سقز واژه و وتاریخ:
آن چه از بیشتر دست نوشته ها و کتب تاریخی بر می آید،این است که سقز نام خود را از “سکاییان” یا “سکه” آنچنان که در بیشتر نوشته های آشوری نامیده شده اند گرفته است.
آن چه از بیشتر دست نوشته ها و کتب تاریخی بر می آید،این است که سقز نام خود را از “سکاییان” یا “سکه” آنچنان که در بیشتر نوشته های آشوری نامیده شده اند گرفته است.
درباره ی شهر سقز از نظر تاریخی عقاید و نظرات گوناگونی از مورخین و نویسندگان مختلف وجود دارد که بعضی از این نظرات علمی و با سندیت تاریخی و قابل قبول ترند و برخی نیز هیچگونه پایه ی علمی و عقلی و تاریخی ندارند.
در این جا برای رعایت اختصار و به خاطر گسترده نشدن حجم نوشته برای رد نظریات غیر منطقی از بحث در مورد آنها خودداری می شود و به چند نظریه از دسته اول بسنده می شود.
زمانی که سکاییان در جنوب دریاچه ی ارومیه در ناحیه ی ماننا مستقر بودند سقز پایتخت آنان بوده است.آقای”جلیل ضیاپور” در “مادها و بنیان گذاری نخستین پادشاهی در غرب ایران” ایزیرتو را همین سقز کنونی می داند،وی در ادامه دلیل آن را وجود دو قلعه از هفت قلعه ای که “نابورشاروسو” سردار آشوری در زمان”آشوربانیپال” نام برده است،در حوالی سقز می داند؛
- قلعه ی زیویه
- قلعه ی ورمیاته
“ژاک دومورگان” در جغرافیای غرب می نویسد که:سقز شهری قدیمی و کوچک است که سابق دارای استحکامات و برج و بارو بوده همچنین”دیاکنوف” در تاریخ ماد سقز را ناحیه ی فرعی (ب) از ناحیه (۳) از دوازده منطقه ای که بر اساس خط آب تقسیم بندی کرده می داند یعنی جنوب دریاچه ی ارومیه.
برخی دیگر معتقدند که واژه ی سقز برگرفته از نام”سیاکسار” یکی از پادشاهان مادی است که یونانیان او را “سیاکس″ خوانده اند.”عبدالحسین زرین کوب” در (روزگاران ۱۳۷۸) می نویسد که بقایای طوایف مختلف بومی و مهاجر قبل از ورود آریایی ها در نواحی سقز کنونی مستقر بوده اند و اتحادیه ی مانای را به وجود آورده بودند که آنچه به نام گنجینه ی زیویه در نزدیکی سقز در این اواخر به دست باستان شناسان بدست آمد نشانگر فرهنگ و هنر آنان می باشد؛در برخی منابع دیگر هم آمده که اقوام “لولوی” و ” زامودها” نیز که جزو تمدن “مانایی” هستند،محل سکونت اصلی آنان اطراف سقز بوده است.
“آندره گدار” مرکز تمدن “مانا” را در تپه ی “کاپلانتو”(قپلانتو) در جنوب سقز می دانست و “دیاکنوف” هم معتقد است که این مرکزیت در شمال غربی “مانا” یعنی ناحیه ای بین بوکان و سقز/با توجه به اینکه دست نوشته ها و آثار مکتوب از مادها و اقوام اولیه این ناحیه تا به حال به دست نیامده و با توجه به حجم و گوناگونی فرضیات در این باره ادامه ی بحث را به دست صاحبان فن می سپاریم باشد که با تلاش و کوشش فراوان چراغ راه تاریک تاریخ این مرز و بوم را بیفروزند.
در باره ی تاریخ نه چندان دور سقز یعنی حوالی سال ۱۳۱۰ یکی از تاریخ نویسان به نام (وقایع نگار کردستانی) سقز را یکی از بلوکات هفده گانه ی کردستان می داند که در بین شمال و غرب با سنندج بیست و چهار فرسنگ(هر فرسنگ معادل ۶ کیلومتر) فاصله داشته و یک قصبه و سیصد و شصت روستا را شامل می شده،همچنین او سقز را نزدیک به هزار و دویست و بیست و چهار خانوار تخمین زده است و جمعیت آن را سی و چهار هزار و بیست و چهار نفر سرشماری کرده است.
این شهر در آن زمان دارای سه حمام،ده مسجد،یک بازار و سه کاروان سرای معتبر بوده و عمارت با شکوه و پررونقی داشته که دارای اندرونی و بیرونی وسیعی بوده است،همچنین باغها و چشمه های فراوان و مردمی بافرهنگ داشته است.میزان مالیاتی را که این شهر باید می پرداخته حدود شش هزار و سیصد و پنج تومان بوده.بلوک کرفتو که یکی از بلوکهای هفده گانه بوده با جمعیتی نزدیک به هزار و ششصد نفر خود جزئی از بلوک سقز به شمار می رفته است.
موقعیت جغرافیایی:
شهرستان سقز در شمال استان کردستان واقع شده و دومین شهر این استان می باشد.
با وسعتی حدود ۴۴۴۴ کیلومتر مربع در شمال غرب،شمال و شمال شرق به ترتیب با شهرهای بوکان،شاهین دژ و تکاب(استان آذربایجان غربی)هم مرز می باشد،در شرق با دیواندره و در جنوب با مریوان مرز مشترک دارد،همچنین در حاشیه ی جنوب غربی به کردستان عراق چسبیده است و در غرب با شهر بانه همسایه است.
این شهر در “۴۶ درجه و ۱۷ دقیقه”طول جغرافیایی و “۳۶ درجه و ۱۴ دقیقه” عرض جغرافیایی از خط استوا واقع شده است.ارتفاع آن از سطح دریا ۱۴۷۶ متر است و نسبت به تهران “۲۵ درجه و ۲۷ دقیقه”طول غربی فاصله دارد.در ناحیه ای کوهستانی و مرتفع بین ارتفاعات نامنظم سلسله جبال زاگرس واقع شده،در جنوب این شهر کوههای “هیجانان” و در غرب آن کوههای “ملقرنی” گسترده اند.
“کوه بنفشه”با ارتفاع ۲۳۷۰ متر،”کوه گارین” با ارتفاع ۲۱۶۷ متر و “چهل چشمه” با ۳۱۳۷ متر،از مرتفعات مهم آن است.این کوهها در دوران اول همزمان با کوههای زاگرس،البرز و کپه داغ در خراسان به وجود آمده اند.با توجه به نقشه ی پوشش گیاهی ایران سال ۱۳۷۱ (مقیاس ۱:۹۰۰۰۰۰۰) این ناحیه دارای مراتع درجه یک و متوسط است.
مراتع درجه یک آن را در مناطق “خورخوره” و “سرشیو” می توان مشاهده کرد اما به دلیل عدم استفاده از سدها و آب بندیهای کافی و مناسب بر روی رودها و نهرها و عدم انجام اصولی و بموقع طرح های حفظ مرتع، مراتع این شهر به تدریج روبه کاهش است.هرچند که تقلیل نزولات جوی و متعاقب آن افزایش گرمای عمومی کره ی زمین هم مزید بر علت شده است.از نظر پوشش گیاهی دارای۲۴۰۰۰۰ هکتار مرتع،۷۰۰۰ هکتار جنگل و ۱۸۸۰۰۰ هزار هکتار زمین کشاورزی(۲۰۰۰۰ هکتار را زمینهای آبی و ۱۶۸۰۰۰ هکتار را زمینهای دیم تشکیل می دهند،آمار ۸۳ جهاد کشاورزی و منابع طبیعی شهر سقز).وجود منابع آبی روزمینی و زیرزمینی از خصوصیات بارز هر منطقه می باشد.شهرستان سقز نیز از این نعمت بی بهره نبوده و دارای نزولات جوی مناسب(حدود ۴۰۰ میلیمتر تا ۷۰۰ میلیمتر) در حد وسط بارش جهانی قرار دارد.
همچنین از دیرباز دارای چشمه ها و سرچشمه های پرآب و رودهای کوچک و بزرگ زیادی بوده است که از آن میان به چند رودخانه ی قابل توجه اشاره می شود:
- رود جغه تو(زرینه رود-زیرین چوم):این رود از کوههای چهل چشمه در جنوب شرقی سقز از سرچشمه های کوههای”قادرکژیاو”،”دوبر �� �”،”سلطان آغزتو” و “شاخه ره شه” و … منشا می گیرد و پس از گذشتن از خاک سقز در نزدیکی میاندوآب به رودخانه ی “تتهو” می پیوندد و با مسیر شمالی به دریاچه ی ارومیه (طسوج،چی چست) می ریزد.طول این رود حدود ۲۴۹ کیلومتر است.
- رود خورخوره:از کوههای چهل چشمه سرچشمه گرفته و همراه با رودهای کوچکتری مانند”ئیراب”،”رهغجهر �� ��،”زایر” و “پیرسلیمان” پس از طی مسافتی در نزدیکی روستای “قشلاق-رضا” به رودخانه ی جغهتو می ریزد.
- رود سقز (چهمی سهقز):از “گردنه ی خان” در نزدیکی بانه سرچشمه می گیرد.سرچشمه های اصلی آن از کوههای “ههواره-بهرزن” ۲۲۶۰ متر(دوسهره) و (بهردهسیر) با نام رود “میرگهنهخشینه” طی طریق می کند و سپس با عبور از آن منطقه به نام رود “شیخ چوپان” به اطراف سقز می رسد و از آن به بعد با نام “رود بزرگ سقز″ شناخته می شود و در نهایت در نزدیکی روستای “داش آڵوجه” به رودخانه ی “جغه تو” می ریزد. از شاخه های پیوندی “چه م سقز″ می توان به:
- رود خان از کوههای گرده(۲۶۳۰) غه زب(۲۱۶۰)
- رود آلتون از کوه استاد مصطفی (۲۲۵۱ متر) اشاره نمود.
- رود تتهو (سیمینه رود): از ارتفاعات “گورک” و از سرچشمه های کوه های “کابری” (۲۴۱۷ متر) ” خهسره وقالات” و “دوسهره”(۲۱۵۶ متر) منشا می گیرد و در نهایت به دریاچه ی ارومیه می ریزد.
جمعیت:
در مورد جمعیت و ساختار جمعیتی گذشته های دور شهرستان سقز هیچ گونه اطلاعی در دست نیست اما طبق سرشماری هایی که “علی اکبر وقایع کردستانی” در (جغرافیا و تاریخ کردستان) در سال ۱۳۰۹ انجام داده است این شهر دارای جمعیتی حدود ۳۴۰۲۴ نفر،۱۲۲۴ خانوار و ۳۶۰ روستا بوده است.
همچنین با توجه به آمار رسمی ارائه شده در سال ۱۳۴۵ سقز دارای جمعیتی نزدیک به ۹۱۹۴۶ نفر بوده که از این تعداد ۱۷۸۳۴ نفر ساکن شهر ود ۷۴۱۱۲ نفر را جمعیت روستایی تشکیل می داده است.
با توجه به آمار فوق الذکر اختلاف زیادی ما بین جمعیت شهری و روستایی دیده می شود(آمار و ارقام جای تامل دارد).این نکته بیانگر روستاگرایی و زندگی مبتنی بر معیشت روستایی در آن زمان در شهرستان بوده که عوامل زیادی را در این باره می توان دخیل دانست از جمله:
- نبود وسایل ارتباط جمعی و عدم آشنایی روستاییان با زندگی شهری
- عدم راه های مناسب دسترسی
- عدم رشد مناسب این شهر برای جذب روستایی به شهر
- عدم فعالیتهای تولیدی و کارخانه ای و …
- نوعی تجانس زیستی،اجتماعی،تاریخی با روستا و روستایی بودن
عدد جمعیتی این شهر در سال ۱۳۷۰ به ۱۸۰۲۳۰ نفر می رسد که نسبت به سال ۱۳۴۵ به حدود دو برابر رسیده است و زمان دوبرابر شدن جمعیت ۲۵ سال بوده از این میزان ۹۸۹۳۳ نفر شهرنشین و ۸۱۲۹۷ نفر را روستا نشین تشکیل داده است.با مقایسه ی آمار جمعیتی سال ۱۳۴۵ با ۱۳۷۰ اختلاف فاحش بین جمعیت شهری این دو دوره به چشم می خورد این اختلاف زیاد حدود ۸۱۰۹۹ نفر با توجه به آمار ارائه شده نشان از رشد سریع جمعیت شهر در این فاصله ی زمانی است.
کل جمعیت در فاصله ی این ۲۵ سال به دوبرابر رسیده است.آمار جمعیتی شهری در این فاصله به حدود ۵/۵ برابر می رسد که رقم قابل توجه و تاملی می باشد،اما از طرفی دیگر در فاصله ی این ۲۵ سال میزان افزایش جمعیت روستایی رقم ناچیز ۷۱۸۵ نفر را نشان می دهد.
این دگرگونی ها را می توان ناشی از عواملی چند دانست:
- گسترش فیزیکی شهرها با توجه به روند رو به ازدیاد شهرنشینی
- توجه بیش از حد به شهرها
- عدم توجه به توسعه و عمران روستایی
- رکود کشاورزی و گسیل نیروی کار فصلی روستا به شهر
- اصلاحات ارضی
- ایجاد راههای سریع دسترسی
و در کل می توان گفت که دافعه های روستا و جاذبه های شهری باعث خالی شدن روستا از جمعیت و انباشتگی آن در شهر شده به طوری که در فاصله ی سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ یعنی در ۱۰ سال حدود ۳۵ هزار آبادی خالی از سکنه شدند که رقم بسیار نگران کننده ای است (در ایران) در سرشماری سال ۱۳۷۵ نسبت به سال ۱۳۷۰ تغییرات قابل ملاحظه ای دیده نمی شود.
در این سال کل جمعیت شهرستان با ۱۴۷۶۸ نفر افزایش به ۱۹۴۹۹۸ نفر می رسد که ۱۱۵۳۹۴ نفر ساکن شهر و ۷۹۶۰۴ نفر ساکن روستا بوده اند.از این آمار می توان ازدیاد ۱۶۴۶۱ نفری جمعیت شهری و کاهش ۱۶۹۳ نفری جمعیت روستایی را مشاهده کرد.اما مسئله قابل تامل در این میان ثابت ماندن جمعیت روستایی در طول این پنج سال می باشد،هرچند فاصله ی زمانی تحلیل چنین روندی کم است(۵ سال) و تغییرات آنچنانی را نمی توان دید ولی تا حدودی نشان از ماندن روستایی در روستا و کم شدن روند مهاجرت،و گسترش محدود امکانات رفاهی بهداشتی،آموزشی در روستاهای قابل دسترسی می باشد.اما با توجه به پیچیدگی شهر و ساختار شهری،شهر همچنان با افزایش جمعیت همراه است این مقوله با افزایش ۱۳۹۷۲ نفری جمعیت شهری در سال ۱۳۸۳ به رقم ۱۲۹۳۶۶ نفر موید این موضوع می باشد.کل آمار سال ۱۳۸۳ شهرستان سقز به استناد آمار مرکز بهداشت شهرستان سقز(با کمی تامل) همراه با آمارهای جمعیتی سالهای ۱۳۷۵-۱۳۷۰-۱۳۴۵-۱۳۰۹ در جدول زیر ارائه می گردد.
آب و هوا:
با توجه به اینکه هیچ گونه توده ی هوایی در این ناحیه تشکیل نمی شود پس باید وضعیت آب و هوایی آن را ناشی از عوامل مختلف زیر دانست:
در تقسیم بندی های انجام شده این عوامل تاثیرگذار به دو عامل ۱-محیطی ۲- بیرونی تقسیم می شوند.
عوامل محیطی آنهایی هستند که در خود ناحیه وجود دارند و جزو عوامل محلی محسوب می شوند و به نوعی تکمیل کننده ی عوامل بیرونی هستند.از جمله تابش،ناهمواری و پوشش زمین.
با توجه به عرض جغرافیایی میزان تابش دریافتی و همچنین مدت و شدت تابش می تواند در معادلات محلی آب و هوا موثر واقع شود.ناهمواری هم می تواند در محل،یک میکروکلمیا به وجود آورد و عاملی برای بارندگی شود.برای نمونه یک توده ی هوا در هنگام حرکت وقتی به کوه می رسد اصطکاک ایجاد می کند،بالا می رود و در یک ارتفاع مشخص به جایی می رسد که اشباع شده و سپس به نقطه ی شبنم می رسد،تراکم پیدا می کند و تولید ابر و باران می نماید.
پوشش زمین هم بسته به نوع جنس خاک و نوع پوشش می تواند در جذب انرژی و انعکاس آن تاثیرگذار باشد.
اما عوامل بیرونی که تاثیرگذارترین فاکتورهای آب و هوایی در این ناحیه می باشند عواملی هستند که خارج از ناحیه از مسیرهای مختلف و طولانی از فضای فوقانی جو وارد می شوند و بیشترین تغییر اقلیمی را سبب می شوند از جمله آنها:
- جریان سیبری که در شمال آسیا تشکیل می شود و از دهم مهرماه شروع به حرکت کرده و به دریای خزر رسیده و بیشترین بارانها را در غرب آن ایجاد می کنند و زبانه های آن هم تحت عنوان توده ی هوای قاره ای قطبی (cp) از ناحیه ی شمال غرب،به غرب ایران نیز می رسد و ایجاد هوای سرد و خشک می کند.
- جریان دریای سیاه که بر روی دریای سیاه ایجاد می شود و توده ی هوایی بارانی و سرد است که در فصل زمستان از شمال غرب ایران وارد می شود و بر روی این شهرستان نیز بارانهایی به همراه می آورد.
- جریان مدیترانه که در فصل سرد سال همراه با دیگر اغتشاشات عرض های میانه وارد این ناحیه و کلاً غرب ایران می شود و در مجموع قسمت اعظم بارندگی های سقز را باید از همین جریان دانست.در فصل زمستان تمام ایران متاثر از این جبهه می باشد.
- پرفشار جنب حاره ای آزور sthp
مهمترین پدیده آب و هوایی در دوره گرم سال در شهرستان سقز استقرار توده ی هوای گرم و خشک است به پرفشار جنب حاره ای آزور موسوم است.منشا این پرفشار مجمع الجزایر آزور واقع در شرق اقیانوس اطلس (غرب اروپا) می باشد.در دوره گرم سال از طرف دریای مدیترانه وارد غرب ایران می شود و این شهرستان و تمام ایران را در بر می گیرد.از پیامدهای آن ایجاد توده ی هوای خشک و گرم ct و آسمان صاف و بدون ابر است.
ن ناحیه تاثیرگذار باشند اما تحلیل آنها کاری تخصصی است و مجال آن در این نوشته نیست.سقز بیشترین تاثیرپذیری را از توده های غرب و شمال غرب در قالب بادهای غربی دارد.یعنی دریای سیاه و دریای مدیترانه و در دوره گرم سال هم متاثر از توده ی هوای گرم و خشک آزور است.
شرایط اقلیمی:
آب و هوای سقز کوهستانی و سرد و جزو آب و هوای مدیترانه ای محسوب می شود.در تقسیمات اقلیمی و “بیوکلیماتیک” طبق روش “گاتمن”،این منطقه جزو اقلیم استپی سرد و طبق روش “آمبروژه”،جزو اقلیم نیمه خشک سرد می باشد(د.کاوه ۱۳۷۰)
این شهر دارای زمستانی سرد و پربرف حداکثر ۴۰ روز،دارای تعداد روزهای یخبندان حداکثر ۱۵۰ روز،میزان بارندگی ۸۰ تا ۹۰ روز و متوسط بارش سالیانه حدود ۵۲۰ میلی متر است.تعداد روزهای آفتابی در این شهر ۲۵۰ روز می باشد،فصل سرد آن از آذرماه شروع و تا اواخر فروردین به طول می انجامد.در تابستان دارای هوای خشک و کوهستانی متغیر می باشد.پاییز پرباد(حداقل روزی پنج دقیقه در طول سال).بهاری بارانی همراه با رعد و برق زیاد از خصوصیات این شهر است.در مجموع شهرستان سقز دارای بارشهایی مناسب،آب و هوای نه چندان مطلوب،رودها و سرچشمه های فراوان است که بعضاً از ارتفاعات خود شهر سرچشمه گرفته و در بیشتر مواقع بدون استفاده از آن خارج می شود.با توجه به بررسی های انجام شده در مورد پارامترهای آب و هوایی ۸ ساله ی شهرستان سقز(۱۹۸۹تا ۱۹۹۶) که توسط نویسنده ی این نوشته انجام شده به بررسی مختصری در مورد پارامترهای بارش دما فشار و باد این شهر می پردازیم.جمع بارش سقز در این هشت سال حدود (۴۱۵۲/۹)میلی متر بوده است که میانگین آن ۵۱۹/۱۱۲ میلیمتر است،یعنی با توجه به میانگین بارش جهانی در حد متوسط به بالا قرار دارد.
بیشترین بارش را در میان این هشت سال در سال ۱۹۹۳ با (۷۹۰/۸) میلیمتر می توان دید و کمترین آن را در سال ۱۹۸۹ با (۳۳۹/۸) میلیمتر به خود اختصاص داده است.در مجموع هشت سال فصل زمستان با(۱۵۹۸/۷)میلیمتر بیشترین بارش و رتبه ی اول را به خود اختصاص می دهد.پاییز هم (۱۴۰۴/۶) میلیمتر دومین فصل از نظر میزان بارش می باشد.سومین فصل میزان بارش بهار می باشد با (۱۱۱۸/۵) میلیمتر است و دست آخر فصل تابستان با (۴۴/۱) میلیمتر رتبه ی آخر را از نظر میزان بارش فصلی دارا است.در مورد بارش این شهر واقعیت مسلم آنست که این نزولات اکثراً بدون استفاده از محدوده خارج می شوند که جا دارد با احداث سدها و آب بندها در جهت ذخیره ی آب این شهر و تغذیه ی آب زیرزمینی تلاشهای جدی صورت گیرد.
دما:
جمع دمای هشت ساله ی سقز(۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶) ۸۰ درجه ی سانتیگراد بوده که از این مقدار میانگین دمای ۸ سال حدود (۱۰/۰۲۵) درجه ی سانتیگراد می باشد.میانگین دمای حداکثر هشت سال ۱۸/۳۷۵ درجه و میانگین دمای حداقل (۲/۰۲۵) درجه است.
همچنین میزان یخبندان در این هشت سال ۱۰۹۶ روز بوده است که کمترین آن در سال ۹۶ با ۱۲۳ روز و بیشترین آن در سال ۹۲ با ۱۵۸ روز مشاهده می شود.با توجه به این مطلب درمی یابیم که هرچه دما کاهش یافته بر تعداد روزهای یخبندان افزوده شده و بالعکس/
آمار ارائه شده بیانگر این مطلب است که آب و هوای این شهر اقلیمی سرد با تابستانهای گرم تشکیل می دهد.
فشار هوا و رطوبت:
فشار جو برابر با نیروی اعمال شده بوسیله ی هوابر یک ناحیه ی واحد و مشخص است که در سطح دریای آزاد ۱۰۱۳ هکتو پاسکال است.پراکندگی و تغییرات فشار به وسیله ی تشکیل و عبور سیستم های فشار و تغییرات دما در یک محل کنترل می شود.با توجه به اندازه گیری میزان فشار ایستگاه ۸ ساله سقز در می یابیم که میزان فشار در این شهر در طول این هشت سال با هم تفاوت چندانی ندارد و دارای الگوی یکنواختی است.میانگین آن در حدود ۸۴۷ است،میزان رطوبت نسبی در دو ساعت ۱۵ و ۹ هم در طول این سالها با هم تفاوت آنچنانی نسان نمی دهد.بیشترین میزان رطوبت در سال ۹۳ با ۵۰% و کمترین آن در سال ۹۰ با ۴۰% هر دو در ساعت ۱۵ بعدالظهر می باشد.
با توجه به ارقام فوق می توان دریافت که فشار بر واحد سطح در این شهرستان نشان از توضع همگون جرم هوا در سطح زمین دارد.همچنین از نظر میزان رطوبت این شهرستان دارای رطوبتی نزدیک به ۵۰%است و جزو شهرهای مرطوب محسوب نمی شود و دلیل آن را هم می توان در عدم بارش های کافی و زیاد،دوری از پهنه های بزرگ آبی و … جستجو کرد.
باد:
این شهرستان از نظر وزش باد جزو شهرهایی است که باد همیشه در آن جریان دارد و روزی نیست که حداقل پنج دقیقه باد نوزد.بیشترین وزشهای باد در فصلهای پاییز و بهار است.جهات باد بیشتر جنوب غرب و غرب می باشد.حداکثر سرعت باد در این شهر ۳۵ متر بر ثانیه است.
تکامل زمین ساختی:
با توجه به اینکه تحقیقات و مطالعات “ژئومورفولوژیکی”قابل تامل و علمی(موردی) بر روی شهرستان سقز انجام نگرفته است لذا باید تغییرات تکتونیکی و “مورفودینامیکی” این شهرستان و ناحیه ی آن را با توجه به تغییرات،دگرگونی ها و روند تکاملی زمین ساختی ایران و مناطق مختلف اطراف آن بررسی کنیم.در یکی از دوران های زمین شناسی به نام “پره کامبرین” یا نخست زیست(۴۵۰۰ تا ۵۷۰ میلیون سال پیش)تمام خشکی های کنونی ابتدا در کنار یکدیگر قرار داشته و خشکی واحدی را بنام “پانگه آ”pangea تشکیل می داده است و در حدود ۱/۷ میلیارد سال پیش طی یک حرکت کششی بنام “هودسونین”hudsonian این ابرقاره به دو خشکی بزرگ و تقریباً مساوی بنامهای “لورازیا” در نیم کره شمالی و “گندوانا” در نیم کره جنوبی تقسیم شده که اقیانوس طویلی بنام “تتیس″ thetys بین این دو قاره را پر کرده بود.
هر چند از سرگذشت زمین شناسی این ناحیه اطلاعات کافی وجود ندارد اما با توجه به یافته های زمین شناسی از طریق شناسایی سنگ های قدیمی در نقاط مختلف و از شواهد موجود چنین بر می آید که پی سنگ اول این ناحیه در حدود (۶۰۰ تا ۵۵۰ میلیون سال پیش) شاهد یک دگرگونی در سنگهای آذرین و رسوبی بوده است که مجموعه ای از سنگهای “گنیس،میکاشیست،کوارتزیت، �� �رمر”مشاهده می شده است.در زمان پیشروی آب اقیانوس تتیس در طول دوران دوم و اوایل دوران سوم تمامی جنوب غرب آسیا،قسمتهای زیادی از اروپا و ایران و بخش هایی آفریقا و به طبع آن سقز و نواحی اطراف آن نیز کاملاً در زیر آب این اقیانوس قرار داشته است.
در طول این مدت رسوبات زیادی شامل شن،ماسه،رس و گل و لای روی این مناطق را پوشانده بود،اما بر اثر پس روی “تتیس″ در دوره ی “الی گوسن”
(۳۷ تا ۲۶ میلیون سال پیش)بر اثر حرکات”تکنونیکی” و بالا آمدن زمین این ناحیه از آب خارج شده است.
تثبیت کوههای سقز مربوط به دوران اول “پالئوزوئیک” می باشد و تقریباً همزمان با گسل زاگرس در غرب،البرز در شمال و “کپه داغ” در خراسان قد علم کرده اند.در کل پیدایش ناهمواری های این ناحیه را باید نتیجه ی دخالت دوره ی زمین ساختی “آلپی” (۱۰ هزار سال تا ۱۵۰ میلیون سال پیش) دانست.در منطقه ای که سقز کنونی در آن واقع شده است در دوران اول بر اثر حرکات کششی در طول زاگرس اقیانوسی طویل هم جهت با دریای سرخ کنونی (اقیانوس زاگرس) ایجاد شده بود که در دورانهای بعد بر اثر حرکات زمین ساخت بسته شد و ته نشست های آن در این منطقه به صورت چین خوردگی های رسوبی ظاهر شده است.سپس شکل کلی ناهمواریها طی مرحله ی کوه زایی لارامید (۶۵ میلیون سال پیش) که تاثیرگذارترین حرکات کوه زایی در این ناحیه بوده است پایه ریزی می شود و در آخرین حرکت کوهزایی بنام ” پاسادنین” (۲ میلیون سال پیش) تکمیل چین شده است.
تشکیلات زمین شناسی:
سنگهای “پره کام برین” و “کامبرین” این ناحیه متشکل از گرانیت،میکاشیست، و مرمر می باشد که جزو سنگهای آذرین هستند.شواهدی از وجود سنگهای دوران اول و دوم در این ناحیه وجود دارد،اما به دلیل عدم بررسی های علمی و آزمایشگاهی هنوز شناسایی نشده اند.بیشتر سنگهای سقز و استان کردستان مربوط به سنگهای دوران “سنوزوئیک” می باشد که بیشتر آنها را “مارن،شیست،کنگلومرا و گچ” تشکیل داده است.تشکیلات دوران سوم را در قسمتهای شرقی این شهر و تشکیلات دوران چهارم را در دشتهای اطراف رودهای “جغه تو” و “تتهو” بیشتر به صورت چین خوردگیهای خاکی در سقز می توان مشاهده کرد.
ساختمان زمین شناسی:
از نظر تقسیمات ساختمان زمین شناسی،سقز را می توان در تقسیم بندیهای مختلفی قرار داد.در تقسیم بندی (د.طالقانی،۸۱) ایران به ۹ واحد “ژئومورفیک” تقسیم می شود که سقز جزو واحد شمال غربی- واحد آذربایجان،کردستان شمالی- تا حوالی مدار ۳۵ درجه شمالی قرار می گیرد،که دارای ساختمان زمین شناسی پیچیده ای است.با توجه به تقسیم بندی اشکوبه های قدیمی مانند” یره کامبرین”،”کامبرین”و “پالئوزوئیک” و تمامی اشکوبه های جدید یعنی از تریاس تا “کواترنر” در ساختمان زمینهای این ناحیه دخالت داشته اند.
در تقسیم بندی “اشتوکلین” و “روتنر” به نقل از خسرو تهرانی(۱۳۶۷) همچنین نبوی (۱۳۵۵) این ناحیه جزو کمربند دگرگونی سنندج-سیرجان (سیرجان-ارومیه-اسفندقه-مریوان) می باشد که این “زن” چسبیده به واحد زاگرس شکسته و به موازات آن از حوالی جنوب شرقی سیرجان و جیرفت شروع و تا حوالی مهاباد و ارومیه امتداد می یابد.از ویژگیهای بارز این واحد فعالیت “ماگمایی” و پدیده های ناشی از آن می باشد و به طور کلی می توان گفت که از نظر تقسیمات ساختمان زمین شناسی این شهر در جنوب “زن” مهاباد-ماکو با امتداد شمالی با عدم فعالیت آتشفشانی و همچنین در شمال “زن” سنندج – سیرجان با ویژگیهای “ماگمایی” قرار دارد.
منابع:
- وقایع کردستانی،علی اکبر،جغرافیا و تاریخ کردستان به کوشش محمد رئوف توکلی ۱۳۷۹
- دمرگان-ژاک،جغرافیای غرب ایران،ترجمه کاظم ودیعی،نشر چهر تبریز جلد دوم ۱۳۳۸
- زرینکوب،عبدالحسین،روزگارا ن انتشارات سخن چاپ اول ۱۳۷۸
- پدرام،محمود،تمدن مهاباد،نشر هور ۱۳۷۳
- شافعی کرد،جلال،جغرافیای تاریخی کردستان،انتشارات ن والقلم تهران۱۳۷۸
- بیات،عزیزاللله،کلیات جغرافیایی و طبیعی و تاریخی ایران،نشر امیرکبیر چاپ دوم ۱۳۷۳
- کاوه،عبدالله،مونوگرافی سقز،ناشر مولف ۱۳۷۰
- عبدالله،غفور،جغرافیای کردستان،انتشارات مکریان(سلیمانیه)۲۰۰۰
- علایی طالقانی،محمود،ژئوفورفولوژ ی ایران چاپ،نشر قومس ۱۳۸۱
- جداری عیوضی،جمشید،ژئوفورفولوژی ایران چاپ سوم ۱۳۷۶
- اسدیان-خدیجه،جغرافیای زیستی دیرینه و حال انتشارات جهاد دانشگاهی ۱۳۷۱
- آمارهای جمعی مرکز بهداشت شهرستان سقز ۱۳۸۳
- آمارهای طبیعی اداره جهادکشاورزی و منابع طبیعی شهرستان سقز
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)