دیگر تو را نخواهم بخشید
نه این زمستان
و نه هفت زمستان دیگر
بگذار این برفها
نه آب شوند و
نه نان
بگذار عطش
در لا به لای شوره زار نگاهت
پوست بیاندازد
و هفت اقلیم درد
از تو شهیدی بیافریند
بی آرامگاه
من که می دانم
آخرین کشته کیست
و گر نه
جام خالی حنظلی که تو ننوشیده ای
در دستهای من
چه می کند
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)