناسایی نشوم.» بنا بر این گزارش متهم اکنون در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)