صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 37

موضوع: تاریخچه تمدن ایران

  1. #21
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    سهم ایرانیان در تمدن جهان:
    اکتشافاتی که در سالهای اخیر در سراسر ایران شده عقیده‌ی سابق علما و باستان شناسان را دایر بر اینکه قسمت عمده‌ی صنایع اولیه از تمدن ملل جلگه‌ی میان رودان گرفته شده نقض کرده است و امروزه تصور قوی می رود که تمدن از فلات ایران روبه مغرب و جلگه‌ی میان رودان رفته باشد."گیریشمن" یاداور شده است که سکنه‌ی بدوی میان رودان همان نژاد و منشا سکنه‌ی‌فلات ایران می باشند .
    "ثعالبی" در کتاب "اخبار ملوک الفرس" نکاتی را یاداور می گردد که کشفیات امروز گفته‌ی او را به اثبات می رساند. وی می نویسد:«حکومت ایران قدیمیترین حکومتهای عالم و سلطنت آن مملکت بادوام ترین سلطنتهاست و جمیع اختراعات مفید که موجب متمدن شدن نوع بشر است به پادشاهان ایران منسوب است». وی شیار زمین و گله داری و رمه بانی و قلعه سازی و بنای شهرها و وضع اصول داوری و عدالت و تعیین جشنها و صید و تعلیم جانوران و اختراع آلات موسیقی مانند چنگ را به پادشاهان ایران نسبت می دهد.
    "آرتورپوپ" می نویسد: فنون کشاورزی و فلز کاری و مبانی اندیشه های دینی و فلسفی و نوشتن و علم اعداد و نجوم و ریاضی از سرزمینی که امروزه خاورمیانه خوانده می شود آغاز گشت و سرچشمه ی بسیاری از این امور فرهنگی از فلات ایران بوده . کشاورزی و صنایع پیوسته به آن یعنی کوزه گری و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است. از چند جهت اساسی تمدن در این ناحیه از تمدن مصر دست کم پنج سده و ازتمدن هند بیش از هزار سال و از تمدن چین دو هزار سال پیش افتاد.هنر هدیه همیشگی ملت ایران به تاریخ جهان بوده است.
    "آربری" در یک سخنرانی چنین می گوید:به نظر من مهمترین خدمت ایران خدماتی است که آن کشور برای لذت و بهره مندی از زندگی انجام داده است. ایرانیان وسایلی به بشر هدیه کرده که مرد و زن بتوانند با مسالمت با یکدیگر زیست کنند و تجارت از یک نقطه به نقطه ی دیگر جهان آزادانه جریان داشته باشد.صنعت، علم، طب ، شعر، نقاشی و موسیقی ، یعنی تمام چیزهایی که به زندگانی قدر و ارزش می دهد، هدیه ایران به جهان است.
    "فون لوکوک" در کتاب گنجینه های مدفون در ترکستان چین ایرانیان را اولین ملت متمدن آسیا می خواند.
    در کتاب "خلاصه عجایب " چنین آمده است:همه اقوام جهان ، برتری ایرانیان را اذعان داشتند خاصه در کمال دولت و تدابیر عالی جنگی و هنر رنگ آمیزی و تهیه غذا و ترکیب دارو و طرز پوشیدن جامه و مراقبت در نهادن هر چیزی به جای خود و شعر و قوت عقل و کمال پاکیزگی و درستکاری و ستایش که از پادشاهان خود می کردند، در همه ی این مسایل برتری ایرانیان بر اقوام جهان مسلم بود. تاریخ این قوم سرمشق کسانی است که پس از ایشان به نظم ممالک می پردازند.
    "کریستی ویلسون" در کتاب تاریخ صنایع ایران می نویسد"در طرح صنایع ایران راهنمای تمام عالم بوده است. استعداد و پیشوایی ایران در عالم صنعت مورد تصدیق علما و اشخاص اهل فن می باشد. صنعت ،اساسی ترین فعالیت قوم ایرانی و گران بهاترین خدمت آنها به تمدن جهان است.
    "امیل گروسه" می نویسد: ایران حق بزرگی به گردن بشریت دارد زیرا به گواهی تاریخ، ایران با فرهنگ نیرومند و ظریفی که در طی قرون به وجود آورده وسیله ی تفاهم و توافق و هماهنگی را در میان ملل ایجاد کرده است.شعرای ایرانی جهانی را بهره مند ساخته اند. عرفای ایران همان قدر قلب یک مسیحی را به تپش در می آورند که دل یک برهمن را؛ و به همین دلیل تعلق به تمامی بشریت دارند.
    همه گمان می بردند که پیل الکتریکی را نخستین بار دانشمند ایتالیایی لوییجی گالوانی در سال1786 اختراع کرد. چقدر مایه تعجب است که وقتی می بینیم اتفاقا گالوانی برای ساختن پیل ، همان فلزهایی را استفاده کرده که 1800 سال پیش از وی ایرانیان برای ساختن پیل به کار برده بودند. اشکانیان از اتصال این پیلها به یکدیگر مقدار قابل توجهی نیروی برق به دست می آوردند.
    اختراع "خط قاطع" که ابوالوفا قطر ظل می خواندرا بر خلاف واقع به کوپر نیک نسبت داده اند.
    بیشتر فرضیه های "هویگنس"، نیوتن و دکارت در باره ی فرضیه نور و انعکاس و انکسار آن ، از ابن سینا و ابن هیثم و ابوالحسن فارسی ست .
    در سال 1585 ریاضیدان بلژیکی به نام سیمون استون کتابی منتشر کرد که در آن کسور دهدهی (اعشاری) کاملا تشریح شده بود.مورخین ریاضیات فکر می کردند این کتاب اولین شرح این کسور است ولی در سال 1948 پل لوکی که از دانشمندان آلمانی بود اعلام کرد که یکسد و شست سال پیش از استوین ، در شهر سمرقند کتابی توسط "غیاث الدین جمشید کاشانی"به نام مفتاح الحساب نوشته شده که در آن کتاب تعریف و کاربرد کسور دهدهی بیان گشته.
    دو جمله ای نیوتن و مثلث پاسکال بیش از چهار قرن پیش از این دو دانشمند توسط خیام کشف شده است . در یکی از همایشهای جهانی تاریخ علوم که در رم بر پا گردید، دانشمندان به این امر اشاره کردند و روزنفلد از استادان دانشگاه مسکو پیشنهادی درباره ی تغییر نام دو جمله ای نیوتن و مثلث پاسکال به نام "دوجمله ای خیام" و "مثلث خیام"به همایش تقدیم داشت.
    با تذکراتی که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه می دهد معلوم می شود که بدون شک ابوریحان بیرونی نقشه ی مرکاتور را که مبنای تسطیح استوانی است اختراع کرده و چون مرکاتور چند قرن بعد از بیرونی پا به عرصه ی حیات نهاده ، لذا حق اینست که تسطیح استوانی را ما ایرانیان "تسطیح بیرونی "بنامیم نه تسطیح مرکاتور.

    دوستان گرامی موارد بالا تنها گوشه ای بود از تاریخ پرشکوه ایرن که شوربختانه بیشتر آنها را به فراموشی سپرده ایم و غربیها در زمان نا آگاهی ما تمامی این علوم را ناروا به خود بسته اند .موارد اشاره شده گوشه ای از پیشرفت علم را در ایران زمین نشان می دهد که که اگر آن کتاب سوزیهای تازیان وحشی نبود اکنون موارد بیشتری از پیشتازی ایرانیان در علوم و فنون را شاهد بودیم. بازگویی مطالب بالا همچنین جوابی است سخت به کسانیکه در روز روشن و زیر آفتاب ایستاده اند و قطره قطره در حال آب شدن هستند اما ادعا می کنند که اینجا شب است. مشت محکمی است بر دهان یاوه گویانی که تاریخ ایران بزرگ را یکسره رد میکنند، خاندان هخامنشی را اسلاوهای اجیر شده ی یهودیها می دانند، تخت جمشید را بنایی نیمه کاره می پندارند که پادشاهان هخامنشی از پس اتمام آن بر نیامده اند، مدعی هستند که قوم پارس فقط از 150 سال اخیر برای ما شناخته شده هستند و باید هموطنی خویش را اثبات کنند!!!!!!، سلسله ی اشکانیان را گریختگان یونانی پس از فرو ریزی آتن می دانند که در ایران با تشکیل یک حکومت در تبعید، فرهنگ و سنن و دین و باور یونانی را تا زمان آزادی مجدد سرزمین آتن ادامه داده اند و خنده دار اینکه زبان پارسی را ساخته یهودیان در فاصله ی سالهای سده اول تا سده سوم هجری می دانند. ای! بی سوادی، که خود را استاد تحول خواه می دانی اگر تو در فهم و معنا کردن واژه هایی نظیر :بیژن و منیژه ،زرتشت، رستم، گیو، فریدون و جمشید ... ناتوانی گناه بقیه چیست. شمایی که پاسارگاد را یک مجتمع قلابی میدانی که تا پیش از سال 1960 میلادی یعنی تقریبا 46 سال پیش بر روی کره ی زمین نبوده و آنرا ساخته ی باستان شناسان می دانی واقعا خودت را به نفهمی زده ای یا اینکه اطرافیان خود را اینقدر ساده انگاشته ای که به اراجیف جنابعالی ارزشی بنهند. استاد اعظم، اگر شما این ادعای خود را در مورد پاسارگاد را با یک بچه ی ده ساله در میان بگذاری و آن بچه شما را لجن مال نکرد بنده به تمامی ادعا های بی سر و ته شما ایمان می آورم

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #22
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    شهر و شهرسازي
    نخستين استقرارهاي اوليه در ايران نيز از غارها شروع شد. دو غار معروف «هرتو» و «کمربند» در نزديکي بهشهر از جمله اين غارها هستند. تاريخ تشکيل شهر در ايران به گذشته هاي دور مي رسد. شهر به مکاني گفته مي شود که داراي ساخت و ساز معماري باشد. از اين رو شهر بدون بنا، شهر نيست.
    در قديم به شهر «شارستان» مي گفتند ، اطراف شهر را ديوارعريضي مي کشيدند که بارو نام داشت. معمولاً در چهارگوشه بارو، برج هاي ديده باني برپا مي ساختند و اين امر به لحاظ امنيت، اهميت زيادي داشت زيرا از اين طريق رفت و آمدها به درون شهر کنترل مي شد و هر کسي نمي توانست آزادانه وارد شهر شود.


    بافت

    بافت عبارت است از مجموعه عوامل معماري و شهرسازي که تحت عناوين مختلف ، يک شهر و يا روستا را تشکيل مي دهد. اما هر مجموعه اي از ساخت و سازهاي معماري از نظر عملکرد و کاربرد مصالح و نوع و فرم و شکل تحت تأثير آب و هواي اقليم هاي مختلف است.
    تصور شهر بدون در و دروازه و ديوار محافظ امکان نداشت. اين موضوع مرحله اول امنيت هر شهربود. شهر بدون نظام اجتماعي و قانون مند نيز نمي توانست ادامه حيات دهد.



    بافت هاي مسکوني

    در اينجا دو نوع بافت مسکوني شرح داده مي شود :
    hashnai ba banaha 034

    1) بافت گسسته
    2) بافت پيوسته
    در بافت گسسته خانه ها نمي توانند به هم چسبيده باشند مانند خانه هايي که در مناطق جنگلي ساخته مي شوند زيرا سکون هوا و رطوبت بالا در اين مناطق نياز دارد که خانه ها از هر چهار طرف فضاي خارج، پنجره و ايوان داشته باشند تا جريان هوا دائماً در محوطه خانه عبور کند و از دم و گرماي داخل ساختمان بکاهد.
    برعکس در بافت پيوسته، خانه ها به هم چسبيده اند مانند خانه هايي که در مناطق سردسير و گرمسير ساخته مي شوند. اين خانه ها براي جلوگيري از مبادله سريع گرما و سرما به هم چسبيده اند زيرا ديوارهاي حائل مانع ورود سرما و گرما مي شوند.




    ارگ بم
    hashnai ba banaha 037

    بم ، اين شهر کوچک بزرگترين محل سکونتي در گذشته بوده است. بافتي پيوسته دارد و در حاشيه جنوبي دشت لوط واقع است . بم در دوران پيش از اسلام پي ريزي شده و رونق آن مربوط به اوايل قرن چهارم هجري است. در بم ، بهتر از هر جاي ديگر ايران، مي تواند چشم انداز روشني از يک شهرک سنتي اسلامي را به دست آورد. ارگ روي بلندترين ارتفاعات طبيعي قرار دارد که در حدود 45 متر بلندتر از جلگه بم مي باشد. در پاي اين ارگ خرده سفال هاي دوران قديم که باران آنها را از ارگ به طرف پايين شسته ديده مي شود.
    شهر بم داراي دست کم چهار دروازه ، يک محور شرقي – غربي و يک محور شمالي – جنوبي بوده است. همچنين در اين شهر، مسجد ، بازار ، کارگاه ها و دکان هايي وجود داشته است. استحکامات کنوني بم ، يکي از مستحکم ترين برج و باروهاي شهرهاي قديمي ايران است.



    معماري خانه هاي سنتي ايران

    hashnai ba banaha 039

    خانه ها در ايران يا شمالي هستند و يا جنوبي زيرا بافت شهري اکثر شهرهاي ايران شطرنجي است. حياط خانه معمولاً در جنوب ساختمان يا بناي خانه قرار مي گيرد. شکل هندسي زمين خانه ها مربع مستطيل است و تقريباً همه خانه ها داراي باغچه و حوض بوده اند. در گذشته د رخانه هاي قديمي مستقيماً به حياط باز نمي شد بلکه ابتدا به فضايي به نام هشتي راه مي يافت و سپس از داخل هشتي، خانه به دو سمت بيروني و اندروني تقسيم مي شد.

    hashnai ba banaha 040
    براي رسيدن به اندروني مي بايست ازدالان باريک و پيچ و خم داري عبور کرد . اين عمل مانع از آن مي شد که اهالي خانه از هشتي در ديدرس باشند. بنابراين يکي از صفات معماري ايران به ويژه در ساخت خانه هاي مسکوني رعايت درون گرايي است يعني کساني که در يک خانه زندگي مي کنند ديده نشوند.
    قسمت بيروني که از نظر معماري و تزئينات براي يک خانه مهم بوده معمولاً يک اتاق بزرگ رو به قبله داشته که به آن «پنج دري» (به دليل داشتن پنج يا هفت پنجره) يا «شاه نشين» مي گويند. اين اتاق و پنجره هاي آن(پنجره هاي ارسي) داراي تزئينات فراوان مشبک و منبت و گچکاري و نقاشي و آيينه کاري بوده است.


    تعداد کمي از خانه هاي قديمي که در تهران باقي مانده اند عبارتند از :
    خانه وثوق الدوله ، خانه امام جمعه تهران، خانه اميربهادر، عبارت باغ فردوسي و ... تهران در گذشته 12 دروازه داشته که در زمان ناصراليدن شاه قاجار ساخته شده بود . اين دروازه هاي زيبا به دستور يکي از عاملان دوره رضا شاه تخريب شد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #23
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    کاخ ها

    ايجاد بناي بزرگ يا کاخ سازي در اين سرزمين به اواخر هزاره دوم قبل از ميلاد مربوط است. در ميان صفحات تاريخ معماري ايران ، کاخ سازي هخامنشي، سه دوره متمايز وجود دارد که اولين دوره از سال 550 قبل از ميلاد در طراحي يکي از کاخ هاي پاسارگاد با ايجاد يک تالار بزرگ که به صورت يک مستطيل بزرگ که داراي سه معبر است، آغاز مي شود. قسمت شرقي آن کاملاً طولاني و ستون داراست و در اتاق شبيه برج – در گوشه شمال غربي و جنوب غربي آن ساخته شده است.
    دوره دوم از سال 520 قبل از ميلاد شروع مي شود که نمونه بناهاي مربوط به اين دوره را در دشت گوهر که ميان نقش رستم و تخت جمشيد واقع است ايجاد کرده اند. نمونه سرزمين دوره معماري هخامنشي را در کاخ هاي آپاداناي تخت جمشيد و کاخ شوش مي بينيم. چهار برج پيش آمده نسبت به ساير قسمت ها در گوشه هاي بنا تعبيه شده است.
    ضمناً اين کاخ ها در وسط باغ بنا شده بلکه ضلع جنوبي آنها همان ديوار جنوبي باغ نيز هست.


    کاخ هاي اشکاني

    اشکانيان مردمي سلحشور و جنگجو بودند و به کاخ سازي توجه زيادي نداشتند. سه بناي معروف کاخ مانند دوره اشکاني عبارتند از : کاخ نسا درعشق آباد ترکمنستان ، کاخ هترا در بغداد و کاخ کوه خواجه در سيستان و بلوچستان.


    کاخ هاي ساساني

    مهم ترين کاخ هاي عصر ساساني عبارتند از : کاخ بيشابور ، فيروزآباد ، تخت سليمان و سروستان



    کاخ سازي در دوره اسلامي

    hashnai ba banaha 047


    با ظهور اسلام فرم و شکل کاخ سازي ايراني تغيير يافت و عناصر اسلامي و عربي در ساخت کاخ هاي اسلامي ايران تأثير گذاشت. از جمله استفاده زياد از قوس هاي شکسته و تيزه دار.
    اکثر اين کاخ ها در شهر تاريخي اصفهان واقع اند و مربوط به دوران صفوي هستند. از کاخ هاي صفوي در اصفهان، مي توان به تالار اشرف، بناي عالي قاپو، کاخ هشت بهشت و کاخ چهل ستون اشاره کرد.
    در قزوين طرح يک کاخ صفوي در داخل محدوده فعلي شهر قرار دارد که فقط سر در (عالي قاپو) آن همراه با يک کوشک باغي که در زمان قاجاريه تغييراتي در آن داده شد، مشاهده مي شود. اين کوشک توسط شاه طهماسب ، دومين پادشاه صفوي ، که در زمان او قزوين پايتخت ايران بوده، بنا شده است. کوشک عبارت است از بنايي با يک فضاي مرکزي که چهار ايوان در اطراف و چهار برج در گوشه هاي آن واقع شده و اطراف آن را راهرويي مسقف و ستون دار احاطه کرده است.

    hashnai ba banaha 048
    ساخت بناي عالي قاپو ( درب عالي) در ميدان نقش جهان اصفهان توسط شاه طهماسب به صورت کوشکي سه طبقه آغاز شد اما شاه عباس پس از انتقال پايتخت از قزوين به اصفهان، عالي قاپو را به شکل امروزي خود گسترش داد.
    محل استقرار پادشاهان و درباريان براي تماشاي جشن ها و بازي هاي ورزشي، بر سر در اين بنا قرار داشته است.
    عالي قاپو کاخي است با دري با شکوه که تاريخ بناي آن به عصر تيموريان مي رسد. اين بنا را مي توان مقر حکومتي دولت صفويه دانست .

    hashnai ba banaha 049
    کاخ چهل ستون از يک تالار اصلي پر از نقش و نگارهاي روغني و يک تالار مسقف باز در جلوي آن و يک استخر بزرگ آب تشکيل شده است. سقف اين تالار بربيست ستون استوار شده است که بازتاب تصوير اين ستون ها در آب مجموعه اي از چهل ستون را تشکيل مي دهد و به همين دليل اين بنا را چهل ستون ناميده اند.
    hashnai ba banaha 050

    کاخ هشت بهشت عبارت از يک هشت ضلعي منتظم در مرکز است. در چهار سمت فضاي مياني هشت ضلعي که در وسط واقع شده ، چهار ايوان و روي چهار ضلع ديگر اتاق هايي ساخته شده است. طرح اين کاخ بسيار شبيه کاخ هشت بهشت در اواخر عهد صفويه ساخته شده است.
    hashnai ba banaha 054


    کاخ صفوي باغ فين کاشان همراه با باغ بزرگ و ملحقات جانبي از تلفيق معماري و هنر باغ سازي صفوي محسوب مي شود. کاخ صفي آباد در بهشهر نيز طرحي شبيه کاخ هاي صفوي دارد.
    کاخ نادرشاه به نام «قصرخورشيد» نيز که در کلمات نادري واقع است تنها بناي کاملي است که از نادرشاه باقي است.

    hashnai ba banaha 057

    در قرن يازدهم (ه .ش) توسط کريم خان کافي بنا شد که به «ارگ کريمخاني» شهرت دارد.
    طرح اين بنا يک فضاي مرکزي چهار ايوانه با چهار اتاق در گوشه هاست.
    در قرن دوازدهم ( ه.ش) که تهران پايتخت شد، پادشاهان قاجار در بخش شمالي هسته مرکزي آن زمان شهر، شروع به ساختن تعدادي بنا کردند. اين محل بعدها «ارگ» نامگذاري شد. مهمترين کاخ گلستان است.
    قاجاريه تعدادي کاخ ييلاقي در اطراف تهران بنا کردند که مهمترين آنها عبارتند از : کاخ صاحبقرانيه در نياوران ، کاخ شهرستانک و کاخ فرح آباد در شرق تهران به ساختن تعدادي بنا کردند. اين محل بعدها «ارگ» نامگذاري شد. مهمترين اين بناها کاخ گلستان است.
    قاجاريه تعدادي کاخ ييلاقي در اطراف تهران بنا کردند که مهمترين آنها عبارتند از :
    کاخ صاحبقرانيه در نياوران کاخ، شهرستانک و کاخ فرح آباد در شرق تهران.
    در دوره پهلوي نيز کاخ هايي ساخته شد که بيشتر آنها از معماري غربي اقتباس شده اند. يکي از کاخ هاي دوره پهلوي که تقريباً شکل بناهاي سنتي ايران را دارد کاخ سبز در مجموعه سعدآباد شميران است.
    تعدادي کاخ به ويژه در شمال ايران ساخته شد که تماماً شکل غربي دارند. مانند کاخ ميان پشته در بندر انزلي و کاخ سرودسر و کاخ رامسر.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #24
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    باغ ها

    hashnai ba banaha 058


    امرا و پادشاهان ايران از دوره هاي کهن تا دوره اسلامي و از ظهور اسلام به بعد، به ايجاد باغ هاي بزرگ رغبت نشان دادند. در باغ ها معمولاً درخت سرو را که نشاني از عظمت و تداوم دارد، مي کاشتند مانند باغ ارم و باغ فين کاشان.

    در وسط باغ حوضي احداث مي کردند که تصوير عمارت باغ و سروهاي سر به فلک کشيده در آن منعکس مي شد. در چهار طرف حوض و در چهار جهت اصلي ، چهار خيابان کشيده مي شد که مساحت باغ را که معمولاً مربع مستطيل بود به چهار بخش يا چهارباغچه تقسيم مي کرد . نهرهاي آب جاري از وسط اين خيابان ها عبور مي کردند و فواره ها در ميان اين نهرها منظره هاي بسيار جالبي ايجاد مي کردند.

    در اصفهان نزديک به 160 باغ احداث شده که معروف ترين آنها باغ هشت بهشت، چهارباغ، نقش جهان، باغ عباس آباد ، باغ چهل ستون و باغ قوشخانه است.

    در شيراز نزديک به 40 باغ وجود دارد که مشهورترين آنها باغ ارم، باغ تخت، باغ جهان نما، باغ دلگشا و باغ نو است.

    از جمله باغ هاي ديگر ايران، باغ گلسن طبي، باغ شازده کرمان، باغ فين کاشان و باغ دولت آباد يزد است.



    باغ دولت آباد يزد

    hashnai ba banaha 061

    اين مجموعه در قسمت شرقي يزد و بين محله هاي چهار منار و نصرآباد قرار دارد. ساخت باغ در سال 1160 هجري قمري صورت گرفته است و از زيباترين بناهايي است که به دوره افشاريه و زنديه مربوط مي گرد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #25
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تاریخچه ی بازی چوگان

    در تاریخ ایران نخستین باری که از بازی چوگان سخن رفته, همپیوند است با افسانه های پیرامون بنیانگذار فرمانروایی ساسانی در «کارنامه ی اردشیر بابکان». اردشیر نوجوان زمانی به دربار اردوان –واپسین شاه اشکانی- رفت, شاه فرمان داد «هر روز با فرزندان او و بزرگان به نخچیرگاه و چوگان بازی برود و اردشیر نیز چنین می کرد. به یاری یزدان در چوپیکان(چوگان) بازی و سواری و شَترَنگ(شطرنج) و نیواَرتَخشیر(نَرد) و دیگر فرهنگ ها بر همه ی ایشان چیره بود». (کارنامک اردشیر بابکان, کسروی, ص 9)


    از همین سند و دَستکی که برجای مانده، بی گمان می توان پی برد که این بازی ها پیشتر از زمان ساسانی در ایران وجود داشته اند. هر چند همانگونه که در جستار پیرامون بازی شترنگ{+} آورده ام، نشانه هایی وجود دارد که بازی شَترَنگ در زمان ساسانی از هند به ایران آورده شده است. ولی با بهره گیری از همین بازگویی درخواهیم یافت که -همانگونه که در جستار پیشینه ی بازی شترنگ آوردم- بازی شَترَنگ، یک بازی ایرانی بوده که نخست به هند راه یافته و سپس در زمان ساسانی به ریختی فراگیر از هند به ایران بازمی گردد. به هر روی باید گوشزد کرد که هرمز, نوه ی اردشیر پاپکان در همان اثر، چوگان بازی چالاک و زبردست شناسانده می شود. (همان, ص 70-71)

    پیشینه ی این بازی را در ایران می توان با بهره گیری از چندین سند و دَستَک به زمان هخامنشیان یا حتی پیش از آن نیز کشانید. گواه نخست فردوسی و شاهنامه ی اوست که شاهان و کهرمانان افسانه ای چون لهراسب و سیاوش و... را آشنا به بازی چوگان برمی شمارد.

    نظامی در شرف نامه، داستانی را به نظم کشیده است که درآن زمانی که اسکندر آهنگ یورش به ایران را می کند, داریوش سوم گوی و چوگانی برای او می فرستد و به خوارداشت او می پردازد. در تاریخ بلعمی نیز به گونه ای به این پُرسمان پرداخته شده است و پیغام داریوش سوم به اسکندر چنین آمده: «تو کودکی, اینک چوگان و گوی فرستادم, بازی کن و ز ملک دست بازدار...» (تاریخ بلعمی, ص 695)

    گویا گزنفون نیز به گونه ای به این بازی، در زمان هخامنشیان اشاره دارد. (تمدن هخامنشی, ص 306) شماری نیز به شَوَند سردرگمی و دل استوار نبودن، آن را یک بازی ایرانی/هندی خوانده اند. (تحقیقاتی درباره ی ساسانیان, ص81)


    نغز است پان ترکها –که در زمینه ی پروژه ی تمدن خواری پُرآوازه اند- از چوگان نیز دست برنداشته اند. ایشان همچون گذشته بدون در دست داشتن حتی یک مدرک یا سند معتبر و تنها با بازی با واژگان و ریشه یابی های شگفت و مضحک! کوشیده اند تا به اصلاح واژه ی «چوگان» را مشتق از واژگان ترکی همچون «چاپماق»(چپاول) و «چاپیلان» و «چاپیلقان» انگاشته و سپس آن را به سود شهریگری پنداری تُرکی ضبط نمایند. تُرک شناسان خود به مضحک بودن چنین نگره هایی باور دارند، چنانکه ب.آ.گردلفسکی تُرک شناس در هنگام گفتگوی پیرامون ترکان می نویسد که بازی چوگان را ترکان و اعراب از ساسانیان/ایرانیان گرفته اند.


    بازی ایرانی چوگان از چنان جایگاهی در میان ایرانیان برخوردار بود که شرح آن در آیین نامگ آمده است. این کتاب به نوشته ی مسعودی چند سد هزار برگ بوده که شوربختانه از بین رفته است و از ترجمه ی آن که به کوشش ابن مقفع انجام شده بود نیز نشانی در دست نیست. ولی دو قطعه از آن که در پیرامون سوارکاری است از ترجمه ی ابن مقفع در عیون الاخبار ابن قتیبه ی دینوری –درگذشته نیمه ی سده ی 3 ه- بازگو گردیده است:

    «در کتاب آیین خواندم راجع به بهترین ضربت با چوگان که نخست گوی را باید با ضربه ی تُند زد و در همان زمان دست را تا نزدیک گوش برگرداند و چوگان را تا بخش پایین سینه متمایل کرد و ضربت را با احتیاط و دقت و توجه از پهلو وارد نمود و باید تنها از نوک چوگان بهره گرفت و راه حرکت گوی را ت اهدف پایانی حفاظت کرد. سپس باید گوی را از جایی که واقع شده با چوگان زد و کوشید ضربت را از زیر تنگ اسب و از سوی بخش بالای سینه ی او با نیروی میانه وارد نمود. باید برای رسیدن به آماج(هدف) کوشش کرد و پیروز شد... و چوگان نباید به زمین برخورد کند و نباید در بهره از چوگان به علت ناشی بودن آن را شکست و نباید پای اسب را زخمی نمود و باید مواظب بود تا به کسی که در میدان همراه می تازد آسیبی نرسد و اسب را در حالی که به شتاب می دود خوب راند و از افتادن از اسب و تصادم دوری کرد و از خشمناک شدن و دشنام دادن و تُند خویی و درگیری پرهیز نمود... و کسانی را که روی دیوارهای میدان نشسته اند نباید راند; زیرا پهنای میدان بدین منظور 60 ذراع گرفته شده تا چوگان بازان به کسانی که روی دیوارهای میدان نشته اند برخورد نکنند و آنها را نیندازند...». (تحقیقاتی درباره ی ساسانیان, ص 79-80)


    اشاره ی دیگر که نشانه ی کرامندی این بازی در میان ایرانیان وساسانیان است در کتاب المحاسن و الاضداد جاحظ وجود داد که درباره ی پیشکش هایی است که در میان خسروپرویز و پادشاه روم داد و ستد شده است:

    «در روز نوروز پادشاه روم یک سواره نظام از زر که بر پشت اسبی از سیم جای داشت به پرویز بخشید. چشم های اسب از عقیق سفید و مردمک چشم سیاه رنگ و یال و کاکُل و دُم او از موهای سیاه و در دست سوار چوگانی زرین و پهلوی او میدانی از سیم. در میان میدان گویی از استخوان شاخ, و میدان بر پشت دو گاو نر سیمین جای داشت. آبی به ریخت ادرار از اسب بیرون می شد و در زمان ریزش آب چوگان به گوی برمی خورد و آن را به کنار میدان پرت می کرد و با جنبش چوگان و گوی, گاوها و میدان نیز به جنبش درآمده و سوار به شتاب می تاخت». (همان ص 84)


    نظامی گنجوری در خسرو و شیرین، چوگان بازی شیرین و دختران همراهش با خسرو و گروهی از ندیمانش را به تصویر کشیده است:



    چو شیر ماده آن هفتاد دختر سوی شیرین شدند آشوب در سر


    به مردی هر یکی اسفندیاری به تیر انداختن رستم سواری


    به چوگان خود چنان چالاک بودند که گوی از چنبر گردون ربودند


    چو در بازیگه میدان رسیدند پری رویان زشادی می پریدند


    روان شد هر مهی چون آفتابی پدید آمد زهر کبکی عقابی


    چو خسرو دیدگان مرغان دمساز چمن را فختند و صید را باز


    به شیرین گفت هان, تارخش تازیم در این پهنه زمانی گوی بازیم


    ملک را گوی در چوگان فکندند شگرفان شور در میدان فکندند...


    ز یک سو ماه بودو اخترانش ز دیگر سوشه و فرمانبرانش


    گوزن و شیر بازی نمودند تذرو باز غارت می فزودند


    گهی خورشید بردی و گوی و گه ماه گهی شیرین گرودادی گهی شاه...
    (خسرو و شیرین, ص248-49)


    چوگان را -همانگونه که آورده شد- ترکان از ایرانیان گرفتند و از زمان شکست ساسانیان به میان تازیان و جهان اسلام نیز راه یافت. از تازیان نخستین کسان عباسیان بودند که چوگان بازی کردند. (تاریخ تمدن,ج3,ص269) تازیان نام چوگان را معرب کرده و آن را «صولجان» خواندند! چنانکه در الفهرست در فهرست کتابهایی که راجع به فنون جنگی بود و برای مامون خلیفه نگارش یافته, از کتابی به نام آیین الضرب بالصوالجه(آیین چوگان بازی) که از پهلوی به زبان تازی درآمده بود نام برده شده است. (الفهرست, ص 557-58)

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #26
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تاریخچه ی نوروز :

    در تقویم ایران باستان هر 365 روز برابر یک سال می گفتند،و با گذشت هر 120 سال دو روز به مدت یک ماه جلوتر می آمد ، پس از ورود اسلام به ایران تقویم هجری-قمری که هر 355 روز یک سال کامل محسوب می شد ،رایج شد.اما بعد از 11 فروردین سال 1304 (شمسی) در زمان "ملکشاه سلجوقی" تعدادی از دانشمندان آن عصر تقویمی را تنظیم کردند که تقویم جلالی ملکشاهی نام گرفت . در این تقویم? نوروز از ابتدای فصل بهار آغاز میشد و از آن زمان بود که این مراسم به جشن ملی ایرانیان تبدیل شد.نوروز در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آغاز می شد،همانگاه که خورشید وارد برج (حمل) می شود و شب و روز برابر می گردد و طبیعت دوره سرما را در پس می گذارد و موسمی معتدل شروع و زمین از خواب زمستانی بیدار می شود.
    ?سرزمین چهار فصل:
    با مشخص شدن سالها - به این ترتیب که در هر سال بعد از 365 روز و چند ساعت دوباره روزی از یکسال جدید می امد که آن را نوروز می نامیدند- ،تقسیم بندی دوم یعنی تقسیم فصلها شروع شد که بر مبنای تغییر طبیعت و حالت زمین بود و بدون شک شناخت فصلها در جایی امکان پذیر بود که مردم آن سرزمین چهارفصل را به معنای واقعی تجربه کرده باشند و برای اینکه فصلها به صورت دقیق تر مشخص شوند،برجها و ماه ها به کمک نجوم و صور فلکی به وجود آمد.
    ?نوروز در اسطوره ها:
    در اغلب جوامع ابتدایی مفهوم سال نو برابر است با جواز استفاده از محصول? و فراورده های خوردنی ،یعنی رسیدن به مقطعی از زمان که به موجب آن بدست آوردن و برداشتن مواد خوراکی برای دوره ای دیگر میسر و شدنی است.در میان جوامع ابتدایی تنظیم کننده زمان و اعلام کننده آنها و آیین ها و مراسم آن ،توسط کاهنان و موبدان انجام می گرفت. در مصر و تمدن های بین النهرین و ایران نیز چنین بوده و نوروز و مهرگان و …هم به همین صورت تنظیم شده اند.از آنجا که این جشن بیش از اندازه برای ایرانیان ارزش و اعتبار داشت ،مطابق معمول برای رسمیت بخشیدن? و گرامی داشتن? آن ،بسیاری از رویدادهای جالب توجه تاریخی و داستانی را به آن نسبت داده اند.و گاه? این انتسابها آنقدر زیاد می شد که حتی از دست مایه های غیر فارسی هم استفاده شده است.
    نوروز به روایت تاریخ:
    در شاهنامه فردوسی که خود یکی از کهن ترین متون فارسی است،در مورد نوروز آمده است :. در میان تمام پادشاهانی که به قدرت می رسند پادشاهی جمشید از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است? و درست در همین زمان یعنی سلطنت پسر طهمورث؛ جمشید ، نوروز شکل می گیرد.زیرا? اکثر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی در زمان او صورت گرفت و به سبب اینکه جمشید ایرانشهر را به غایت آبادانی رسانید و در روز نوروز دنیا را به تصرف در آورد ، پس از آن او بود که مقرر کرد نوروز را جشن بگیرند.
    فرقه شعوبیه نیز با آمدن اسلام به ایران به آیین های ایرانی رنگ و بوی اسلامی دادند،و احادیثی در این زمینه امده است از جمله "مجلسی" حدیثی از امام صادق (ع) آورده است :"در آغاز فروردین آدم آفریده شد و آن روز فرخنده ای است،برای خواستن نیازها و برآورده شدن آرزوها و دیدن پادشاهان و فراگرفتن دانش و کابین بستن و زناشویی و مسافرت کردن و داد و ستد و در این روز فرخنده بیماران رو به بهبودی می گذارند و بارداران به زودی می زایند و روزی ها فراوان می شود." برخی هم از "حشویه "می گویند که چون "سلیمان بن داوود" انگشتر خویش را گم کرد،سلطنت از دست او بیرون رفت ولی پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را یافت و پادشاهی به او برگشت و مرغان برگرد او جمع شدند و گفت:"نوروز آمد یعنی روزی تازه بیامد".قدیمی ترین یادی که از نوروز در دوران اسلامی شده است خبری است که به موجب ان در زمان عمر بن خطاب ،هرمزان،استاندار خوزستان که مسلمان شده بود از شیرینی و دیگر اقلام خوان نوروزی? خوانچه ای برای حضرت علی(ع) فرستاد.
    ?سفره هفت سین:
    عدد هفت در همه ی فرهنگها و ادیان عدد مقدسی است.در تمدن ایرانی هم عدد هفت در نمودهای مختلف ظاهر می شود،یکی از این نمودها سفره هفت سین است که در آیین های باستان ایران برای هر جشن یا مراسم مذهبی ،خوانی گسترده می شد که در آن علاوه بر آلات و اسباب نیایش مانند آتشدان ،فراورده های فصل و خوراکی های گوناگون نیز بر خوان نهاده می شد.هر کدام از سین های سفره هفت سین نمادی از یک چیز است.قران کتاب مقدس است و بودنش بر سر سفره باعث رونق می شود.سنجد نمادی از زایش،تولد و بالندگی است.سمنو موجب فراوانی و برکت در سال نو می شود.سیب سرخ نمادی از باروری و زایش است،سماق برای پاکیزگی ،سیر برای گندزدایی،سرکه? برای گندزدایی و پاکیزگی،تخم مرغ نمادی از نطفه و نژاد ،ماهی سرخ? باعث باروری و برکت ،سکه موجب برکت و سرشاری کیسه و انار و پردانگی آن نشان از باروری است.
    نو? روز؛ روز? نو... :
    نو شدن سال ،تکرار نماد آفرینش است،تکرار خلقت.تجدید خاطره آفرینش آدمی است و بازآفرینی و یادآور تاریخ ،فرهنگ و تمدن یک ملت و یک قوم.نوروز جشن حرکت و تکاپو است . اما نه حرکت و تکاپو برای انباشتن ،بلکه زمانی است که حتی شب و روز هم به اعتدال می رسد و این اعتدال

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #27
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اولين چاپارخانه هاي پست در ايران باستان

    گـفـته شده، اولين چاپارخانه هاي پست براي ايجاد ارتـباط، در زمان " داريوش بزرگ " پادشاه هخامـنـشي ايجاد شد. ر

    هـرودت در کـتاب تاريخ خود، سازمان پست را در ايران هـخامنـشي ستوده و مي گـويد: " نه برف و نه باران، نه گـرما و نه تاريکي شب، چاپارهاي سريع السير را از انجام دادن خـدمتي که به آنها محول شده است باز نمي دارد." ر

    اين جمله امروز در سرلوحهً بسياري از پستـخانه هاي جهـان نوشته شده است. ر

    خدمات پستي اول بار براي پادشاهان ايجاد شد، که مي خواسـتـند اوامرشان هـر چه زودتـر به نقاط مخـتـلف کشور ابلاغ شود. ماًمورين پست يا چاپارها گـاهي نامه و پـيغـام از طرف درباريان، براي ديگـرانمي بردند، و بتـدريج براي توانگران و بازرگانان نيز هـمين کار را مي کردند. با توسعـهً بازرگاني، پست اهـميت يافـت، و طولي نکـشيد که طبقات ديگر مردم نيز از آن استـفاده کردند







    کاروان سراهاي ايران

    hashnai ba banaha 062


    کاروان سراها از يادگارهاي پرارزش معماري ايران هستند که به منظور ارتباط,، نقل و انتقال هاي اقتصادي و انتظامي و از همه مهمتر ، رفاه مردمي که سفر مي کردند، بنياد گرديده اند. کاروان سراها همچنين محل برخورد انديشه ها و تبادل نظر درباره مسايل اجتماعي خاطرات و آداب و رسوم و مسايل مذهبي اقوام مختلف بوده است.
    در دوره سلجوقي به دليل رونق گرفتن داد و ستد و تجارت کاروان سراهايي احداث شد که يکي از مشهورترين آنها «کاروان سراي شرف» است که به «رباط اشرف» مشهور است. طرح اين بناي هزار ساله که در نزديکي شهر مرزي سرخس در شمال شرقي خراسان قرار دارد.
    داراي دو حياط تو در تو با حجره و اتاق هاي متعدد براي استراحت کاروانيان است. شهرت اين بنا بيشتر مربوط به تزئينات اجري زيبا و متنوع آن است که در نماسازي آن به کار رفته است.

    hashnai ba banaha 068

    عصر طلايي و شکوفايي احداث کاروان سراها در ايران ، دوره صفويه است. کاروان سراسازي بعدها در دوره قاجاريه نيز ادامه يافت.


    ويژگي هاي معماري کاروان سراهاي ايران
    در کاروان سراها، جايگاه هايي به صورت اتاق انفرادي در مقابل آنها، ايوان هاي کوچکي قرار دارد. در پشت اتاق ها و گردارد کاروان سراها، محل نگهداري احشام و اصطبل چهارپايان واقع است. حصارهاي کاروان سراها را ابتدا با خشت خام و بعد با آجر مي ساختند. در چهار گوشه بنا ، برج هايي به صورت نيم دايره پيش آمده، احداث مي کردند و در آنها به ديده باني مي پرداختند. کاروان سراها فقط يک در ورودي و خروجي داشتند. ورودي ها داراي سردر و ايوان بودند که سقف بعضي از ايوان ها يک نيم گنبد ساده و برخي ديگر داراي تزئينات بودند. معمولاً ايوان ورودي دو طبقه و شاه نشيني در طبقه دوم براي اقامت بزرگان ساخته مي شد. بقيه بناي کاروان سرا يک طبقه بود و معمولاً روي يک سکو يا صفه بنا مي شد. دروازه يا ورودي کاروان سرا داراي در بزرگ دو لته و محکم از جنس چوب هاي چنار و گرده بود. هنگام شب از الوار براي چفت و بست کردن در استفاده مي کردند. معمولاً ايوان هاي ورودي را با کاشي و آجر و يا گچ به صورت مقرنس هاي ساده تزيين مي کردند و در کتيبه هايي که اطراف ايوان ورودي قرار داشت نام باني و سازنده و تاريخ ساخت کاروان سرا را ذکر مي کردند. کتيبه ها در شيوه رازي بيشتر از آجر و کاشي و در شيوه هاي آذري و اصفهاني و در دوره قاجار کتيبه ها اغلب از سنگ و کاشي است.

    اتاق ها داراي در چوبي يک لته و بدون پنجره بودند. در جلوي اتاق ها ايوان کوچکي وجود دارد. سقف اتاق ها عموماً گنبدي شکل و پوشيده از لاشه سنگ و آجر و ساروج است.
    نماي حياط کاروان سراها از آجر و کف صحن حياط، با قلوه سنگ مفروش شده و کف ايوان ها و اتاق ها را با آجر فرش مي کردند و ديوار اتاقها اندود گچ داشت. در وسط حياط مرکزي چاه و يا حوض آبي از سنگ بود و در وسط بعضي از آنها سکويي وجود داشت که بازرگانان کالاهاي خود را روي آن عرضه مي کردند.


    حمام ها
    برابر مدارک تاريخي سابقه شست و شو در ايران به قبل از زمان زرتشت مربوط است. هخامنشيان از حمام هاي خصوصي استفاده مي کردند که يک نوع آن در تخت جمشيد کشف شده و در کنار آن لوازم شست و شو مانند کاسه سفالين ، گلابدان به دست آمده است.
    در دوره اشکاني نيز نمونه هايي از حمام در کاخ آشور به دست آمده است. با ظهور دين مبين اسلام و تأکيد اين دين بر پاکيزگي، تحولي در زندگي مردم به وجود آمد. مورخان تعداد حمام هاي ايران را بسيار نوشته اند. شاردن، سياح فرانسوي در دربار رضوي در سفرنامه خود تعداد حمام هاي اصفهان را 272 دستگاه ذکر کرده است. از حمام هاي معروف مي توان حمام گنجعلي خان در کرمان و حمام وکيل در نزديکي بازار وکيل شيراز را نام برد.


    معماري حمام ها


    حمام ها بايد در جايي در مسير آب روان ساخته مي شدند و نيز خروجي فاضلاب آنها بايددر نظر گرفته مي شد. در حمام ها مسير دسترسي به بناي اصلي حمام با طراحي هاي جالبي صورت مي گرفت.

    به اين ترتيب که هر فضا به وسيله راهرو هشتي مانند از فضاي ديگر جدا مي شد تا دما و رطوبت هر فضا نسبت به فضاي مجاور تنظيم گردد و به اين ترتيب از ورود ناگهاني هواي سرد جلوگيري مي کردند. فضاهاي تشکيل دهنده حمام عبارتند از :
    1 – ورودي : سردر حمام ها معمولاً با آجر کاري ، کاشي کاري و يا نقاشي روي گچ تزئين مي شد. پس از پيش خوان نخست فضاي ورودي در ارتباط مستقيم با خارج قرار مي گرفت، پس به وسيله راهرويي، باريک و پيچ دار که مانع از هدررفتن دماي داخل حمام بود به يک دهليز و از آنجا به بنيه يا سربينه حمام مي رسيد.

    2 – بينه يا سربينه : سربينه جايگاهي بود براي درآوردن لباس و نشستن و مانند سکويي دورتادور فضا را گرفته بود. يک قسمت از سکو وسيع تر و پرتزئين تر و تميز تر از قسمت هاي ديگر بود که به آن شاه نشين مي گفتند و مخصوص اعيان و بزرگان و دولتمردان بود فضاي سربينه معمولاً هشت گوش و چهار گوش و به ندرت دايره بود.

    hashnai ba banaha 072
    3 – ميان در : ميان در دالاني پر پيچ و خم با سقف کوتاه بود که سربينه را به گرم خانه مرتبط مي کرد. معمولاً سرويس هاي بهداشتي نيز در حد فاصل اين دالان قرار داشت.

    4 – گرم خانه : بعد از ميان در به فضاي گرم خانه مي رسيم. در گوشه اي از اين فضا که محل تميز کردن سرو بدن بود خزينه آب گرم قرار داشت. خزينه فضاي حوض مانند با آب گرم بود که ابعاد آن متناسب با بزرگي و کوچکي حمام از 12 الي 25 متر مربع بود.
    در کنار خزينه مخزن آب سرد قرار داشت. کف حمام ها با سنگ مرمر و يا ساروج پوشانده مي شد و تمام قسمتهاي گرم خانه و راهرو و سربينه و هشتي داراي اناره بودند که از جنس سنگ يا کاشي بود. آهک بري به صورت ساده و رنگي از جمله تزيينات داخلي حمام ها به شمار مي رفت.



    پل ها

    hashnai ba banaha 076


    قديمي ترين پلي که امروز ايجاد آن را به اوراتورها نسبت مي دهند بر روي رود ارس که رود مرزي بين ايران و شوروي سابق است بسته شده است.
    در دوران هخامنشي نيزچند پل کشف شده که تعدادي از آنها در محدوده کاخ ها و باغ هاي پاسارگاد در قرن هاي چهارم و پنجم قبل از ميلاد بنا شده اند.
    در دوره ساساني پل هاي متعددي در ايران ساخته شد. پل و سد بيستون, بند قيصر ( پل والرين) در شوشتر , پل کشکان بر روي رود کشکان در 52 کيلومتري خرم آباد، پل شکسته خرم اباد يا طاق پيل يا «پل شاپور» در خرم آباد و پلدختر در شمال غربي انديشمک از پل هاي عهد ساساني هستند.

    hashnai ba banaha 079

    قديمي ترين پل و سد دوره اسلامي را بند امير مي دانند که 15 کيلومتري جنوب تخت جمشيد واقع است و در دوره آل بويه ساخته شده است.


    hashnai ba banaha 080


    در دوره سلجوقي نيز تعدادي پل ساخته شد. از قديمي ترين پل هاي سلجوقي پل شهرستان در اصفهان است که بعضي معتقدند بر روي پايه هاي يک پل ساساني بنا شده است. سنگيني اين پل را با ايجاد طاق هاي کوچک در فاصله طاق هاي بزرگ روي پايه ها تقسيم کرده اند.
    در دوره تيموري در منطقه قافلانکوه و بر روي روخانه قزل اوزن در نزديکي زنجان، پلي از دوران تيموري بسته شده است که پل قافلانکوه نام دارد و مربوط به قرن نهم هجري است.
    در دوره صفوي نيز پل هايي ساخته شده که از معروف ترين آنها پل جاجرود بر روي رودخانه جاجرود است. پل الله ورديخان ( سي و سه پل) نيز که به طول 290 متر بر روي روخانه زاينده رود ساخته شد مربوط به دوره صفوي است.
    از پل هايي که دوره قاجار ساخته شد مي توان به پل بلده بر روي رودخانه نور در شرق بلده اشاره کرد. در زمان رضاخان نيز پل هاي زيادي احداث شد که مهم ترين آنها پل ورسک در شمال ايران است

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #28
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    معتبرترین مجله علمی دنیا «ایران» را منشاء تمدن بشری دانست

    چندین دهه است که دانش آموزان سراسر جهان می آموزند تمدن انسانی بالغ بر 5 هزار سال پیش در کنار رودخانه های فرات در میان دو رود، نیل بزرگ و ایندوس هند ظهور یافت اما اکنون دانش باستان شناسی این احتمال را مطرح کرده است که پیدایش تمدن بشری را باید در «ایران» جستجو کرد.
    iran 18
    باستان شناسانی که بر روی منطقه ی منحنی شکل وسیعی میان روسیه تا ایران و شبه جزیره ی عربستان کار می کنند مدارک و شواهد جدیدی از شبکه ی پیچیده شهری در منطقه ی ایران پیدا کرده اند که ممکن است روزگاری از رونق بالایی در این منظقه از جهان و همزمان در 5 هزار سال پیش برخوردار بوده که بدین ترتیب باید نگرش جدید و متحول شده ای به ظهور تمدن بشری داشت.
    آندرو لاولر مقاله نویس مجله ی معتبر علمی «ساینس» در شماره ی اخیر این نشریه به تشریح جزییات این کشف تاریخی پرداخته که از سوی تیمی از محققان و باستان شناسان از جمله «یوسف مجیدزاده» باستان شناس ایرانی صورت گرفته است تا در نهایت قطعات پازل معماگونه شکل گیری تمدن بشری شکل واقعی و نهایی خود را پیدا کند.
    ساینس در این مقاله آورده است : «اگرچه تلاش های جهانی در مراحل ابتدایی هستند اما بسیاری از باستان شناسان می گویند این یافته های جدید درک تاریخی از تمدن بشری را به واسطه ی ارایه ی تصویر پیچیده تر در شمار قابل توجهی از مراکز شهری رونق یافته میان بین النهرین و رود ایندوس، تجارت کالاها، درنظرگرفتن فناوری های خاص برای هر منطقه، معماری ها و نظرات دیگر، دوباره نویسی می کند.»
    مقاله نویس ساینس می افزاید : «درحالی که میان دو رود هنوز هم به واسطه ی آغاز تحول شهرنشینی گهواره ی تمدن بشری محسوب می شود، اما ما می دانیم که مبدا زمانی و تاریخی میان بین النهرین و هند پذیرای شهرها و فرهنگ هایی در بین 3 هزار تا 2 هزار سال پیش از میلاد مسیح بوده است.
    به نوشته ی ساینس، مدارک و شواهد برای دفاع از این نظریه ی جدید ماه گذشته و از سوی دانشمندانی از کشورهای مختلف جهان از جمله ایران، روسیه، ایتالیا، فرانسه و آمریکا در نشست انجمن بین المللی مطالعات تمدن اولیه در فضای بین فرهنگی آسیای میانه در راون ایتالیا ارایه شد.
    باستان شناسان یافته های جدید خود از چندین مرکز شهری با قدمتی مشابه با آنهایی که بین میان دو رود و رودخانه ی ایندوس در پاکستان و هند مدرن وجود دارند را با یکدیگر بررسی کردند. حیرت آورترین مدارک به دست آمده متعلق به منطقه ای در جنوب ایران در اطراف رودخانه هلیل رود و جنوب شهر مدرن جیروفت به سرپرستی یوسف مجیدزاده بوده است که بقایای شهری بزرگ و مرفه در گذشته را کشف کرده است.
    این مقاله می افزاید : «این شهر باستانی دو کیلومتر مربعی به دوره ای بالغ بر اواسط تا پایان هزاره سوم پیش از میلاد مسیح باز می گردد که به وسیله ی دژ مستحکم چسبیده به آن حفاظت می شده است. به گفته ی دکتر مجیدزاده، کاوش های صورت گرفته در یکی از اتاق ها در این دژ منجر به کشف حیرت آور پیکره ی آجری از یک انسان و نقاشی های رسی آویخته به سطح شد که به عقیده ی مجیدزاده بزرگ ترین مورد در نوع خود در آن دوره ی زمانی و تاریخی بوده است.»
    در این منطقه ی تاریخی گورستان های غارت شده ای کشف شده اند که نشان از ثروت و رفاه در آن دوران دارند. دکتر مجیدزاده موفق شد گور بزرگی را در منطقه ای آهکی کشف کند که به نظر می رسد از زمان غارت شدن در آن دوران دست نخورده باقی مانده باشد. پلکانی که به حجره ای شامل 8 منطقه دفنی بوده و چندین تخت خواب و سایر دست سازهای گرانبها نیز از جمله موارد این کشف تاریخی است که بی تردید انقلابی در نظریه پردازی های شکل گیری و پیدایش تمدن بشری ایجاد خواهد کرد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #29
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    آب انبارها
    hashnai ba banaha 085

    آب انباراز مخازن آب زيرزميني است که براي رفع نياز مردم به آب شرب و براي ذخيره سازي آب در بيشتر مناطق ايران ساخته مي شد. آب انبارها از عناصر معماري زير تشکيل شده اند.
    سردر : سردر به حفره يا فضاي شيب داري منتهي مي شود. معمولاً در سردر نام باني و سازنده آب انبار ذکر مي شود.
    پاشير : محل انتهاي شيب آب انبار است که به وسيله پله هاي متعدد به آن دسترسي مي يابند.
    مخزن آب انبار:
    اين بخش معمولاً در زمين سفت تعبيه مي شود تا از ريزش ديواره هاي آب انبار جلوگيري شود. بعضي از آب انبارها داراي بادگيرهايي براي خنک کردن آب بودند.
    آب انبارها تزييناتي به جز سر در نداشتند. پله ها از مصالح آجر و بدنه نيز از آجر و طاق آب انبار که سقف هاي گهواره اي يا کژاوه اي است تماماً از آجر و نحوه اجراي آن ضربي است. از آب انبارها مي توان آب انبار سيد اسماعيل در تهران، آب انبار معصوم خاني در نايين , آب انبار دو قلوي 5 بادگير در کيش و آب انبار روستاي ابيانه را نام برد.


    يخچال
    در نقاط گرمسير و مناطقي که آب و هواي آن در روز و شب کاملاً متغير است. (مانند سمنان و يزد و کرمان) يخچال هايي ساخته شده است. يخچال ها معمولاً در مسير آب هاي روان و نيالوده ساخته مي شوند.




    معماري يخچال ها

    hashnai ba banaha 087


    براي ساختن يخچال ابتدايي گودالي به طول 100 و عرض 10 متر که عرض آن در جهت شرق و غرب و طول آن رو به شمال و جنوب، به صورت مربع مستطيل، با عمق 40 تا 80 سانتي متر حفر مي کردند.
    در قسمت جنوب اين گودال , ديواري به ارتفاع 10 تا 12 متر کشيده مي شد تا جلوي تابش آفتاب را بگيرد. اين ديوار با خاک کوبيده خام ساخته مي شد. هنگام تب و نزديک سحر آب جاري را به داخل گودال هدايت مي کردند. به علت سردي هوا، تمام يا قسمتي از آب يخ مي بست. شب هاي بعد هم اين عمل را تکرار مي کردند. هنگام روز يخ ها را مي شکستند در چاله عميقي که به عنوان انبار يخ و به نام «پاچال» از بلندترين نقطه تا پايين ترين نقطه بود و قطر کوچک تر نيز هم سطح زمين بود. بنابراين اگر گنبد مخروطي يک يخچال را از بيرون مشاهده کنيم به همان اندازه گودال پاچال عميق است.



    کبوترخانه ها يا برج هاي کبوترخان

    hashnai ba banaha 089 03



    اين بناها در حاشيه زاينده رود در ميان باغ ها و مزارع ساخته مي شد. هدف از ايجاد اين بناها، جمع آوري فضولات کبوترهاي وحشي است. کشاورزان براي رشد و غني سازي خاک کشاورزي از اين فضولات استفاده مي کردند. در داخل بناي کبوترخانه شبکه اي آجري و يا خشتي است که به صورت پس و پيش نشسته است و جايگاه مناسبي براي لانه کردن کبوترهاي وحشي است. نماي بيرون کبوترخانه ها را با عوامل مختلف تزييني مي آراستند.
    __________________

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #30
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    قلاع يا قلعه ها قلاع يا قلعه ها


    سرزمين ايران در گذشته ، به علت وضعيت جغرافيايي خاص که بين دو جلگه بين النهرين و پنجاب سند قرار گرفته , کشور رابطي بوده است که اقوام و طوايف مختلف براي دسترسي به شرق و غرب مجبور بودند از آن عبور کنند و در نتيجه همواره مورد تهاجم به ويژه از طرف شرق و شمال شرق بوده است. بنابراين در سرتاسر ايران قلعه و برج و بارو و ارگ و خندق و دروازه مي بينيم که هر کدام نمونه هاي کوچک و بزرگ از استحکامات نظامي است.
    در نقاط مهم و گذرگاه ها و بر قله کوهها دژهايي مي ساختند تا بتوانند بر دشمن مسلط باشند. از جمله اين دژها مي توان دژ کوهستاني قلعه استخر و قلعه ارجان را نام برد.



    معماري و مصالح ساختماني قلعه ها

    hashnai ba banaha 090



    با توجه به تقسيم بندي قلعه هاي ايران به دو نوع جلگه اي و کوهستاني، مصالح ساختماني آنها نيز متفاوت است. طرح اصلي قلعه هاي جلگه اي مربع يا مربع مستطيل است که درچهارگوشه آن برج هاي مدور براي دفاع ساخته شده اند. مصالح اين قلعه ها خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ استفاده شده است. باروي اين قلعه ها چينه اي است يا با خشت هاي قطور ساخته شده است. ضخامت بعضي از باروها به چهار متر هم مي رسد. اطراف بعضي از قلعه ها خندق حفر مي کردند و براي رسيدن به قلعه از پل متحرک بهره مي گرفتند. بعضي از قلعه ها به دليل امنيت آنها محل سکونت کشاورزان و روستاييان شد مانند قلعه هنجن در سر راه نظنز به ابيانه .
    از قلعه هاي مشهور ايران ، قلعه فلک الافلاک خرم آباد است که هم اکنون تبديل به موزه شده است.
    __________________

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/