هوس های ملوکانه و شکار شیطانی شاه سلیمان صفوی
در شهوت رانى وزنبارگى، حرص جنون آمیزش، به جایى رسید که به الزام و اشارت او، از نواحى مختلفکشور، به وسیله حکام و عمال متملق و فرومایهاش، غالباً زنان زیبا به دربارش هدیهمىدادند. از جمله یک بار بیست و یک زن زیباى ارمنى را برایش ربودند، بار دیگر هشتاروپایى نشین اصفهان را به زور به دولتخانهاش آوردند، اما با اخطار و مداخله شدیدسفیر سوئد ناچار شد آنها را دست نزده به خانوادههایشان پس بدهد. اما شاه در اینرسم شکار انسانى و ربودن دختران زیبا و پیشکش به حرم خانه هیچ گاه خود را به خطرنمىانداخت. او تنها میل و هوس شاهانهاش را ابراز مىکرد و این اطرافیان صوفى اعظمو مرشد کامل یعنى کسانى چون کلانتر ارمنىجلفابودند که براى تفریح خاطر ملوکانه،اسباب این رسوایى را تدارک مىدیدند، و حتى شاه را بعدها هم به تکرار نظایر اینشکار شیطانى تشویق مىکردند. اگر رؤساى عوام و صاحبان نفوذ کلام در میان عامه مردم،در برابر این اعمال نه تنها ضد دینى که ضد بشرى سکوت نمىکردند و وظیفه شرعیشان رامحدود به صدور حکم تعقیب و آزار دیگر اقلیتهاى مذهبى نمىدیدند؛ داروغه جلفا و ریزهخواران حضرت اعلى را این جرأت نبود تا براى آن تاجور شرابخواره شهوت باره بیمارگونه، چنین به جان و ناموس مردم ***** کنند، و هوس ملوکانه در همان مرحله هوس باقىمىماند و مجال ظهور نمىیافت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)